متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


سلام و عرض ادب


بنده به شکر کردگار عالی ام و امیدوارم تو نیز عالی باشی 


هر چقد عمیق تر به مسایل نیگا میکنم و به مشکلات جامعه خودمون و 


دردهای فرهنگی، اجتماعی و غیره (مثلا جای دوری نریم و مثالمو از همین معضلاتی


که توی این سایت و سایت های دیگه تجربه کردی رو بگم


۱- ایجاد مزاحمت و اعصاب خورد کنی و  ...که بعضا مطالبی و متنی کوتاه به تناسب


حوصله و روحیه نسل جدید مینویسم ولی اینا مسکن هستن مثل این جمله:


ما نمیگیم نپر


بلکه میگیم با اهلش و به وقتش!!!


اخه


باس خروس، بات یه فرقی داشته باشه ،مگه نه؟!


۲- آدمایی با چند هویت یا چن هویتی !!!


و الی ماشالا...


و هر چقد تجزیه و تحلیل میکنم تا ریشه یابی کنم به یک مخرج مشترک در جواب


سوالاتم میرسم اونم اینکه: فقدان آموزش!!!


 این بلاگ ادامه دار خواهد بود چون میخوام با کمک شماها به شکل ریشه ای و علمی


به بعضی معضلات بپردازیم


و اروم اروم با هم زاویه دیمونو تغییر بدیم


مثلا وقتی میبینیم خیانت ها و تنوع طلبی ها زیاد شده و  وفاداری ها روز به روز کمتر میشه


علت هاشو و ریشه هاشو بدونیم !!!


و توی این موارد سخن استاد شریعتی رو سرلوحه خویش قرار بدیم:


ما بجای شناخت درد و سپس درمان آن، فقط از درد می نالیم و نالیده ایم!!!


پس رفقای گلم ما نیز بجای اینکه همش بشینیم و یه عده ای رو محکوم کنیم یا همش


از دردهای نسل امروز و جامعه مون بنالیم بهتره که اول درد رو خوب بشناسیم و ریشه اون رو


پیدا کنیم که این درد از کجاست و از کجاها نشات میگیره و قدم بعدی درمان درست اون!!!


از این به بعد اروم اروم وارد بحث میشم!!!


اینو هم بگم چون در آینده برای ادامه بحثمون کمکم خواهد کرد: خود بنده در بین


شخصیت های بزرگ تاریخ ایران، نزدیک چهارصد نویسنده،


شاعر، مبارز و مدافع وطن، سیاسی و ... رو دوس دارم ولی در بین این اشخاص،


چهار شخصیت هستند که به اینا بیش از حد علاقه مندم و به نوعی میشه گفت


در بین ایرونیا(شخصیت های بزرگ خارجی رو بعدا میگم) این چهار بزرگوار ،


بیشترین تاثیر رو روی افکار و شخصیتم گذاشته اند و میذارند


۱- حسن صباح( از دید مغز و نبوغ مدیریتی و سازماندهی تشکیلات بزرگ و نه مذهبی)


۲- امیرکبیر


۳- علی شریعتی


۴- محمدرضا شعبانعلی (چون ایشون در قید حیات هستند لذا امیدوارم نسل امروزی 


بیشتر با ایشون آشنا بشن)


ادامه داره...







نظرات دیوار ها


tannaz01
ارسال پاسخ
raha1374
ارسال پاسخ

چقدر بلاگ و نظرات قشنگ بودن، لذت بردم
مرسی
آدم های دغدغه مند، آدم هایی که خواب نیستن و هوشیارن چقدر قابل ستایشن
و چقدر دنیارو زیبا تر میکنن
بازم ممنون

amir_sakett
ارسال پاسخ

sheida1369 :
در ضمن با نگاه ب کشورهای توسعه یافته نه از لحاظ صنعت بلکه از لحاظ تفکر و انسانیت و سالم بودن دستگاهها میفهمیم ک فرهنگ درست با وجود بودن معضلات و انسانهای خرابکار که در همه کشورها وجود دارند باز ب این سادگی فروپاشی نخواهد کرد.

