بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
فالگیری (اجباراً قسمت آخر)
- تعداد نظرات : 25
- ارسال شده در : ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
- نمايش ها : 412
سلام هموطنم
آرزو «نمیکنم» که همش و همیشه، روزا و لحظههای خوبی داشته باشید چون عملاً نشدنیه
و حتی اگه شدنی نیز باشه، تبدیل به عادت میشه و اون خوشی و دلخوشی
و لذت سابق رو نخواهد داشت! این یه اصل علمی هست!
تکتک ما این حس رو بارها تجربه کردیم:
لذتِ «تصور داشتن» یک چیزی یا کسی، خیلی بیشتر از لذتِ « بعد از داشتن یا رسیدن»
به اون چیز یا فرد مورد نظر هستش! چرا؟ چون شوق رسیدن در مغز ما دوپامین
تولید میکنه و وقتی به اون هدف میرسیم، وارد حوزۀ عادت و معمولی مغز میشه
و دیگه اون صفای قبلی رو نخواهد داشت.
بگذریم و بریم روی موضوع بلاگ!
نزدیک به سه سال در مورد علت گرایش مردم به خرافات توسط بنده و
دوستان محقق و اندیشمندم، تحقیقات گستردهای صورت گرفت و نتایج
علمی خیلی مفیدی بهدست آوردیم. (البته این موضوع یکی از موضوعهای
ششگانه تحقیقات ما بود)
در این ماه (روز 25آذر1397 = «روز پژوهش») توی سمیناری میخواستم
در مورد موضوع خرافات برای مهمانان سخنرانی کنم و دوستان و همکارانم
در حال طراحی پاورپوینت بودند که اتفاق جالبی رخ داد.
در همخونه میخواستم در قالب هفت بلاگ، به زبانی ساده، مختصری از
این یافتهها رو بنویسم اما خیلی خوشحالم که قبل از سمینار این ماه،
این بلاگ رو توی این سایت نوشتم چون بعد از سمینار، بهعلت حضور
خبرگزاریهای متعدد و روزنامهنگارها و روابط عمومی ارگانها، مطالبی که
میخواستم اونجا ارائه بدم، در همه جا پخش میشد و خدا رو شاکرم که
قبل از بازگویی در روز پژوهش، توی این سایت شروع کردم.
بعد از دو بلاگ بنده، بلاگ یکی از کاربران عزیز در من تلنگر ایجاد کرد!
موضع بلاگ اون کاربر، فالگیری و طالعبینی بود و من به صورت اتفاقی
بلاگشون رو دیدم و نظر دوستان رو خوندم!
متوجه یه موضوعی شدم و به خودم گفتم:
هعی وای بر من! واقعا واااای بر من!
علتش رو الان خواهم گفت!
درصدی از مردم جامعه ایران به فال و اینجور مسائل اعتقادی ندارند
ولی درصدی نیز وجود دارد که معتقد به اینجور مسائل هستند.
بنده متوجه شدم که اگه بخوام نتایج تحقیقات رو در اختیار عموم قرار بدم
اتفاقهای زیر رخ خواهد داد:
اونایی که اعتقادی ندارند، نتایج و یافتههای ما، برای این دسته،
چندان مفید نخواهد بود و بعد از خوندن مطالب فقط به خودشون خواهند گفت:
باریکلا به عقل خوودم و انتخاب عاقلانه خودم!
دسته دوم از مردم که معتقد به فال و اینجور موارد هستند، یافتههای ما بازم
چندان تأثیری در اعتقادات اونا نخواهد گذاشت!
دسته سوم: نوجوانها و جوانهایی که هنوز نه معتقد هستند و نه بیاعتقاد
و تحقیقات ما ممکن هست (احتمال خیلی کم) که تأثیری رو آگاهی اینا بذاره!
اما دسته دیگری نیز وجود داره: شیادها و عوامفریبها
من عملاً متوجه عمق فاجعۀ کاری که میخواستم انجام بدم، شدم!
چون در حقیقت میخواستیم نقاط ضعف مردم رو بازگو کنیم و روشهای علمی
و روانشناسی و علتها و ریشههای استقبال مردم از فال و طالع و... رو بازگو کنیم.
یعنی تصور کنید که ناخواسته، دقیقاً به سوءاستفادهکنندهها، انگاری
راهها رو نشون میدیم که چجوری سر مردم کلاه بذارن یا بیشتر کلاهشونو بردارن!
