بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
این بلاگ واسه ایه اس...ایه باید بخندهههههههههههه . . . همه دست جیغ هورااااااااااااااا
- تعداد نظرات : 24
- ارسال شده در : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
- نمايش ها : 766
ابتدا تعریف مرد مجرد : مرديست که فرصت بدبخت کردن يک زن را از دست داده است!
مردها همه مثل هماند فقط صورتهايشان فرق ميکند
!
عشق «کور» است اما ازدواج واقعا «چشم بازکن» است
===>
اگر مردي از شما پرسيد به چه دسته کتابي علاقهمنديد بگوييد به دسته چک!
به ياد داشته باشيد شوخي کردن با مرد براي او اين مفهوم را ندارد که داريد به اوجوک و لطيفه تعريف ميکنيد، بلکه آنها فکر ميکنند که داريد به آنها ميخنديد ودستشان مياندازيد!
اگر مرد به قصد قهر، خانه را ترک کرد شما هم در را ببنديد!
بهترين راه براي وادار کردن يک مرد به انجام دادن کاري اينست که به او بگوييدبراي انجام آن کار خيلي پير است
يه روز يه بنزه پشت چراغ قرمز وايساده بوده ژيانه از پشت سرش مياد محكم ميكوبه به بنزه.. بنزيه يه نگاه به ژيانيه مي كنه دلش ميسوزه تیریپ معرفت برمیداره ميگه برو آقا عيب نداره.. سر چهارراه بعدي پشت چراغ قرمز بنزيه مي بينه يه چيزي محكم خورد به ماشينش . برمي گرده مي بينه ژيانیه دست بلند كرده ميگه برو داداش چيزي نيست منم!!؟؟
درسهای زندگی (طنز)
نتيجه اخلاقي:
اينکه اگه توي شغلت از اطلاعات شغلي خودت کاملا آگاه نباشي، فرصتهاي بزرگي رو از دست ميدي!
درس دوم :
يه کلاغ روي يه درخت نشسته بود و تمام روز بيکار بود و هيچ کاري نمي کرد… يه خرگوش از کلاغ پرسيد: منم مي تونم مثل تو تمام روز بيکار بشينم و هيچ کاري نکنم؟ کلاغ جواب داد: البته که مي توني!… خرگوش روي زمين کنار درخت نشست و مشغول استراحت شد… يهو روباه پريد خرگوش رو گرفت و خورد!
نتيجه اخلاقي:
براي اينکه بيکار بشيني و هيچ کاري نکني ، بايد اون بالا بالاها نشسته باشي!
درس سوم :
يه روز مسوول فروش ، منشي دفتر ، و مدير شرکت براي ناهار به سمت سلف قدم مي زدند… يهو يه چراغ جادو روي زمين پيدا مي کنن و روي اون رو مالش ميدن و جن چراغ ظاهر ميشه…
جن ميگه: من براي هر کدوم از شما يک آرزو برآورده مي کنم… منشي مي پره جلو و ميگه: «اول من ، اول من!… من مي خوام که توي باهاماس باشم ، سوار يه قايق بادباني شيک باشم و هيچ نگراني و غمي از دنيا نداشته باشم»… پوووف! منشي ناپديد ميشه…
بعد مسوول فروش مي پره جلو و ميگه: «حالا من ، حالا من!… من مي خوام توي هاوايي کنار ساحل لم بدم ، يه ماساژور شخصي و يه منبع بي انتهاي آبجو داشته باشم و تمام عمرم حال کنم»… پوووف! مسوول فروش هم ناپديد ميشه…
بعد جن به مدير ميگه: حالا نوبت توئه… مدير ميگه: «من مي خوام که اون دو تا هر دوشون بعد از ناهار توي شرکت باشن»!
نتيجه اخلاقي:
اينکه هميشه اجازه بده که رئيست اول صحبت کنه!