ممنون

amir_sakett
ارسال پاسخ

sheida1369 :
سلام در جواب سوالاتتون باید بگم ک من خودمو فقط در صورت مطالعه میتونم اصلاح کنم. باید بخوام. باید سوالاتمو بپرسم. با روانشناسا با اساتید با آدمهای بزرگ بحث و تبادل نظر کنم. متقاعد بشم. پر بشم. با دلیل حرف بزنم. باید اول انسانیت رو سرلوحم قرار بدم و برای اینکار یه الگو داشته باشم. باور کنید اگه یه چیزی رو تکرار کنم بهش عادت میکنم. حتی اگه ننداختن زباله به همین کوچیکی توی کوچه و خیابون باشه. کم کم تغییر میکنم. قضاوت نمیکنم. ب بقیه فرصت دفاع میدم. بجای کسی تصمیم نمیگیرم. نپخته و ندونسته حرف نمیزنم. ب خودم و اطرافیان و محیطم صدمه نمیزنم. ب عقاید آدما از هر تربیت و دینی باشن احترام میذارم. ب فرزندم اجازه میدم زمین بخوره تا خودش پاشه من فقط از دور مراقبشم. اگه نهی از منکر نمیکنم پس لااقل برای نادرست و ناحق دست نمیزنم. اینا فقط با مطالعه و تمرین و نشست و برخواست با خردمندان درست میشه. اونم نه یه شبه. با حوصله. بعد هم باید یاد بگیریم ک درست کردن کل کشور کار ما نیس یعنی عمر ما کفاف نمیده. همه هم آمادگی پذیرش حرف حق و تغییر رو ندارن. ما فقط ب صورت هرمی و زیرشاخه ای ب فرزند و اطرافیان و نسل خودمون آموزش میدیم اونا هم ادامه میدن. ب اگر ها و اماها و شایدها و اگه نشدها فکر نمیکنیم. نمیشه و نمیتونم نداریم. منفی فکر نمیکنیم. جلو میریم و خدا هم کمک میکنه. ما فقط ب وظیفه انسانیمون عمل میکنیم. شاید با رسانه های دولتی نتونیم کار کنیم اما از طریق اینترنت و مقاله و شبکه های مجازی و ویس و کتاب میتونیم مردم رو ب فکر ببریم. شخصا اگه مربی یا استاد بودم حتی از کلاس درسم هم برای آموزش استفاده میکردم. قرار نیس خودمو بکشم قراره با حوصله و در توان خودم کمک کنم

به به

دلنشین و متین

خلاصه نوشته هاتون:

مطالعه و تحقیق، خواستن و برخاستن، سوال و پرسش، گفتگو، افت و خیز و مشورت با اهل فن، پر شدن مداوم و دایمی، یافتن الگویی برای مربی گری ما و تربیت ما،

انسانیت و قضاوت نکردن، مثبت اندیشی، توکل به خدای منان،‌ صبوری، نترسیدن از شکست، بهره مندی از دنیای مجازی برای ترویج اصول و بهره وری و در اخر:

لایکلف الله نفسا الا وسعها: خودتونو نمیکشین خخ و به اندازه و وسع ظرفیتتون و توانتون قدم برمیدارین!!!

عالیه

خیلی از موارد فوق در بلاگای آتی به شکل تمرینی و مشارکتی با اعضا نوشته خواهد شد و در برنامه هامون هست

چون ابزارهای پیمودن مسیر رو باید بشناسیم و بعد مهارت استفاده از اونارو هم یادبگیریم ضمن اینکه مسیرمون رو هم باید ارزیابی کنیم و مسیرهای مختلف رو بررسی کرده و بعد انتخاب کرده

و هدف گذاری و اینا

ممنون از حضورتون

بهترینا برای شما

sheida1369
ارسال پاسخ

sheida1369 :
سلام در جواب سوالاتتون باید بگم ک من خودمو فقط در صورت مطالعه میتونم اصلاح کنم. باید بخوام. باید سوالاتمو بپرسم. با روانشناسا با اساتید با آدمهای بزرگ بحث و تبادل نظر کنم. متقاعد بشم. پر بشم. با دلیل حرف بزنم. باید اول انسانیت رو سرلوحم قرار بدم و برای اینکار یه الگو داشته باشم. باور کنید اگه یه چیزی رو تکرار کنم بهش عادت میکنم. حتی اگه ننداختن زباله به همین کوچیکی توی کوچه و خیابون باشه. کم کم تغییر میکنم. قضاوت نمیکنم. ب بقیه فرصت دفاع میدم. بجای کسی تصمیم نمیگیرم. نپخته و ندونسته حرف نمیزنم. ب خودم و اطرافیان و محیطم صدمه نمیزنم. ب عقاید آدما از هر تربیت و دینی باشن احترام میذارم. ب فرزندم اجازه میدم زمین بخوره تا خودش پاشه من فقط از دور مراقبشم. اگه نهی از منکر نمیکنم پس لااقل برای نادرست و ناحق دست نمیزنم. اینا فقط با مطالعه و تمرین و نشست و برخواست با خردمندان درست میشه. اونم نه یه شبه. با حوصله. بعد هم باید یاد بگیریم ک درست کردن کل کشور کار ما نیس یعنی عمر ما کفاف نمیده. همه هم آمادگی پذیرش حرف حق و تغییر رو ندارن. ما فقط ب صورت هرمی و زیرشاخه ای ب فرزند و اطرافیان و نسل خودمون آموزش میدیم اونا هم ادامه میدن. ب اگر ها و اماها و شایدها و اگه نشدها فکر نمیکنیم. نمیشه و نمیتونم نداریم. منفی فکر نمیکنیم. جلو میریم و خدا هم کمک میکنه. ما فقط ب وظیفه انسانیمون عمل میکنیم. شاید با رسانه های دولتی نتونیم کار کنیم اما از طریق اینترنت و مقاله و شبکه های مجازی و ویس و کتاب میتونیم مردم رو ب فکر ببریم. شخصا اگه مربی یا استاد بودم حتی از کلاس درسم هم برای آموزش استفاده میکردم. قرار نیس خودمو بکشم قراره با حوصله و در توان خودم کمک کنم

