توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
جواب شاملو
- جهان زیبات،جامه دیبات،دیده بینات،زبان گویات،قفس طلات،حتی به نفسی از فرهاد نیارزد، حتی اگرشاملو هم گفته باشد زندگی بدون عشق ودرتنهایی فقط درشان وتحمل ماشینه چون روح واحساس نداره
زندگی وعشق
- زندگی را هرنفس پرشور گردان، دل را به یمن عشق پرنور گردان،گربه سنگ خورد تیر مهرت بیخیال به لطف ایزد بساط عشق هرکس جور جور گردد،سپر بلای یارم بدان میخندم که او ازین لطف وعشق دورگردد،و...
مهر
- مردی که آغوشش مأمن آرامش توست راثنالایق استکه چون توباور سخت عشق وحب وعاطفه راجلد خودکردهنکوهش میکنم روزگار چون مسکن مهرپرز ناعدالتی رااین همه آغوش پر مهرتهی از معشوق ومهرجووآن همه دلشکسته فتاده زآغوش وهم آلود عشق را
علم هم کم میاره
- بعضی چیزا واقعا علمو زیر سوال میبرهوقتی من باتو باشم دو نمیشیمهمون یکی میشیم ومن درتو گم میشمو وقتی تو خودتو ازمن بگیریمن کم نمیشم ویکی نمیشمبلکه نیست ونابود میشمحالاتوبلاخره میخوای علمو زیرسوال ببری یا منونابود کنی
ازکجا بدونم
- وقتی دستت تو دست منهچشمت دنبال اونهدلت آواره یکی دیگهوقتی ازبس ذهنت شلوغه که مدام اسماوقراراروقاطی میکنیوقتی تو تمام متنت بزور یه چیزیشو میتونی بمن ربط بدیازکجا بفهمم که این دل نوشتت خطاب به منه یانه آخه بی انصاف
لیاقت عشق
- یک ویک همه جا میشه دواما تو عشق یک ویک میشه یکآخه همه جا یک وبا یک جمع میکننولی تو عشق یک ویک در هم ضرب میشوندبخاطر همینه که معنای واقعی عشق یعنی حل شدن عاشق در معشوقوبه همین خاطره که میگن عاشق کر وکوره چون دیگه جز از معشوق به لب نمی راند وجزز معشوق نمی شنودکاش منم چنان حلالی بودم ومعش.ق که درخودحل میکردم عاشقی راتابدانم لایقش هستم یاخیر…
افسانه یا افسونه
- عجولانه عشق راپذیرفتن نتیجه میدهدمعانی زیر رادل: یعنی- دام لامصبقلب: یعنی قهره لابد بامن یا قرمزلب بادامی جیگر: یعنی جوانی یاوه گوی روسپیعشق :یعنی عیش شب قماریا عشوه شیرین قورباغهونتیجه هوس است وبسواماآگاهانه عاشق گشتن روایت میکندموارد زیر رادل: یعنی درلحظه اسیرش شدنقلب :یعنی قالب لیست باورهاش شدنجیگر:یعنی جوشش یکباره گوهر روحانی وبی پرواشدنوعشق: یعنی علاقه شدید قلبی وتکیه گاه شدنوافسانه خلق میکند…
ناکام
- دلی که جایگاه خاص تو نیستراهرگزبهراسکان بر نگزینچراکه بمانند رویش دربین گیاهان هرزه ووحشیستلاجرم میزبان جولان آنها خواهی شدودرمقابل نابودیت شکوفا میکنی دشمنانت راتوناکام وبه کام میرسانی هرزه گان را
گل کویری
- چون توکم داریم ونمیشه که بکاریم چون توشرایط خاص داری برای شکوفه زدن حال چگونه به دل کویری من سرزدی وشکوفه میزنی نمی دانم فقط میدانم لایق ستایش وسپاسی
ترس مرد
- مرد که باشی حتی از سایه خودت هم باید بترسیباید بترسی که خواهرت،مادرت،همسرت و... یه وقت کوچه های تنگ وتاریک اونارو نترسونهویا یه وقت سایه سنگین نامردی دلشونو نلرزونهویاکسی دل نازک وپرمهرشونو نرنجونهویابغض زمونه چشای ن**همخونه**شونو نگریونهویاکسی حریم حرمتشونو نش**همخونه**هویادست تجاوزی خودشو بهشون نرسونهویایه وقت تنهایی دلاشونونچلونهویا....ویایه وقت احساس نکنن که بی کسن وبی پناه نمونهاگه مرد …