خلاصه و مخلص کلام اینکه، با همکارانم مشورت کردم و گفتم بههیچوجه
ما نباید این اطلاعات رو در اختیار عموم قرار بدیم و اونا نیز متقاعد شدن!
اما راهکار برای آگاهیبخشی به جامعه:
من خیلی فکر کردم و در آخر به این نتیجه رسیدم:
بهتره ما از مدارس و پیشدبستانیها و دبستانیها این کار بزرگ رو شروع کنیم
خوشبختانه در لیست مهمانان سمینار ما، مسئولین رده بالای آموزشوپرورش نیز
وجود داره پس چه بهتر که ما با روشی دیگر
از زیربنا شروع کنیم بدون اینکه، ترفندها رو به سوءاستفادهکنندهها یاد بدیم...
البته کارهای خوب و مثبت دیگهای نیز انجام شده از قبیل اینکه
چگونه میشه ایران ناامید و عقبمونده رو با همۀ مشکلات فعلی
و موانع پیشرفتش، به پیشرفت برسونیم؟ البته با کمک علم و روشهای علمی
و شدنی (نه توهمی و شعاری و مثبتنگریهای برخاسته از سادگی)
مخلصم
یکی از بنیانهای تفکر سیستمی، بنا کردن جمعی است که در اون گفتوگو یک اصل اصلیه!
خوشحالم که در این محفل دوستانه، این اصل داره پیاده میشه.
برای توضیح دقیقتر بهتره از عبارت «طبقهبندی» اطلاعات استفاده کنم و در این راستا چندتا سوا مطرح میکنم:
آیا همین موتور جستوجو به نام گوگل، به نظرتون، همه اطلاعات رو به همه نشون میده؟
آیا همه تحقیقات در معرض دید همگان گذاشته میشه؟
در مورد اتفافات و اکتشافاتی که در مورد فضا، ژن، مرگ و... انجام شده، آیا همه رو با خبر میکنن؟
طبقهبندی همیشه بد نیست! برخی از اطلاعات هستند که انتشارشون باعث رعب و ترس در مردم میشه یا باعث سردرگمی یا بانی سوءاستفاده یا...
بله درسته همیشه در هر مقطعی طبقه بندی صورت میگیره ولی زمانی صورت میگیره که پروژه ای به بهره برداری رسیده باشه بله منکر این مطلب نمیشیم که کسی ساختار موشک یا فضا پیما یا خیلی چیزهای دیگه رو طبقه میکنن ولی در وهله اول باید به این موضوع هم توجه داشته باشیم که اون علم به عنوان علم روز تلقی میشه علم خرافه گرایی یا طالع بینی چیزی نیست که مال امروز باشه که اگرم باشه برای طبقه بندی کردن نیاز هست که چیزی ارائه بشه . تئوریات و فرضیات همیشه مورد بحث و گفت و گو قرار میگیره و سرانجام دست آخر اگر قرار به طبقه بندیش باشه جزئیات خیلی ریز و به قول معروف اون ایده است که پنهان میمونه ولی این بحث نه تنها به مرحله اجرا نرسیده بلکه حتی اگر میرسید هم یه خلاصه ای از اون در اینجا مورد بحث قرار میگرفت مورد صحبت منم از اول این نبود که چرا این مورد بخصوص نصفه رها شد داشتم این نکته رو میدیدم که وقتی اسم آیندگان آورده میشه ولی حال حاضر رها میشه چرا باید به آینده ای فکر کرد که ریشه اش پر از آفته ؟ آیا به این فکر میکنیم که اگر نهالی رو بخوایم پرورش بدیم میتونیم ریشه اش رو درست کنیم ؟ به نظر من تا ریشه درست نشه نهال همون نهاله فقط ظاهر متفاوتی خواهد داشت مثل این میمونه برام که بدون شناخت از ماهیت اون نهال بخوایم میوه ی مورد دلخواه خودمون رو ازش بدست بیاریم
رسیدن به اینکه هم به دست علاقه مندان برسه و هم جلوی سو استفاده کنندگان گرفته بشه به نظرم احتمالش 0.000000000000000000001 هست حالا چرا این عدد خدمتتون عرض میکنم به خاطر اینکه برای رسیدن به یه همچین هدفی شما باید تمامی طرز تفکر افراد رو مشابه هم کنی که کار تقریبا نشدنیه مگر اینکه تمامی سو استفاده کنندگان رو شناسایی و از ریشه نابودشون کنین اگر تمام نوابغ دنیا به این فکر میکردن که از چیزی که دارن میسازن یا از علمی که دارن میشه چه استفاده ی شرورانه ای کرد و بیخیال ساختنش میشدن الان ما انسانهای اولیه بودیم خلاصه بازم هرجور که صلاحه ممنون که وقت گذاشتی و خوندی مطالب رو دوست خوبم .