در ضمن با نگاه ب کشورهای توسعه یافته نه از لحاظ صنعت بلکه از لحاظ تفکر و انسانیت و سالم بودن دستگاهها میفهمیم ک فرهنگ درست با وجود بودن معضلات و انسانهای خرابکار که در همه کشورها وجود دارند باز ب این سادگی فروپاشی نخواهد کرد.

sheida1369
ارسال پاسخ

amir_sakett :
سلام و وقت بخیر

بله کاملا درسته که وزنه ی سنگین آموزش رو باید بذاریم روی کفه بچه ها و الباقی در کفه دیگه ترازو و این اهمیت مساله رو نشون میده.

اما چجوری؟؟؟

با چه روشی؟؟؟

بنا کردن سیستم و باز کردن یه راه، قسمت سختشه ولی شدنیه!!!

کار اصلیه علم چیه؟؟؟ بنا کردن سیستم و روشی که قابل تکرار هست یعنی یکی با اون روش ها و متدها پیش بره به همون جواب میرسه

ما الان داریم میگیم که مثلا هر کسی اول خودش رو اصلاح کنه و سپس دو نفر دیگه رو، اونوخ نم نم و به مرور زمان، همه چی اوکی میشه و همه چی اروم و من چقد خوشحال میشم

و فرض میگیریم که این روش، جواب معما و حلقه گمشده ی ماست و نیاز اصلی ایناست لذا با همین فرض، نیاز به پیش نیاز ها محسوس میشه!!!

پیش نیازها:

۱- من چجوری خودمو اصلاح کنم؟

۲- من چجوری دو نفر دیگه رو اصلاح کنم؟؟؟

و سومین سوال و مهم ترین سوال:

من این روش رو چجوری به یک سیستم و یه روش در سطح کلان و قابل دسترسی به عموم تبدیل کنم؟؟؟

۴- چجوری و با چه ابزاری به گوش همه برسونم که : اگه از این روش استفاده کنن، کشور ما آباد میشه؟؟؟

۵- فرض کنیم که به گوش همه رسوندیم حالا سوال اصلی پیش میاد که:

چجوری و با چه روشی یا روش هایی، میتونم بقیه مردم رو توجیه کنم که این کار و این روش رو عملی کنن؟؟؟

و از همه اینا مهم تر و قابل تامل تر اینه که:

من(وقتی «من» میگم منظور «من نوعی »هست نه خود بنده) حتی اگه بتونم خودمو اصلاح کنم و حتی اگه بتونم دو نفر دیگه رو هم اصلاح کنم و این روش رو به اطلاع همه هم برسونم

و اونارو هم مجاب و تشویق به انجامش بدم، چه سیاست ها و راهکارهایی برای حفظ و توسعه «پایدار» این روش دارم.

منظور اینه که اگه این حرکت ادامه دار نباشه و ابتر بمونه و تا یه مقطعی پیش بره و دیگه بره به بایگانی و بپیونده به تاریخ و از حاقظه مردم حذف بشه و یه حرکت هیجانی و موقتی باشه

اونوخ بازم به اون نتیجه اصلی و ایجاد یک سیستم ریشه دار و دایمی نرسیدم!!!

پس باید اول شاکله و چارچوب طراحی بشه و به ابعاد قضیه با دقت و ظرافت نگاه کرده بشه و یه بسیج عمومی شکل داده بشه و با حوصله پیش بره!!!

بازم ممنون از وقتی ک گذاشتین

مانا باشین

سلام در جواب سوالاتتون باید بگم ک من خودمو فقط در صورت مطالعه میتونم اصلاح کنم. باید بخوام. باید سوالاتمو بپرسم. با روانشناسا با اساتید با آدمهای بزرگ بحث و تبادل نظر کنم. متقاعد بشم. پر بشم. با دلیل حرف بزنم. باید اول انسانیت رو سرلوحم قرار بدم و برای اینکار یه الگو داشته باشم. باور کنید اگه یه چیزی رو تکرار کنم بهش عادت میکنم. حتی اگه ننداختن زباله به همین کوچیکی توی کوچه و خیابون باشه. کم کم تغییر میکنم. قضاوت نمیکنم. ب بقیه فرصت دفاع میدم. بجای کسی تصمیم نمیگیرم. نپخته و ندونسته حرف نمیزنم. ب خودم و اطرافیان و محیطم صدمه نمیزنم. ب عقاید آدما از هر تربیت و دینی باشن احترام میذارم. ب فرزندم اجازه میدم زمین بخوره تا خودش پاشه من فقط از دور مراقبشم. اگه نهی از منکر نمیکنم پس لااقل برای نادرست و ناحق دست نمیزنم. اینا فقط با مطالعه و تمرین و نشست و برخواست با خردمندان درست میشه. اونم نه یه شبه. با حوصله. بعد هم باید یاد بگیریم ک درست کردن کل کشور کار ما نیس یعنی عمر ما کفاف نمیده. همه هم آمادگی پذیرش حرف حق و تغییر رو ندارن. ما فقط ب صورت هرمی و زیرشاخه ای ب فرزند و اطرافیان و نسل خودمون آموزش میدیم اونا هم ادامه میدن. ب اگر ها و اماها و شایدها و اگه نشدها فکر نمیکنیم. نمیشه و نمیتونم نداریم. منفی فکر نمیکنیم. جلو میریم و خدا هم کمک میکنه. ما فقط ب وظیفه انسانیمون عمل میکنیم. شاید با رسانه های دولتی نتونیم کار کنیم اما از طریق اینترنت و مقاله و شبکه های مجازی و ویس و کتاب میتونیم مردم رو ب فکر ببریم. شخصا اگه مربی یا استاد بودم حتی از کلاس درسم هم برای آموزش استفاده میکردم. قرار نیس خودمو بکشم قراره با حوصله و در توان خودم کمک کنم