درس چهارم :
من خيلي خوشحال بودم… من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بوديم… والدينم خيلي کمکم کردند… دوستانم خيلي تشويقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده اي بود… فقط يه چيز من رو يه کم نگران مي کرد و اون هم خواهر نامزدم بود… اون دختر باحال ، زيبا و جذابي بود که گاهي اوقات بي پروا با من شوخي هاي ناجوري مي کرد و باعث مي شد که من احساس راحتي نداشته باشم… يه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من خواست که برم خونه شون براي انتخاب مدعوين عروسي… سوار ماشينم شدم و وقتي رفتم اونجا اون تنها بود و بلافاصله رک و راست به من گفت: اگه همين الان 500 دلار به من بدي بعدش حاضرم با تو ………… ….! من شوکه شده بودم و نمي تونستم حرف بزنم… اون گفت: من ميرم توي اتاق خواب و اگه تو مايل به اين کار هستي بيا پيشم… وقتي که داشت از پله ها بالا مي رفت من بهش خيره شده بودم و بعد از رفتنش چند دقيقه ايستادم و بعد به طرف در ساختمون برگشتم و از خونه خارج شدم… يهو با چهره نامزدم و چشمهاي اشک آلود پدر نامزدم مواجه شدم! پدر نامزدم من رو در آغوش گرفت و گفت: تو از امتحان ما موفق بيرون اومدي… ما خيلي خوشحاليم که چنين دامادي داريم… ما هيچکس بهتر از تو نمي تونستيم براي دخترمون پيدا کنيم… به خانواده ما خوش اومدي!
نتيجه اخلاقي:
هميشه کيف پولتون رو توي داشبورد ماشينتون بزاريد!
نهنگ چیست؟.
.
.
.
.
.
.
التماس یک پسر به گوشیش وقتی که در حال چت کردن با دوست دختراش هست میکنه
تا اکتشافات بعدی شما را به خدای بزرگ و منان میسپارم
+18
یه روز توی کوپه از قطار یه زن و مرد هم اتاقی شده بودن
شب شدش همه خوابیدن زنه که سردش شده بود به مرده گفت
ببخشین عاغا میشه برین برای من یه پتو بگیررن مرده گفت خانوم میخوای امشبو فرض کنیم زن و شوهر هستیم تا هر دومون گرم بشییم
زنه هم که به گی نگی بدش نمیومد گفت باشه حاضرم مرده گفت خیلی خوب پس پاشو برو برای خودت یه پتو بگیر برای منم بگیر .
.
.
.
خجالت بکش با اون ذهن منحرفت اون مثبت 18 دمای هوای قطار بود خجالت نمیکشی
با این تسبیحم بکوبم تو دهنت !!!!!
میدونین اگه کلاه قرمزی رو
برعکس کنین چی میشه؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
کلاهش میوفته!
ن خدایی کیف کردی؟؟؟؟
خدایا ممنون ک انقد منو بانمک افریدی:))))
^_^
ساغی میخواد ایه بخنده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
لایک
ممنون ساعر غزیز بلاگ باحالی بود.
آیه جونم لبات خندون باشه همیشه.
آره خوشگلم
خندیدم
ازت ممنونم
خیلی ماهی
ممنونم عزیزم خیلی کار جالبی بود
تمام مطالبش تکراری بود
ولی واسه خنده آیه خوب بود
همیشه شادباشید
لایک
خندید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کی حاااااااال داره این بلاگو بخونه آخه!!!
ایشالا که همیشه شاد باشه و باشی
(:
آجی آیه حالا جرات داری نخند
چرا نفرین میکنی خب؟
اینم نظر
وروجک غافلگیرم کردی
قربونت برم ساغرم
با این آهنگت واقعا خنده اومد رو لبام
تو خیلی ماهی
دوستت دارم
خخخخخخخخ )) ممنون ساغر جون قشنگ بودن
خیلی قشنگ بود عزیزم!!!!big like
مرسی ازدعوت
خیلی باحال بود.لایک
این بلاگ واسه ایس ما چیکاره ایم؟
چقدر تو ماهی ساغری
بخند آیه جونم
شاد باشید
ساغری
عالی عالی وعالی
ممنونم شادباشی
ممنووووووووونم
نمیشناسم
ولی خب بخند دیگه
مرسی ازاینکه بفکر دوستتی
ممنون