مخلصم
یکی از بنیانهای تفکر سیستمی، بنا کردن جمعی است که در اون گفتوگو یک اصل اصلیه!
خوشحالم که در این محفل دوستانه، این اصل داره پیاده میشه.
برای توضیح دقیقتر بهتره از عبارت «طبقهبندی» اطلاعات استفاده کنم و در این راستا چندتا سوا مطرح میکنم:
آیا همین موتور جستوجو به نام گوگل، به نظرتون، همه اطلاعات رو به همه نشون میده؟
آیا همه تحقیقات در معرض دید همگان گذاشته میشه؟
در مورد اتفافات و اکتشافاتی که در مورد فضا، ژن، مرگ و... انجام شده، آیا همه رو با خبر میکنن؟
طبقهبندی همیشه بد نیست! برخی از اطلاعات هستند که انتشارشون باعث رعب و ترس در مردم میشه یا باعث سردرگمی یا بانی سوءاستفاده یا...
سطربهسطر نوشتههاتونو خوندم و لذت بردم.
خب ما به این داریم فکر میکنیم که: چگونه میشه هم نتایج تحقیقها رو در اختیار علاقهمندان گذاشت و هم اینکه چجوری میشه جلوی سوءاستفادۀ «سوءاستفادهکنندگان» رو گرفت؟!
هنوز به جواب جامع و منطقی نرسیدیم اما مطمئنم که حداقل یک راهی وجود داره و بالاخره بهش خواهیم رسید.
بسیار ممنونم که اینچنین موشکافانه و مدبرانه و باحوصله به موضوع بلاگ پرداختی
عزیزمی
رسیدن به اینکه هم به دست علاقه مندان برسه و هم جلوی سو استفاده کنندگان گرفته بشه به نظرم احتمالش 0.000000000000000000001 هست حالا چرا این عدد خدمتتون عرض میکنم به خاطر اینکه برای رسیدن به یه همچین هدفی شما باید تمامی طرز تفکر افراد رو مشابه هم کنی که کار تقریبا نشدنیه مگر اینکه تمامی سو استفاده کنندگان رو شناسایی و از ریشه نابودشون کنین اگر تمام نوابغ دنیا به این فکر میکردن که از چیزی که دارن میسازن یا از علمی که دارن میشه چه استفاده ی شرورانه ای کرد و بیخیال ساختنش میشدن الان ما انسانهای اولیه بودیم خلاصه بازم هرجور که صلاحه ممنون که وقت گذاشتی و خوندی مطالب رو دوست خوبم .
باید عرض کنم خدمت شما که
میزان خرافه پرستی در انگلیس خیلی زیاده
از ایران بیشتره حتا بین جوانان اون کشور
در صورتی که در ایران جوانان درصد کمی
دنبال فال و پیشگویی هستن
اغلب میانسالها و مسن ها اعتقاد
دارن( من رفتم پیش فالگیر دوتا سوال
پرسید با دوکلمه جواب دادم گفت دوتا
مشتری مثل تو داشته باشم در اینجا را باید تخته کنم{1} )
سلام بزرگوارم
بله میزان خرافهطلبی در جوامع جهان در برخی کشورهای اروپایی و امریکایی نیز بیشتره و بنابراین ما روی رفتارهای انسانها و به نوعی به عملکرد مغز انسانها بیشتر
توجه کردهایم (جالبه که مغز رفتارهایی داره که در اکثر انسانها یکسانه و مرتبط با فرهنگ و نژاد نداره بنابراین قابلیت تعمیم به جوامع مختلف رو داره) و از طرفی
روی موارد بومی و داخل کشور خودمون متمرکز شدیم و آزمایشهای متعددی انجام دادیم.