amir_sakett
ارسال پاسخ

sheida1369 :
من از شما متشکرم ک بحث مفیدی رو بنا گذاشتین و من نتونستم بی تفاوت بگذرم. قضیه اینجاست ک زندگی و روند تربیتی روتین شده. خود شخص کوته فکر هم از یه سری مسائل رنج میبره اما سطح فکرش تا همینجاس. تغییر دادن انسانی ک شخصیتش شکل گرفته خیلی سخت هستش. بنابراین تمرکز باید روی بچه ها باشه. هرجا جلوی ضرر گرفته بشه منفعته. نمیشه یک شبه تغییرات رو بوجود آورد بنابراین نیاز به افراد مسئولیت پذیر و دانا هستش تا برنامه ریزی کنن و اجرا کنن. همین الان هم هستن انسانهای خیری ک درد دیگران اونا رو ب درد میاره. هستن حامیان طبیعت و حامیان حیوانات ک برای بقای محیط زیست تلاش میکنن. هستن اساتید روشن فکر و لایقی ک تلاش میکنن انسان پرورش بدن نه فقط تحصیلکرده. قضیه اینجاس ک باید ازشون کمک بگیریم و سرکوبشون نکنیم. نباید منتظر مراکز آموزشی و مسئولان بود. ما خودمون مسئولیم. انسانهای گذشته رو بذاریم کنار. برای آینده پدر و مادر پخته و کاربلد پرورش بدیم. هرکس بتونه 2تا انسان رو پرورش بده یا عوض کنه ب مرور زمان تا حدودی وضع بهتر خواهد شد. اگر هرمعلم از هر 2 ساعت تدریسش یک ساعت و نیم درس بده و نیم ساعت بحث و گفتگو بوجود بیاره و آموزش اخلاقی بده و از خانواده ها بخواد برای عمل خوب فرزندشون یک کتاب جایزه بخره خودش یک گام محسوب میشه. اگه توی جلسات اولیاء و مربیان بجای پول خواستن، کلاس روانشناسی و آموزشی بذارن یک گام هستش. معلم و مدیر خارجی نیستن. خود من و شمایییم. ببخشید من باز زیاد حرف زدم.

سلام و وقت بخیر

بله کاملا درسته که وزنه ی سنگین آموزش رو باید بذاریم روی کفه بچه ها و الباقی در کفه دیگه ترازو و این اهمیت مساله رو نشون میده.

اما چجوری؟؟؟

با چه روشی؟؟؟

بنا کردن سیستم و باز کردن یه راه، قسمت سختشه ولی شدنیه!!!

کار اصلیه علم چیه؟؟؟ بنا کردن سیستم و روشی که قابل تکرار هست یعنی یکی با اون روش ها و متدها پیش بره به همون جواب میرسه

ما الان داریم میگیم که مثلا هر کسی اول خودش رو اصلاح کنه و سپس دو نفر دیگه رو، اونوخ نم نم و به مرور زمان، همه چی اوکی میشه و همه چی اروم و من چقد خوشحال میشم

و فرض میگیریم که این روش، جواب معما و حلقه گمشده ی ماست و نیاز اصلی ایناست لذا با همین فرض، نیاز به پیش نیاز ها محسوس میشه!!!

پیش نیازها:

۱- من چجوری خودمو اصلاح کنم؟

۲- من چجوری دو نفر دیگه رو اصلاح کنم؟؟؟

و سومین سوال و مهم ترین سوال:

من این روش رو چجوری به یک سیستم و یه روش در سطح کلان و قابل دسترسی به عموم تبدیل کنم؟؟؟

۴- چجوری و با چه ابزاری به گوش همه برسونم که : اگه از این روش استفاده کنن، کشور ما آباد میشه؟؟؟

۵- فرض کنیم که به گوش همه رسوندیم حالا سوال اصلی پیش میاد که:

چجوری و با چه روشی یا روش هایی، میتونم بقیه مردم رو توجیه کنم که این کار و این روش رو عملی کنن؟؟؟

و از همه اینا مهم تر و قابل تامل تر اینه که:

من(وقتی «من» میگم منظور «من نوعی »هست نه خود بنده) حتی اگه بتونم خودمو اصلاح کنم و حتی اگه بتونم دو نفر دیگه رو هم اصلاح کنم و این روش رو به اطلاع همه هم برسونم

و اونارو هم مجاب و تشویق به انجامش بدم، چه سیاست ها و راهکارهایی برای حفظ و توسعه «پایدار» این روش دارم.

