توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
این بلاگ اخرم ، حلالم کنید
- سلام به همه ی دوستان خوبم عزیزان این مدت که نبودم در نجف و کربلا معلی نایب الزیاره همه ی شما دوستان عزیز و خانواده های محترمتان بودم ، و دعا کردم که انشاالله هر حاجتی که دارید که به خیر و صلاحتان هست انشاالله اقا ابا عبدالله الحسین حاجت روایتان کند و انشاالله عاقبت به خیر بشید و پاک زندگی کنید .ایشاالله قسمت همتون بشه که برید .بنا به دلایل شخصی من دیگه اصلا نمیام اینجا اگه خوبی یا …
ﺩﻟﮕﯿﺮﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ 180 ﺗﻮ ...........…
- ﺩﻟﮕﯿﺮﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ 180 ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺑﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﺩ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﻪ،ﺩﻟﮕﯿﺮﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻫﺮﺷﺐ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﻣﺘﮑﺎﺷﻮ ﺑﺎ ﺭﯾﻤﻠﺶ ﺳﯿﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ ..ﺩﻟﮕﯿﺮﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﺩ 40ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺯﻧﻮ ﺑﭽﺸﻮ 4ﻧﻔﺮﯼ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭﺑﺎ ﺣﺴﺮﺕ...ﺑﻪ ﺟﻮﻭﻥ 22 ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﭘﺸﺖ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻧﮕﺎ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺯﻧﻮ ﺑﭽﺶ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪ ﻭﻫﺮ100ﻣﺘﺮ ﺗﻮ ﺩﻟﺶ100ﺑﺎﺭ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺗﻒ ﻭ ﻟﻌﻨﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩ ... ﺩﻟﮕﯿﺮﻡ ﻭﺍﺳﻪ ﺷﻬﺮﯼ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﻭﺩ،ﻓﺴﺎﺩ،ﻓﺤﺸﺎ،ﺍﺧﺘﻼﺱ،ﺍﻋﺘﯿﺎﺩ،ﻓﻖﺭﻭ …
گــــریه کـــن ، گــــریه قشـــنگه !
- گــــریه کـــن ، گــــریه قشـــنگه !گـــریه سهــــم ، دل تنگـــــــه !گــــریــه کـــن ، گــــریه غــــروبـــــه !...مرحــــمه ایـــن راهــــه دوره !ســــر بـــده آوازه حـــق حـــق ، خــــالــی کـــن دلـــی کـــه تنگـــه ...گـــــریـــه کـــن ، گـــــریـــه قشــنگـــه ...گــــریـــه کـــن ، گــــریه قشــــنگــه !گـــــریـــه سهــــم دل تنگـــــه ... بــــذار پــــــروانـــــه ی احـــساس ، دلتــــ…
محرم امد ، و با حسین و یا حسین یک نقطه فرق دارد ولی با حسین کجا و یا حسین کجا........…
- امام حسين بيشتر از آب تشنه لبيک بود ، اما افسوس كه به جای افكارش زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترين درد او را بی آبی نامیدند.دوستان عزیز ایام عزاداری سید و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) تسلیت باد ملتمس دعا
انتخاب با ماست//////
- مجرمی را با چشمانی بسته در حضور مجرمی دیگر نشاندن و با بریدن شاهرگ دستش او را به مجازات رساندند.در این هنگام نفر دوم با چشمان خود شاهد مرگ او بر اثر خونریزی شدید بود.سپس چشمان نفر دوم را نیز بستند و این بار شاهرگ دست وی را فقط با تیغهای خط کشیدند و در این حین کیسه آب گرم نیز بالای دست وی شروع به ریختن می کرد این در حالی بود که دست او به هیچ وجه زخمی نشده بود.اما شاهدان یعنی پزشکان و روانشناسان ب…
سلامتی پسری که...
- سلامتی پسری که...باچشم های خیس واردساندویچی بغل"تالارعروسی"شدوگفت:امشب عروسی عشقمه... "بندری"بزن...
خواسته هاي يك مــــــــــــــــادر پير: (حتماً تا آخر بخونين)…
- خواسته هاي يك مــــــــــــــــادر پير: (حتماً تا آخر بخونين)عزیزم:آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی، اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم و یا نتوانستم لباسهایم را بپوشم...اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است صبور باش و درکم کن یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم وقتی نمی…
من مادرم را به امروزم نمیفروشم چون اون زندگی را برای آینده من تباه کرد....…
- دکتری برای خواستگاری دختری رفت ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول میکنم که مادرت به عروسی نیاید آن جوان در کار خود ماند و پیش یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت: در سن یک سالگی پدرم مرد ومادرم برا اینکه خرج زندگیمان را تامین کند در خونه های مردم رخت و لباس میشست حالا دختری که خیلی دوستش دارم شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است نه فقط این بلکه این گذشته مادرم مرا …
زبان //////
- با این زبون میشه مسخره کرد،؛ با همین زبون میشه روحیه داد با این زبون میشه ایراد گرفت،؛ با همین زبون میشه تعریف کرد با این زبون میشه دل شکست،؛ با همین زبون میشه دلداری داد با این زبون میشه آبرو برد،؛ با همین زبون میشه آبرو خرید با این زبون میشه جدایی انداخت، ؛با همین زبون میشه وصل کرد با این زبون میشه آتش زد،؛ با همین زبون میشه آتش رو خاموش کرد اگر اختیار هیچ چیزُ نداشته باشیم،؛ اختیار زبونمونُ که …
ﻧﺎﻇﻢ ﺯﻥ ﻏﺮﻏﺮﻭ طنز
- ﺩﻡ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﻣﻬﺪﮐﻮﺩﮎ ﻫﺴﺖ یه ﻧﺎﻇﻢ ﺯﻥ ﻏﺮﻏﺮﻭ ﺩﺍﺭﻩ ...ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺯﻭﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﺩ:ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ ﻧﺪﻭ ...ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ ﻧﮑﻦ ...ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ ﯾﺎﺷﺎﺭ ﺭﻭ ﻧﺰﻥ ...ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﻬدی ﺭﻭ ﺑﻬﺶ ﺑﺪﻩ ...ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠــــﯽ ....رفیقم ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺮﯾﺪ ﯾﻬﻮ ﻗﺎﻃﯽ ﮐﺮﺩ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ:ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ ﺗﻮﻟﻪ ﺳﮓ دهن مارو سرویس کردی ﯾﻪ ﺟﺎ ﺑﺘﻤﺮﮒ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﺮه خر:))) :D :D ;) :D :D…