ما حتی متوجه شدیم که: حتی آدمهایی که اعتقاد به فال ندارن نیز برخی وقتها براشون جذابه که پیش فالگیرها برن یه چیزی شبیه به کاری که شما انجام دادین و
رفتین پیشش و بعدش اونو با یه حرکت بروسلیوار دهنشو... خخ
اینکه از در اختیار قرار دادن اطلاعات خودداری میکنین چون میگین یه عده سوءاستفاده میکنند درسته
ولی بخش مثبت این اگاهی دادن وسیعتره
افراد جامعه اگه آگاهی داشته باشند بواسطه همین آگاهیشون خودشون اجازه نمیدن که مورد سوءاستفاده قرار بگیرند
درسته که همه آموزش ها باید از ابتدا آغاز بشه ولی افرادی که بالغ هستند و تاحالا مورد آموزش قرار نگرفتند بهتره که آگاه باشند و از این پس مانع سودجویی برخی بشن
همونطور که درباره کلاهبرداری های مجازی آموزش هایی داده شده که افراد سودجو دیگه نتونستند از روشی که آموزش داده شده به کلاهبرداری ادامه بدن
بنظرم بهتره نتیجه تحقیقاتتون رو در اختیار افراد قرار بدین
چه اونایی که معتقد به فال و طالع بینی هستند و چه اونهایی که نیستند. میتونه برای هر دو گروه مناسب باشه
ممنون از شما
{69}
سلام بزرگوارم
بسیار خوشحالم که چنین نگاه عمیقی دارید و درود بر شما
اتفاقاً یکی از دغدغههای ما همین موردی هست که فرمودین؛ یعنی پیام ما آیا به دست افرادی که مدنظرمون هست، خواهد رسید؟
یا اینکه فقط بهدست محققها و اونایی که علاقهمند هستند، خواهد رسید؟ که در کنارش افراد سودجویی نیز هستند که مشتاق شنیدن چنین مطالبی هستند تا بیشتر
به نقاط ضعف مردم پی ببرن و رفتارهاشونو بشناسن!
الان داریم روی همین مسئله فکر میکنیم که از چه راهی استفاده کنیم تا کمترین تأثیرات منفی رو داشته باشه و در قبالش بیشترین خروجی مثبت رو داشته باشیم.
بنده نیز با شما موافقم و مطمئن هستم که راه یا راههایی پیدا خواهیم کرد
بینهایت ممنون از مهرتون
من با طرز فکرت و رفتاری که انجام ندادی موافقم..دقیقا شما اگه ضعفهای مردم رو بازگو کنی در بین همه مردم.مطمئنا کسانی هستن که سواستفاده میکنن ازین نکته های خاص..
من با خرافات در هر نوعیش مخالفم..
در جریان باشید که ما خرافاتهای دینی هم داریم..که حتی شاید اونا آسیبشون بیشتر از خرافاتهای احتماعیه..و متاسفانه مردم بواسطه دین نمیتونن دست بردارن ازش..
یه مملکت اگه قرار باشه درست بشه به قول شما از همون مدرسه باید فرهنگسازی بشه در مورد مسائل مختلف..
و البته یه شرط خیلی مهم داره..و اون شرط اینه که یه معلم از شرایط خوب معیشتی و زندگی برخوردار باشه...ینی معلم بی نیاز باشه دغدغه فکری درمورد زندگیش ..متاسفانه تو جامعه ما به معلم بها نمیدن و این باعث شده که یه معلم بعد از کارش بره مسافر کشی کنه یا کارهای دیگه که اصلا خوشایند نیست یه نفر که آینده یه مملکت دستشه همنچین کارا بکنه..یه معلم باید زندگی خوبی داشته باشه تا بخوبی وقتشو برای تربیت کردن فرزندان ما بزاره.وقتی حقوق یه معلم دوملیونه..و برجی یکو خورده ایی اجاره منزل میده چی براش میمونه که بخواد وقت بزاره برای تربیت کردن نسلهای بعدی جامعه..اگه هم خودش بخواد واقعا نمیتونه و در توانش نیس که همچین کاری بکنه.این میشه که بیشتر معلمای ما هدفشون فقط این شده که یه درس به بچه بدن و اونو ازش بپرسن و آخر سال هم کارنامه و خلاص..
اگه به شغل معلمی بها داده بشه تو این مملکت..مطمئن باشید که جامعه ایرانی واقعا با فرهنگ بار میاد و تمدنشو به رخ هر کشوری میکشه.