منظور اینه که اگه این حرکت ادامه دار نباشه و ابتر بمونه و تا یه مقطعی پیش بره و دیگه بره به بایگانی و بپیونده به تاریخ و از حاقظه مردم حذف بشه و یه حرکت هیجانی و موقتی باشه

اونوخ بازم به اون نتیجه اصلی و ایجاد یک سیستم ریشه دار و دایمی نرسیدم!!!

پس باید اول شاکله و چارچوب طراحی بشه و به ابعاد قضیه با دقت و ظرافت نگاه کرده بشه و یه بسیج عمومی شکل داده بشه و با حوصله پیش بره!!!

بازم ممنون از وقتی ک گذاشتین

مانا باشین

sheida1369
ارسال پاسخ

amir_sakett :
سلام بزرگوارم

خیلی لطف کردین ک تشریف اوردین و اکثرا توی بلاگام کلمه «عمومی» رو انتخاب میکنم تا همه تشریف بیارن و

اینجا و این بحث متعلق به همه ماهاست و اگه از یه سری از کاربران بزرگوار دعوت میکنم تا تشریف بیارن توی بلاگم و مشارکت کنن،

بخاطر اینه که توی اون «تایم اتمام نوشتن »بلاگ، آنلاین بودن و اونا تو دید بودن پس سایر دوستان و اشناها و نااشناها یه وقت خدای ناکرده دلخور نشن که چرا

مثلا از یه سریا دعوت کرده و از ما دعوت نکرده!!!

جا داره یه تشکر خیلی ویژه از جنابعالی داشته باشم بخاطر این کامنتی که گذاشتین و همین چند سطر نوشته شما

حامل پیامهایی هست از قبیل اینکه:

۱- شما فرد بی تفاوتی نسبت به جامعه و دردهاش نیستین و درود بخاطر همین حس و چنین درد زیبایی که نشون میده فرد مسولیت پذیری هستین به به

۲- قطعا اهل مطالعه هستید و جزو سه درصد (کتابخون) جامعه ما زیرا فقط اهل مطالعه و کتاب و تفکر دارای حوصله فکر کردن و جواب دادن های تشریحی اینچنینی هستند که

همین کامنت شما بنده رو بسیار خوشحال نمود و از این بابت بی نهایت ممنونم.

و پیام های دیگه ...

به موارد مهمی اشاره فرمودین که استفاده بردم و امیدوارم کنارمون باشین (با همین ورژنی که توی این بلاگ بودین:دقیق، با حوصله و با دغدغه و ...)

بله هر چقدر آیتم های تحقیق ما زیاد باشه و ریزتر بشه و دقیق تر انالیز بشه بالطبع به نتایج بهتری خواهیم رسید

بله بی شک والدین نقش مهمی دارند ولی سوال اینجاست که اگر اونا کوتاهی میکنن، اگر اونا بلد نیستن بعضی تربیت های ریشه ای رو روی فرزندانشون پیاده کنن و خیلی از اگرها در مورد ندانستن

هاشون و نکردن هاشون، ایا دلیلش این نیست که اونا نیز(والدین) آموزشی اصولی و حرفه ای ندیدن؟؟؟

سوال اینه که: چه کسانی مسول اموزش سیستمی و اصولی هست؟؟؟ و سوال مهم تر اینکه اگر چنین سیستمی وجود داشت چرا ما الان داریم از نبود اموزش حتی برای والدین(اولین مرکز تربیت)

صحبت میکنیم پس اموزشی نبوده و اگه بوده تاثیر گذار نبوده!!!

اینکه دوازده سال، باز هم دقت کنیم دوازده ساااااال، که بیشترین فرصت تربیت و اموزش در اختیار وزارت اموزش و پرورش هست ولی عملا چه خروجی هایی میده؟؟؟

دیگه باید بپذیریم که سیستم های دولتی و بخشنامه ای در ایران جواب نمیده در حوزه اموزش و پرورش و اگه بخواهیم نتیجه ای بگیریم باید تک تکمون استینامونو بالا بزنیم

اگه بودجه و امکانات وزارت خونه رو نداریم بجاش همین نعمت دنیای مجازی رو داریم که میتونیم بی نهایت ازش استفاده کنیم

و باید تولید محتوا انجام بشه!!!

قدم به قدم با حوصله و با عشق!!!

