متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • دینی

  •     قِی کردن «١٠۶» هرگاه روزه‌دار عمداً قی کند، اگرچه به‌واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد، روزه‌اش باطل می‌شود، ولی اگر سهواً يا بی‌اختيار قی کند اشکال ندارد، ولی نبايد آن را عمداً فرو ببرد.   «١٠٧» اگر روزه‌دار بتواند از قی کردن خودداری کند، چنانچه برای او ضرر و مشقت نداشته باشد، بايد خودداری نمايد.   «١٠٨» اگر …
  • دینی

  • وردن و آشاميدن «۶٣» اگر روزه‌دار عمداً چيزی بخورد يا بياشامد، روزه او باطل می‌شود؛ چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد، مثل نان و آب، چه معمول نباشد مثل خاک و شيره درخت؛ و چه کم باشد يا زياد.   «۶۴» اگر موقعی که مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، بايد لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمداٌ فرود برد روزه‌اش باطل است و به دستوری که بعداً گفته خواهد شد…
  • دینی

  • مبطلات روزه  نُه چيز روزه را باطل می‌کند : ١ـ خوردن و آشاميدن؛ ٢ـ جماع؛ ٣ـ استمناء (استمناء آن است که انسان با خود کاری کند که منی از او بيرون آيد)؛ ۴ـ دروغ بستن به خدا و پيغمبر صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و جانشينان پيغمبر و معصومين عليهم‌السلام؛ ۵ـ رساندن غبار به حلق؛ ۶ـ فرو بردن تمام سر در آب؛ ٧ـ باقی ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح؛ ٨ـ اماله کردن با چيزها…
  • پند

  • عده ی زیادی هستند كه منتظر خوشبختی هستن ... اما غافل از اینكه قانون طبیعت برعكسه و خوشبختی منتظر ماست ... زیرا ما خالق خوشبختی هستیم
  • ااجتماعی

  • دیروز شیطان را دیدم، در حوالی میدان بساطش را پهن كرده بود؛ فریب می‌فروخت، مردم دورش جمع شده‌ بودند،‌ هیاهو می‌كردند و هول می‌زدند و بیشتر می‌خواستند، توی بساطش همه چیز بود: غرور، حرص، ‌دروغ و خیانت،‌ جاه‌طلبی و ... هر كس چیزی می‌خرید و در ازایش چیزی می‌داد. بعضی‌ها تكه‌ای از قلبشان را می‌دادند و بعضی‌ پاره‌ای از روحشان…
  • ایمان به خدا

  • همیشه دعاکنید چشمانی داشته باشید که بهترین ها رو در ادما ببیند،قلبی که خطاکارترین هاراببخشد،ذهنی که بدی هارو فراموش کند،وروحی که  هیچگاه ایمانش به خداروازدست ندهد
  • عاشقی

  • اگه خوبی یعنی عاشقتم.اگه بیداری یعنی زندگی می،اگه زودپاشی یعنی بی تومیمیرم،اگه دیرپاشی یعنی جنموبرات میدم حالا من چی کار کنم
  • طنز

  • یه روز یه آقایی نشسته بود و روزنامه می خوند که یهو زنش با ماهی تابه می کوبه تو سرش. مرده میگه: برای چی این کارو کردی؟ زنش جواب میده: به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه کاغذ پیدا کردم که توش اسم سامانتا نوشته شده بود ... مرده میگه: وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم اسبی که روش شرط بندی کردم اسمش سامانتا بود. زنش معذرت خواهی می کنه و میره به کارای خونه برسه . . . . . نتیجه ا…