اما متاسفانه رویه اینجوری بنا نهاده شده که معلم آزدی عمل نداشته باشه که حتی درمورد فرهنگ چطور استفاده کردن از خط پیاده رو هم وقت نداشته باشه ..(به نظر من تمام این برنامه ریزیا عمدیه)
شما همین الانش فکر کن یه دبیر بیاد تو کلاس از مشکلات جامعه انتقاد و اعتراض کنه بین دانش آموزا..مطمئن باش که زیر ابش زده میشه ...
____________
امیدوارم روزی برسه که یه معلم تو این مملکت واقعا به اون شخصیت واقعی خودش که باید بهش احترام گذاشت برسه و حقوقی در خور کسی که آینده یه مملکت دستشه بهش داده بشه..
خسته نباشی امیر جان..
کارت و تفکراتت بی نقصه..
مررسی
سلام سیامک عزیزم
ممنون که وقت گذاشتی و نظر و دیدگاهتو بیان کردی و مفید بودم برام و ممنونم.
بله معلم جایگاه بسیار ویژهای در تربیت داره.
ما به این سوال فکر کردیم و به نتایج کاربردی و مفیدی رسیدیم:
چگونه میشود با کمک دنیای دیجیتال (که غالباً دنیای مجازی میگن) برای معلمها درآمد خوبی ایجاد کرد؟
به جواب این سوال بزرگ رسیدهایم و داریم تلاش میکنیم که پیادهسازیش کنیم و توکل به حضرت دوست (البته میدونیم که رفاه، الزاماً تعهد نمیآره که به ایناش نیز فکر کردیم)
شده من به دعا و اینجور مسایل اعتقاد دارم ولی به هر دعانویسی اعتقاد ندارم
اجازه بده تا جملهای از استاد بزرگوارم «پیتر سنگه» که در کتاب پنجمین فرمان بهنقل از والت کلی نوشته، اشاره کنم:
ما دشمن را ملاقات کردهایم
او
«خود ماست»
---------------------
امیر ساکت رو دعوت میکنم تا ریشۀ خیلی از مشکلها رو در درون خودش بجوید و بیابد
موفق باشید
مخلصم
بابام پول میده ولی نه برای خونه میگه سالن آرایشگاه باز کن الان واسه اینکه بابام و داداشمو راضی کنم مجبورم برم پیش فالگیر تا دعا بده دهنشون بسته بشه هر چی من گفتم کنار بیان
و زیاد گیر ندن خخخخخخ حالا اگه دعا اثر کنه و این کار بشه به اون فالگیر اعتقاد میارم نشه نه ...دقیقا همیشه اینجوریم چیزی که میخوام بشه اعتقاد میارم نشه اعتقادمو از دست میدم
ولی با این حال بازم میرم ...کلا من مشکل روانی دارم{1}
سلام ملینا
کار خوبی میکنی!
من نیز دعا میکنم تا یه فالگیر خوب گیرت بیاد و مشکلاتت رو حل و فصل کنه
اما هر وقت که به خواستههای دلخواهت نرسیدی و به این نتیجه رسیدی که بهتره راههای دیگهای رو به غیر از طالعبینی تجربه کنی به من پیغام بفرست
آگاهی دادن تا کِی؟
ایا هرکی به هرچیزی اگاهی داره لزوما بهش عمل خواهدکرد؟
سلام بزرگوارم
به موضوع مهمی اشاره کردی: آیا هر کسی، به هر چیزی که آگاهی داره، لزوماً بهش عمل خواهد کرد؟
جواب مشخص هست: نه
پس پرسش دیگهای مطرح میکنیم:
چه دلایلی باعث میشه تا ایکس درصد از مردمی که آگاهی دارند، به دانستههاشون عمل نمیکنن؟
این یک بحث جذابی هست و جوابها یافته شده که چون موضوع این بلاگ نیس پس سعی میکنم در آینده بهش اشاره کنم تا با هم همفکری کنیم.
اما سوال بعدی و مهمتر اینه که: چگونه میشود در مردم دانا، عمل رو افزایش بدیم؟
که البته این نیز تحقیق شده و اتفاقاً بحث بسیار جذاب و کارسازی هست.
سپاس از بلاگ خوبتون
سپاس از حضورتون و تفکرتون
بستگی به طرز فکر هرکسی داره که توی زندگیش چی واسش مهم باشه!