بازم ممنونم بخاطر کامنتی که گذاشتین و واقعا خستگی رو از تنم زدود و درووود

من از شما متشکرم ک بحث مفیدی رو بنا گذاشتین و من نتونستم بی تفاوت بگذرم. قضیه اینجاست ک زندگی و روند تربیتی روتین شده. خود شخص کوته فکر هم از یه سری مسائل رنج میبره اما سطح فکرش تا همینجاس. تغییر دادن انسانی ک شخصیتش شکل گرفته خیلی سخت هستش. بنابراین تمرکز باید روی بچه ها باشه. هرجا جلوی ضرر گرفته بشه منفعته. نمیشه یک شبه تغییرات رو بوجود آورد بنابراین نیاز به افراد مسئولیت پذیر و دانا هستش تا برنامه ریزی کنن و اجرا کنن. همین الان هم هستن انسانهای خیری ک درد دیگران اونا رو ب درد میاره. هستن حامیان طبیعت و حامیان حیوانات ک برای بقای محیط زیست تلاش میکنن. هستن اساتید روشن فکر و لایقی ک تلاش میکنن انسان پرورش بدن نه فقط تحصیلکرده. قضیه اینجاس ک باید ازشون کمک بگیریم و سرکوبشون نکنیم. نباید منتظر مراکز آموزشی و مسئولان بود. ما خودمون مسئولیم. انسانهای گذشته رو بذاریم کنار. برای آینده پدر و مادر پخته و کاربلد پرورش بدیم. هرکس بتونه 2تا انسان رو پرورش بده یا عوض کنه ب مرور زمان تا حدودی وضع بهتر خواهد شد. اگر هرمعلم از هر 2 ساعت تدریسش یک ساعت و نیم درس بده و نیم ساعت بحث و گفتگو بوجود بیاره و آموزش اخلاقی بده و از خانواده ها بخواد برای عمل خوب فرزندشون یک کتاب جایزه بخره خودش یک گام محسوب میشه. اگه توی جلسات اولیاء و مربیان بجای پول خواستن، کلاس روانشناسی و آموزشی بذارن یک گام هستش. معلم و مدیر خارجی نیستن. خود من و شمایییم. ببخشید من باز زیاد حرف زدم.

amir_sakett
ارسال پاسخ

sheida1369 :
سلام آقاامیر.من بدون دعوت اومدم. با اجازتون نظرمو میگم چون موضوع خیلی جالبی رو مطرح کردی. مردم ما صبح تا شب جون میکنن پول دربیارن تا بچه هاشون تو رفاه بزرگ شن و سختیایی ک پدرمادرا کشیدن رو بچه ها متحمل نشن اما بچه ها بعضا زیاده خواه، راحت طلب و دست و پاچلفتی بار میان. خانواده ها تبلت و موبایل و بازی میخرن اما دریغ از یک کتاب و بجاش بچه خشن، لجباز و نادان بار میاد. مدارس ما از اول ابتدایی ریاضی و علوم درس میده دریغ از آموزش های رفتاری. اختلاف طبقاتی زیاده و فرزندان فقرا عقده براشون میمونه وقتی به یه جایی میرسن میخوان یک شبه ره صدساله رو برن و به اخلاقیلت پایبند نباشن بنابر این رشوه میگیرن تا زود برن بالا. به بقیه هم رشوه دادن رو یاد میدن. مردم با رشوه دادن به فساد دامن میزنن و این به صورت یک وظیفه و یک عادت رواج پیدا میکنه. مردم وظیفه انسانی و خدمت رسانی رو فراموش کردن. اینا همش ناشی از تربیت نادرست هستش. ما ایرانی ها یک جمله بلدیم: همه میخورن یکی هم من. همه انجام میدن یکی هم من. ما فرزندانمون رو درست وقتی که زمانش نیس مزدوج میکنیم. دو جوان ک هنوز پخته و آماده زندگی مشترک نیستن ازدواج و صاحب فرزند میشن. فرزند دقیقا ناپختگی و تربیت پدر و مادر رو ب ارث میبره. پدر و مادر ب هر دلیلی دلزده و جدا میشن. فرزند آواره و دچار چندتربیتی میشه. ریشه درد از خود ماست. خود من. ب جامعه ربط ندیم. جامعه خود ماییم. راجع ب هر چیزی ک اطلاع نداریم اظهارنظر نکنیم. بجاش منطقی مطالعه کنیم ب معنای واقعی باسواد بشیم. صرفا مدرک ارزش نداره. وقتی ک مطمئنیم از پس یک زندگی برمیایم با شناخت کامل از روحیات طرف مقابل و با گذشت وارد زندگی بشیم و فرزندی ک پاک ب دنیا میاد رو سالم، صالح، مودب و امین پرورش بدیم. ب طبیعت احترام بذاریم. خودمونو اصلاح کنیم دنیا هم اصلاح میشه. نه یک شبه اما حتما. زیاد حرف زدم ببخشید. موضوع جذابی بود.

سلام بزرگوارم

خیلی لطف کردین ک تشریف اوردین و اکثرا توی بلاگام کلمه «عمومی» رو انتخاب میکنم تا همه تشریف بیارن و

اینجا و این بحث متعلق به همه ماهاست و اگه از یه سری از کاربران بزرگوار دعوت میکنم تا تشریف بیارن توی بلاگم و مشارکت کنن،

بخاطر اینه که توی اون «تایم اتمام نوشتن »بلاگ، آنلاین بودن و اونا تو دید بودن پس سایر دوستان و اشناها و نااشناها یه وقت خدای ناکرده دلخور نشن که چرا

مثلا از یه سریا دعوت کرده و از ما دعوت نکرده!!!

