متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


peyman0082
peyman0082
۱۳۹۳/۰۹/۲۴

در تاریخ تولدت دنیا....
http://www.hamkhone.ir/member/34545/blog/view/169036/
تولد خواهرمه....ممنون میشم سر بزنید

peyman0082
peyman0082
۱۳۹۳/۰۹/۱۲

در زندگی هرکسی را که دوست بداری از او ضعیفتری
زیرا برای راضی نگه داشتنش حاضری دست به هرکار اشتباهی بزنی

0Arta
0Arta
۱۳۹۳/۰۸/۰۶

(زنده ياد خسرو شکيبايي- اتوبوس شب)
تا حالا فکر ميکردم جواب يه زنه تنهارو کي ميده ...
حالا فکر مي‌کنم جواب بچه شو کي ميده....

+5

Armin2FM
Armin2FM
۱۳۹۳/۰۷/۲۷

دختر که باشی
هـــزار بــار هــم کــه بگـویــد :
دوستـــــــــــــــــــــت دارد !
بـازهــم خواهــی پـرســـی :
دوستــــــــــــــــم داری ؟
و تـه دلـــــــــت همیشــه خواهــد لــرزیـد !
دختــر کــه بـاشــی هــرچقــدرهــم کـه زیبــــا بـاشــی
نگــران زیبـــاترهایــی میشــوی
کـه شایــد عاشــقش کنند
هروقت صدایت میکند:
خوشــــ♥ـــــگلم
.. خــدا را شکــر میکنــی کــه درچشمــان او زیبایــی !
دســـــــت خـودت نیسـت
دختــــــــــر کــه بـاشــی
همـــه ی دیوانــــــــگی هــای عالــم را بـــــــــلدی . . .

Armin2FM
Armin2FM
۱۳۹۳/۰۷/۲۵

سوخته ام ، من یک تنهای دل شکسته ام ، خیلی از زندگی خسته ام
امشب دلم گرفته و چشمهانم شب بلندی را در پیش دارند برای باریدن….
امشب دلم گرفته و شب یلدای چشمانم است ، طولانی ترین شب سال که چشمانم تا سحر خیس است….
می بارد و در تنهایی خودش میماند ، نه کسی است که آرام کند دلم را ، نه صدایی است که تکرار کند اسمم را….
دلم گرفته است و امشب شب یلدا ، در این شب بلند چگونه من سر کنم با غمها؟
شب یلدای غمها رسیده ، و این دل سوخته ، نای رفتن ندارم ، حس ماندن هم ندارم ، پس مینشینم همینجا ، پناه میبرم به خدا….
شاید خدا مرا درک کند، درد دل را بفهمد و با من درد دل کند…
و این چشمهای خیس و آسمان تاریک و این هوای آلوده ، این داستان هم از آغاز در سرنوشت من بوده
کسی نیست اینجا تا حتی صدایش کنم ، بگویم تنها هستم و کمی نگاهش کنم ، بگویم از دردهایم برایش ، دلم این نبود سزایش!
سوخته ام ، من یک تنهای دل گرفته ام ، خیلی خسته ام…
چگونه سر کنم در این شب بلند سال با غمها ، چگونه این شب بلند را بگذرانم بی ستاره ها ، بی مهتاب ، هوای دلم هم در این شب یلدا ابریست ، چشمانم بارانیست ، دلم گرفته و درد من تنهاییست!
هر کسی با عشقش است و در این شب بلند ،خندان
من تنها هم میمانم با این تنهایی بی وجدان…
کاش بودی آن کسی که مرا شکستی و رفتی ، کاش بودی تا مثل گذشته این شب یلدا را با هم بگذرانیم ، در آغوش هم ، نه اینک من تنها باشم و دلم شکسته باشد و در آغوش غم….

راميـن
راميـن
۱۳۹۳/۰۷/۲۳

مرد را به عقلش بِنگر نه به ثروتش!

زن را به وفایش ، نه به جَمالش !

دوست را به محبتش، نه به کلامش!

عاشق را به صبرش ، نه به اِدعایش!

مال را به بَرکتش ، نه به مِقدارش !

خانه رابه آرامشش نه به بزرگيش!

شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش !

سخن را به معنایش ، نه به گوینده اش !