شاید یکی بگه خرافات هستش
ولی از نظر یکی دیگه اینده اش رو نشون میده واسش
نه تاییدش می کنم نه تکذیبش
ولی ممنون از اطلاعات زیباتون
سلام بزرگوارم
به موضوع جالبی اشاره کردی:
هر کسی (قدرت یا قدرتهای درونی) به هر چیزی (عامل خارجی که در اصل معلول خارجی است) کاملاً ایمان داشته باشه، میتونه از اون عامل خارجی (که در اصل برخاسته از نیروی درونی است)، یه چیزای خارقالعاده دریافت کنه.
اینجا باید تحقیق کنیم (با روشهای علمی و نه تجربههای محدود شخصی و پیشفرضهای ذهنی و...) که مثلاً: 100 نفر که به یک عامل خارجی کاملاً یقین داشتهاند، چند درصد از این افراد، تونستهاند نتایج شگرفی بگیرند؟
حالا باید پرسشهای دقیقتر و اصولیتر مطرح کنیم:
1- ریشۀ این نیروها چیه و کجاست؟
2- اگر چنین نیروهای بزرگی در درون انسانها وجود داره، چگونه میشه مردم رو با این نیروهای خودشون آشنا کنیم؟ چگونه میشه درصد بالایی از مردم رو به سمت استفاده از این نیروها درگیر کرد؟
ممنون از حضورتون
امیدوارم همیشه موفق باشی دوست خوبم
سلام بزرگوارم
سطربهسطر نوشتههاتونو خوندم و لذت بردم.
خب ما به این داریم فکر میکنیم که: چگونه میشه هم نتایج تحقیقها رو در اختیار علاقهمندان گذاشت و هم اینکه چجوری میشه جلوی سوءاستفادۀ «سوءاستفادهکنندگان» رو گرفت؟!
هنوز به جواب جامع و منطقی نرسیدیم اما مطمئنم که حداقل یک راهی وجود داره و بالاخره بهش خواهیم رسید.
بسیار ممنونم که اینچنین موشکافانه و مدبرانه و باحوصله به موضوع بلاگ پرداختی
سلام
باید عرض کنم خدمت شما که
میزان خرافه پرستی در انگلیس خیلی زیاده
از ایران بیشتره حتا بین جوانان اون کشور
در صورتی که در ایران جوانان درصد کمی
دنبال فال و پیشگویی هستن
اغلب میانسالها و مسن ها اعتقاد
دارن( من رفتم پیش فالگیر دوتا سوال
پرسید با دوکلمه جواب دادم گفت دوتا
مشتری مثل تو داشته باشم در اینجا را باید تخته کنم )
سلام
اینکه از در اختیار قرار دادن اطلاعات خودداری میکنین چون میگین یه عده سوءاستفاده میکنند درسته
ولی بخش مثبت این اگاهی دادن وسیعتره
افراد جامعه اگه آگاهی داشته باشند بواسطه همین آگاهیشون خودشون اجازه نمیدن که مورد سوءاستفاده قرار بگیرند
درسته که همه آموزش ها باید از ابتدا آغاز بشه ولی افرادی که بالغ هستند و تاحالا مورد آموزش قرار نگرفتند بهتره که آگاه باشند و از این پس مانع سودجویی برخی بشن
همونطور که درباره کلاهبرداری های مجازی آموزش هایی داده شده که افراد سودجو دیگه نتونستند از روشی که آموزش داده شده به کلاهبرداری ادامه بدن
بنظرم بهتره نتیجه تحقیقاتتون رو در اختیار افراد قرار بدین
چه اونایی که معتقد به فال و طالع بینی هستند و چه اونهایی که نیستند. میتونه برای هر دو گروه مناسب باشه
ممنون از شما
درود..چاکر داش امیر گل..
من با طرز فکرت و رفتاری که انجام ندادی موافقم..دقیقا شما اگه ضعفهای مردم رو بازگو کنی در بین همه مردم.مطمئنا کسانی هستن که سواستفاده میکنن ازین نکته های خاص..
من با خرافات در هر نوعیش مخالفم..
در جریان باشید که ما خرافاتهای دینی هم داریم..که حتی شاید اونا آسیبشون بیشتر از خرافاتهای احتماعیه..و متاسفانه مردم بواسطه دین نمیتونن دست بردارن ازش..