جا داره یه تشکر خیلی ویژه از جنابعالی داشته باشم بخاطر این کامنتی که گذاشتین و همین چند سطر نوشته شما

حامل پیامهایی هست از قبیل اینکه:

۱- شما فرد بی تفاوتی نسبت به جامعه و دردهاش نیستین و درود بخاطر همین حس و چنین درد زیبایی که نشون میده فرد مسولیت پذیری هستین به به

۲- قطعا اهل مطالعه هستید و جزو سه درصد (کتابخون) جامعه ما زیرا فقط اهل مطالعه و کتاب و تفکر دارای حوصله فکر کردن و جواب دادن های تشریحی اینچنینی هستند که

همین کامنت شما بنده رو بسیار خوشحال نمود و از این بابت بی نهایت ممنونم.

و پیام های دیگه ...

به موارد مهمی اشاره فرمودین که استفاده بردم و امیدوارم کنارمون باشین (با همین ورژنی که توی این بلاگ بودین:دقیق، با حوصله و با دغدغه و ...)

بله هر چقدر آیتم های تحقیق ما زیاد باشه و ریزتر بشه و دقیق تر انالیز بشه بالطبع به نتایج بهتری خواهیم رسید

بله بی شک والدین نقش مهمی دارند ولی سوال اینجاست که اگر اونا کوتاهی میکنن، اگر اونا بلد نیستن بعضی تربیت های ریشه ای رو روی فرزندانشون پیاده کنن و خیلی از اگرها در مورد ندانستن

هاشون و نکردن هاشون، ایا دلیلش این نیست که اونا نیز(والدین) آموزشی اصولی و حرفه ای ندیدن؟؟؟

سوال اینه که: چه کسانی مسول اموزش سیستمی و اصولی هست؟؟؟ و سوال مهم تر اینکه اگر چنین سیستمی وجود داشت چرا ما الان داریم از نبود اموزش حتی برای والدین(اولین مرکز تربیت)

صحبت میکنیم پس اموزشی نبوده و اگه بوده تاثیر گذار نبوده!!!

اینکه دوازده سال، باز هم دقت کنیم دوازده ساااااال، که بیشترین فرصت تربیت و اموزش در اختیار وزارت اموزش و پرورش هست ولی عملا چه خروجی هایی میده؟؟؟

دیگه باید بپذیریم که سیستم های دولتی و بخشنامه ای در ایران جواب نمیده در حوزه اموزش و پرورش و اگه بخواهیم نتیجه ای بگیریم باید تک تکمون استینامونو بالا بزنیم

اگه بودجه و امکانات وزارت خونه رو نداریم بجاش همین نعمت دنیای مجازی رو داریم که میتونیم بی نهایت ازش استفاده کنیم

و باید تولید محتوا انجام بشه!!!

قدم به قدم با حوصله و با عشق!!!

بازم ممنونم بخاطر کامنتی که گذاشتین و واقعا خستگی رو از تنم زدود و درووود

amir_sakett
ارسال پاسخ

peyman0082 :
به به به بلاگ و صاحبش
من نتونستم به بلاگ های قبلیت سر بزنم
الان همشو خوندم
آفرینگ:vaa

به به، به خودت پیمانم

خوش اومدی

sheida1369
ارسال پاسخ

سلام آقاامیر.من بدون دعوت اومدم. با اجازتون نظرمو میگم چون موضوع خیلی جالبی رو مطرح کردی. مردم ما صبح تا شب جون میکنن پول دربیارن تا بچه هاشون تو رفاه بزرگ شن و سختیایی ک پدرمادرا کشیدن رو بچه ها متحمل نشن اما بچه ها بعضا زیاده خواه، راحت طلب و دست و پاچلفتی بار میان. خانواده ها تبلت و موبایل و بازی میخرن اما دریغ از یک کتاب و بجاش بچه خشن، لجباز و نادان بار میاد. مدارس ما از اول ابتدایی ریاضی و علوم درس میده دریغ از آموزش های رفتاری. اختلاف طبقاتی زیاده و فرزندان فقرا عقده براشون میمونه وقتی به یه جایی میرسن میخوان یک شبه ره صدساله رو برن و به اخلاقیلت پایبند نباشن بنابر این رشوه میگیرن تا زود برن بالا. به بقیه هم رشوه دادن رو یاد میدن. مردم با رشوه دادن به فساد دامن میزنن و این به صورت یک وظیفه و یک عادت رواج پیدا میکنه. مردم وظیفه انسانی و خدمت رسانی رو فراموش کردن. اینا همش ناشی از تربیت نادرست هستش. ما ایرانی ها یک جمله بلدیم: همه میخورن یکی هم من. همه انجام میدن یکی هم من. ما فرزندانمون رو درست وقتی که زمانش نیس مزدوج میکنیم. دو جوان ک هنوز پخته و آماده زندگی مشترک نیستن ازدواج و صاحب فرزند میشن. فرزند دقیقا ناپختگی و تربیت پدر و مادر رو ب ارث میبره. پدر و مادر ب هر دلیلی دلزده و جدا میشن. فرزند آواره و دچار چندتربیتی میشه. ریشه درد از خود ماست. خود من. ب جامعه ربط ندیم. جامعه خود ماییم. راجع ب هر چیزی ک اطلاع نداریم اظهارنظر نکنیم. بجاش منطقی مطالعه کنیم ب معنای واقعی باسواد بشیم. صرفا مدرک ارزش نداره. وقتی ک مطمئنیم از پس یک زندگی برمیایم با شناخت کامل از روحیات طرف مقابل و با گذشت وارد زندگی بشیم و فرزندی ک پاک ب دنیا میاد رو سالم، صالح، مودب و امین پرورش بدیم. ب طبیعت احترام بذاریم. خودمونو اصلاح کنیم دنیا هم اصلاح میشه. نه یک شبه اما حتما. زیاد حرف زدم ببخشید. موضوع جذابی بود.