و دل را به پاکیش ، نه به صاحبش!

shabgardetanha
shabgardetanha
۱۳۹۳/۰۷/۲۲

نگران آینده نباش خدا قبل از تو آنجاست
امیدتان را از دست ندهید
هرچیزی به دلیلی اتفاق می افتد
هیچ گاه نمی دانید فردا چه خواهد شد
روزهای خوب خواهند آمد

shabgardetanha
shabgardetanha
۱۳۹۳/۰۷/۲۲

نگران آینده نباش خدا قبل از تو آنجاست
امیدتان را از دست ندهید
هرچیزی به دلیلی اتفاق می افتد
هیچ گاه نمی دانید فردا چه خواهد شد
روزهای خوب خواهند آمد

Rahgozarm5
Rahgozarm5
۱۳۹۳/۰۷/۲۲

خيلي قشنگه
حتماً بخونيد

ﺷﺒﻲ ﻣﺎﺭ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻛﺎﻥ ﻧﺠﺎﺭﻱ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺑﺮﺍﻱ
ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﻏﺬﺍ
ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﻣﺎﺭ
ﮔﺸﺘﻲ ﻣﻴﺰﺩ ﺑﺪﻧﺶ ﺑﻪ ﺍﺭﻩ ﮔﻴﺮ ﻣﯿﻜﻨﺪ ﻭ ﻛﻤﻲ ﺯﺧﻢ ﻣﻴﺸﻮﺩ
ﻣﺎﺭ ﺧﻴﻠﻲ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ
ﺍﺭﻩ ﺭﺍ ﮔﺎﺯ ﻣﻴﮕﻴﺮﺩ
ﻛﻪ ﺳﺒﺐ ﺧﻮﻧﺮﻳﺰﻱ ﺩﻭﺭ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺍﻭ ﻧﻤﻴﻔﻬﻤﺪ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﻲ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ
ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﺭﻩ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﻭ ﻣﺮﮔﺶ
ﺣﺘﻤﻲ ﺳﺖ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻣﻴﮕﯿﺮﺩ
ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺩﻓﺎﻉ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ
ﺷﺪﻳﺪﺗﺮ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﻨﺪ
ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺭﻩ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﭘﻴﭽﺎﻧﺪ ﻭ ﻫﻲ ﻓﺸﺎﺭ ﺩﺍﺩ .
ﻧﺠﺎﺭ ﺻﺒﺢ ﻛﻪ ﺁﻣﺪ
ﺭﻭﻱ ﻣﻴﺰ ﺑﺠﺎﯼ ﺍﺭﻩ ﻻﺷﻪﺀ ﻣﺎﺭﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺯﺧﻢ
ﺁﻟﻮﺩ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ
ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺑﻴﻔﻜﺮﻱ ﻭ ﺧﺸﻢ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺍﺣﻴﺎﻧﺎ ﺩﺭﻟﺤﻈﻪ ﺧﺸﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ
ﺑﺮﻧﺠﺎﻧﻴﻢ ﺑﻌﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻴﺸﻮﻳﻢ
ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻧﺠﺎﻧﺪﻩ ﺍﻳﻢ ﻭ ﻣﻮﻗﻌﻲ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺩﺭﻙ
ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻲ ﺩﻳﺮ ﺷﺪﻩ ...
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭼﺸﻢ
ﭘﻮﺷﻲ ﻛﻨﻴﻢ
ﺍﺯ ﺍﺗﻔﺎﻗﻬﺎ؛
ﺍﺯﺁﺩﻣﻬﺎ؛
ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎ؛
ﮔﻔﺘﺎﺭﻫﺎ؛
ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﺩﻫﻴﻢ ﺑه ﭼﺸﻢ ﭘﻮﺷﻲ
ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﻭ ﺑﺠﺎ .
ﭼﻮﻥ ﻫﺮ ﻛسی ﺍﺭﺯﺵ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺭﻭﺑﺮﻭﻳﺶ
ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻭﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻛﻨﻲ .....
گاهی برو
گاهی بمان....

گاهی گریه کن
گاهی بخند...

گاهی قدم بزن
گاهی سکوت کن..

گاهی رها شو
گاهی ببخش
گاهی یاد بگیر

ƤƛƦӇƛM
ƤƛƦӇƛM
۱۳۹۳/۰۷/۲۲

هر کس یک جور زندگی کردن رو دوست داره
من دوست دارم تو اتاقم تنها باشم، با کبریتم سیگار روشن کنم و دودش رو تماشا کنم…
نه ناراحتم
نه افسرده
فقط چیزه جذابی اون بیرون وجود نداره, همین…
+5
ƤƛƦӇƛM