یه مملکت اگه قرار باشه درست بشه به قول شما از همون مدرسه باید فرهنگسازی بشه در مورد مسائل مختلف..
و البته یه شرط خیلی مهم داره..و اون شرط اینه که یه معلم از شرایط خوب معیشتی و زندگی برخوردار باشه...ینی معلم بی نیاز باشه دغدغه فکری درمورد زندگیش ..متاسفانه تو جامعه ما به معلم بها نمیدن و این باعث شده که یه معلم بعد از کارش بره مسافر کشی کنه یا کارهای دیگه که اصلا خوشایند نیست یه نفر که آینده یه مملکت دستشه همنچین کارا بکنه..یه معلم باید زندگی خوبی داشته باشه تا بخوبی وقتشو برای تربیت کردن فرزندان ما بزاره.وقتی حقوق یه معلم دوملیونه..و برجی یکو خورده ایی اجاره منزل میده چی براش میمونه که بخواد وقت بزاره برای تربیت کردن نسلهای بعدی جامعه..اگه هم خودش بخواد واقعا نمیتونه و در توانش نیس که همچین کاری بکنه.این میشه که بیشتر معلمای ما هدفشون فقط این شده که یه درس به بچه بدن و اونو ازش بپرسن و آخر سال هم کارنامه و خلاص..
اگه به شغل معلمی بها داده بشه تو این مملکت..مطمئن باشید که جامعه ایرانی واقعا با فرهنگ بار میاد و تمدنشو به رخ هر کشوری میکشه.
اما متاسفانه رویه اینجوری بنا نهاده شده که معلم آزدی عمل نداشته باشه که حتی درمورد فرهنگ چطور استفاده کردن از خط پیاده رو هم وقت نداشته باشه ..(به نظر من تمام این برنامه ریزیا عمدیه)
شما همین الانش فکر کن یه دبیر بیاد تو کلاس از مشکلات جامعه انتقاد و اعتراض کنه بین دانش آموزا..مطمئن باش که زیر ابش زده میشه ...
____________
امیدوارم روزی برسه که یه معلم تو این مملکت واقعا به اون شخصیت واقعی خودش که باید بهش احترام گذاشت برسه و حقوقی در خور کسی که آینده یه مملکت دستشه بهش داده بشه..
خسته نباشی امیر جان..
کارت و تفکراتت بی نقصه..
من قبلا هیچی اعتقاد نداشتم ولی آدم وقتی یه چیزایی از این فالگیرا میبینه نمیتونه دیگه باور نداشته باشه الان یجوری
شده من به دعا و اینجور مسایل اعتقاد دارم ولی به هر دعانویسی اعتقاد ندارم
شما مختاری که هرجور صلاح میدونی عمل کنی
موفق باشید
سلام من جز اشخاصی هستم که اگه مشکلی برام پیش بیاد که از دستم خودم کاری برنیاد میرم پیش فالگیر مثلا الان خیلی دلم میخواد مستقل بشم و خودم خونه بگیرم و جدا زندگی کنم
بابام پول میده ولی نه برای خونه میگه سالن آرایشگاه باز کن الان واسه اینکه بابام و داداشمو راضی کنم مجبورم برم پیش فالگیر تا دعا بده دهنشون بسته بشه هر چی من گفتم کنار بیان
و زیاد گیر ندن خخخخخخ حالا اگه دعا اثر کنه و این کار بشه به اون فالگیر اعتقاد میارم نشه نه ...دقیقا همیشه اینجوریم چیزی که میخوام بشه اعتقاد میارم نشه اعتقادمو از دست میدم
ولی با این حال بازم میرم ...کلا من مشکل روانی دارم
سلام سپاس
آگاهی دادن تا کِی؟
ایا هرکی به هرچیزی اگاهی داره لزوما بهش عمل خواهدکرد؟
جالب و قابل تامل
سپاس از بلاگ خوبتون
موضوع جالبی هستش ولی بنظر من هرکسی به هرچیزی که اعتقاد و ایمان داشته باشه حتی ا گه ی سنگ باشه واسش معجزه ایجاد میکنه
بستگی به طرز فکر هرکسی داره که توی زندگیش چی واسش مهم باشه!
