فال‌گیر (قسمت دوم)

سلام عزیزان جان

وقت به‌خیر

در بلاگ قبلی، متنی مبنی بر فال‌بینی گذاشتم که در بلاگ فعلی،

از منظر و نظرِ «علم»، اون متن و مسائلی مانند طالع‎بینی رو می‌خوام

کالبدشکافی کنم. 

برگردیم به هفتاد سالِ پیش؛ یعنی 1948 میلادی! سه سال بعد از جنگ جهانی دوم!

کنار داداش و دوست بزرگوارم؛ یعنی پرفسور برترام فورر (Bertram Forer)،

نشسته بودم و هر دوی ما در حال صرف قهوه بودیم و ما شدیداً به روان‌شناسی

علاقه‌مند بودیم (خدا بیامرزتش)

نزدیکای ظهر یکهو و یهویی، برترام بهم گفت: این متن رو نگاه کن! (همون متنِ بلاگ قبلی)

بهش گفتم: پسررر تو محشری...

 قرار شد این متنِ متنوع رو در ستون‌های طالع‌بینیِ چندین مجلۀ متفاوت

بنویسیم تا عکس‌العملِ مردم رو ببینیم و بعد بشینیم و تفسیرش کنیم!

یادش به‌خیر چون خیلی هیجان داشتیم.

سپس همین متن رو بعدها به دانشجویان دادیم و گفتیم:

هر فرد، ارزیابی شخصیت خودش را گرفته!

به‌طور میانگین، دانشجویان از نمرۀ پنج، نمرۀ 4/3 دادند.

این آزمایش در دهه‌های بعدی، صدها بار دیگر هم، تقریباً با نتایج مشابه، تکرار شد.

ما متوجه شدیم که: مردم تمایل دارند خیلی از خصوصیت‌های خود را

در متن‌های عمومی پیدا کنند.

علم، چنین تمایلی را «اثر فورر» (یا اثر بارنوم = Barnum) نام‌گذاری کرد.

اثر فورر، توضیح می‌دهد که چرا علوم جعلی و تقلبی (مانند: متون طالع‌بینی،

مطالعۀ دست‌خط، تحلیل بیوریتم، کف‌بینی، کارت‌خوانی و احضار ارواح)

عملکرد خوبی دارند.

چه‌چیزی پشت اثر فورر قرار دارد؟

ادامه دارد...

به همدیگر، آگاهی را هدیه دهیم!