متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


اولین روز بارانی را به خاطر داری؟


غافلگیر شدیم، چتر نداشتیم، خندیدیم، دویدیم و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم.

 

دومین روز بارانی چطور؟

 

پیش بینی اش را کرده بودی، چتر آورده بودی، من غافلگیر شدم، سعی میکردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو

 

کاملاً خیس بود.

 

سومین روز چطور؟

 

گفتی سرت درد می کند، حوصله نداشتی سرما بخوری، چتر را کاملاً بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملاً

 

خیس شد.

 

و چند روز پیش را چطور؟

 

به خاطر داری؟ که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم

 

دورتر برویم.

 

فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم.

 

تنها برو...

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


unerground2
ارسال پاسخ

اصلا آدم مگه دلش میاد زیر بارون چتر دستش بگیره ؟؟؟؟

باران یعنی عشق بازی زمین و آسمان .

AZAD
ارسال پاسخ
پریسا
ارسال پاسخ
sama_6399
ارسال پاسخ

sabaa :
:-sمتن خیلی جالبی بود... قصه تکرار و عادت و مرگ عشق و محبت....

با این حال من بارونو خیلی دوست دارم....خاطراتشم برام قشنگه:-x


آره منم دوس دارم

صبا
ارسال پاسخ

متن خیلی جالبی بود... قصه تکرار و عادت و مرگ عشق و محبت....

با این حال من بارونو خیلی دوست دارم....خاطراتشم برام قشنگه

hadi
ارسال پاسخ

جالب بود مرسی

shadi1357
ارسال پاسخ