شاید یکی بگه خرافات هستش
ولی از نظر یکی دیگه اینده اش رو نشون میده واسش
نه تاییدش می کنم نه تکذیبش
ولی ممنون از اطلاعات زیباتون
خب خیلی خسته نباشید مطلب جالبی بود فکر کنم ثمره ی این بذر این شد آیا کسی میخواد آگاه بشه یا نه که در قسمت قبلی بهش اشاره کردم ولی فارغ از این صحبتا نکته ای مد نظرم قرار گرفت خالی از لطف نیست متوجه شدم که شما این پروسه ی 7 مرحله ای برای انتقال و آگاهی رو متوقف کردین فقط به خاطر اینکه از نظرتون نتایجی که قراره یه دست بیاد در آینده نکات منفیش بیشتر از مثبتش هست ولی به این نکته به نظرم توجه نکردین که انسان قدرت تفکر داره به نظرم خیلی راحت افراد رو دسته بندی بندی کردین و به این موضوع فکر نکردین که این بذر شاید باعث بشه اون دسته افرادی که میگن باریکلا به عقل خودم به اطلاعاتشون اضافه بشه و کامل تر بشن و یا اون دسته ای که معتقدن پس نتیجه ی آنچنانی نداره درشون باعث تغییر بشه یا حتی یه تلنگر کوچیک بهشون بخوره یا اون دسته ای که نه اعتقاد دارن نه بی اعتقادن براشون یه فرصتی پیش بیاد که عقایدشون شکوفا بشه و از نظر و عقاید بقیه در جامعه ای دارن درش زندگی میکنن بیشتر آگاه بشن . به نظرم حتی اگر کم و کاستی هست حتی اگر جامعه ای داریم که عقب مونده از یه سری چیزا نباید از این فرصت محرومش کنیم و بگیم خب چون تاثیر آنچنانی نداره پس بریم از بچه ها شروع کنیم این موضوع رو دست کم نگیریم که این بچه هایی که برای فرداشون داریم برنامه ریزی میکنیم قراره ازدل همین جامعه ی پر از نقص بیرون بیاد و این افکار امروز به فردا هم منتقل میشه اگر هرسشون نکنیم . از این بحثا هم که بگذریم حتی این فرصتو که در مورد این تحقیقات بحث کنیم و به چالش بکشیمش هم از دست رفت و از این هم بگذریم کاربرد هر چیزی برای هرکسی متفاوته مثلا این بذر میتونست مثل چاقویی باشه که خیلی استفاده ها ازش میشد کرد . در هر صورت از زمانی که برای خوندن مطالب گذاشتم ناراحت نیستم از اینکه تفکری کنار گذاشته شد ناراحتم .
امیدوارم همیشه موفق باشی دوست خوبم
در مورد آموزش از ابتدایی خیلی کار خوبیه ولی اول باید یه عده خرافه پسند تایید کنن بعد بشه آموزش رو شروع کرد.
به امید موفقیتتون {h}
سلام بزرگوارم
براتون برخی از منابع معتبر علمی رو توی پیغام، خصوصی مینویسم و البته ما خودمون آزمایشهای مختلف روی مردم انجام دادیم که یه مختصرشو براتون بازگو میکنم البته در پیغام خصوصی
چون دیدم علاقهمند هستید و جویای حقیقت!
به موضوع خوبی اشاره فرمودین: وجود یک عده خرافهپسند! بله ما باید تمام موانع رو ببینیم و منکر واقعیتها نباید بود...
این نیز راهکار داره و ادبیات و روشهای مذاکرۀ خاص خودش رو میطلبه!
مثال: قرار نیست که جار بزنیم و بگیم: آهای فلانی! ما هدفمون اینه و اونه؛ بلکه بایستی حرفهای و اصولی پیش رفت...
بینهایت ممنون از حضور مفیدتون
ممنون. خیلی خوبه که تو این حوزه کار کردید. چون یه زمانی و تاحدودی الان سوال خود من هست، البته من برای سوالاتم کلی تحقیق کردم، خیلی خیلی ولی منبع درست و حسابی پیدا نکردم. فقط همه تکذیب کرده بودن یا یه عده خیلی کمی که بیشتر نظرات مردم بود تو سایت ها تایید کرده بودن. حتی تو همین سایت همخانه هم من از یه سری از دوستان مشورت خواستم. ولی خب دلیل تایید یا تکذیب وجود نداشت.
در مورد آموزش از ابتدایی خیلی کار خوبیه ولی اول باید یه عده خرافه پسند تایید کنن بعد بشه آموزش رو شروع کرد.
به امید موفقیتتون