متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • انتقال

  • بعد دوسال صبر بالاخره از این شهر خراب شده میرم هیجان و ترسش رو دوست دارم حس خوبیه استقلال
  • کم ابی

  • طی اعلام سازمان جهانی در تیر ماه سال  1392  یک دوره خشکسالی 30 ساله با مرکزیت در خاورمیانه رخ میده که بیش از 50 کشور دنیا را با بحران اب مواجه میکنه و این خشکسالی اغاز شده نشانه اش هم کم شدن بارندگی و داشتن هوای بهاری تو بهمن ماه که باید برف بباره حالا بماند که سالهاست مسئولان واسه ما هیچ اقدام پیشگیرانه ای نمیکنن اما بهتره خودمون به خودمون کمک کنیم 1-بدونیم میانگین سرانه مصرف اب در دنیا…
  • ترس

  • سالهاست ترس های زیادی دارم ترس از رانندگی یکی از ریشه دارترین اینهاست. اما چند صباحی است به اجبار ماشین خریده ام و در این ترافیک مجبور به راندنم هفته پیش با ماشین به سفر رفتم و باید بگویم اگه 18 سال پیش مرا اینگونه از رانندگی نمیترساندند حالا حتما خیال شرکت در مسابقات اتومبیلرانی را در سر میپروراندم. ترسهای دیگرم هم همینگونه خواهند بود جسارت روبرویی با ترسهایم بیشتر شده و این دنیای کوچک مرا بزرگتر…
  • کار

  • کار در ترکیه رو تو اینترنت جستجو کن نتایج جالبی داره کاریابی فوری اما خدا میدونه اونورش چه خبره؟  اگه پسر بودم حتما یک سر می رفتم
  • سفر

  • تا حالا سعی کردین بجای استفاده از تور خودتون برین سفر خارج از کشور؟ من سعی کردم ولی متاسفانه بخاطر نبود کارت بانکی بین المللی از رزرو محروم بودیم که خوب بازم به لطف اشنایان انطرف  اب حل میشه اما پرواز واویلا ایرانیاش که باند و باند بازی خارجیهاشم خدا تومن ولی درکل خوشم اومد ازش…
  • یک روز دیگر

  • برای گذران زندگی روزی را شروع کردم بکار کردن چون پدرم دوست میداشت روزهایم از سفید و.رنگی مبدل شدند به سیاه و خاکستری و دودی چون مردم میخواستند شادی از من گریخت لبخند لبانم را ترک گفت چون زن بودن و بر سرکار بودن متناقض بود روزهاست فراموش کرده ام زن هستم و تمام ظرافت های جنسیتم را لابلای کار مردانه ام گم کردم و حال بعد از تمامی این گم کردنها گویی خودم گم شده ام من کجا و دختر  کودکیهایم کو؟ کسی …
  • شعر

  • هوای بی کسی هایم, پر از تردید و انکار است*   مرا در این کلک بنشان که تنهایی دل ازار است*     دل من بین ادمها عجب پر بغض و افکار است*   ولی وقتی تو می ایی دلم بیدار بیدار است
  • نمیدانم

  • بعضی ها این روزها پایشان را بیخ گلویم گذاشته و بی وقفه می فشارند تحملم ابدی نخواهد بود پایت را بردار