peyman0082
ارسال پاسخ

به به به بلاگ و صاحبش
من نتونستم به بلاگ های قبلیت سر بزنم
الان همشو خوندم
آفرینگ

amir_sakett
ارسال پاسخ

sarra2015 :
بسیار عالی {h}

ممنون از حضورتون

amir_sakett
ارسال پاسخ

sharareh72 :
مایع افتخار ما میباشید استاد :D
ممنونم متن خوبی بود و اشارات بجایی داشت ممنونم
{67}

به به

سلام فرزندم خخ

ممنون از حضورتون

sarra2015
ارسال پاسخ

بسیار عالی

sharareh72
ارسال پاسخ

مایع افتخار ما میباشید استاد
ممنونم متن خوبی بود و اشارات بجایی داشت ممنونم

amir_sakett
ارسال پاسخ

sana70 :
خیلی خوب:)
منتظر ادامه ش هستیم:){59}

ممنون از لطفتون

بهترینا برای شما

Sana70
ارسال پاسخ

خیلی خوب
منتظر ادامه ش هستیم

amir_sakett
ارسال پاسخ

arash66 :
{h}{h}{h}{h}{h}

ممنون مهربون

میبوسمت

amir_sakett
ارسال پاسخ

Tina_jo0n :
مرسی امیر
میدونی ادم تا یه جاهایی تو این مسیر میره ینی همین شناخت درد ...بعد سعی میکنه منطقی برخورد کنه
ولی اطرافیان واقعا ادمای جوگیر و لجباز و غرمنطقی و یه دنده این و ادمو نا امید میکنن
بعد با خودت میگی اینا خودشونو خلاص کردن از همه چی .بعد من همش باید کوتاه بیام
و ....

به به، به ابراز نظر و متن متین

میفهممتون

با هم این بحثو ادامه میدیم و به کمک همدیگه به نتایج خوب میرسیم

amir_sakett
ارسال پاسخ

lookan_like :
:)

سپاس از احساس

amir_sakett
ارسال پاسخ

Pari123 :
ممنون:) {59}

بزرگوارین

مانا باشی

amir_sakett
ارسال پاسخ

Amineh :
لایک

خیلی خوش اومدین

amir_sakett
ارسال پاسخ

elaheh_62 :
سلام
تشکر از دعوتتون و بلاگ خوبتون {59}

سلام بزرگوارم

ممنون از لطفتون

amir_sakett
ارسال پاسخ

behbodhassani27 :
خیلی هم عالی...

مخلصم داداشم

amir_sakett
ارسال پاسخ

sheyda21 :
ممنون{67}

عرض ادب

ممنون از حضورتون

amir_sakett
ارسال پاسخ

REZA :
سلام بر داداش امیر گل

شخصیتایی که گفتی رو قبول دارم وکم و بیش اشنایی اما خارج از هربحثی شخصیت شادروان تختی رو هم دوست دارم

ممنون امیرجان{67}

به به

سلامی گرم خدمت داداش متین و بزرگورارم

بله مرحوم تختی که عزیز دل ماست

ممنون از حضورت

amir_sakett
ارسال پاسخ

dada1animal :
ریشه یابی هم بکنی اونایی ک شعور و جنبه ندارن برمیگرده به ذاتشون ذات کثیف رو نمیشه عوض کرد
آدمای دنیای مجازی همون آدمای کوچه خیابونن یکی با شعور یکی بیشعور یکی با فرهنگ یکی بی فرهنگ یکی رمانتیک یکی بی احساس از یه کره دیگه نیومدن ک ادمای مجازی همون ادمای بی ارزش کوچه خیابونن برخیاشون ک توی طول روز باهاشون تو کوچه خیابون سرو کله میزنی تو اوقات فراقت هم تو دنیای مجازی

سلام رفیقم

ذات بد؟

نوع فعل و عمل اینارو تایید نمیکنم ولی

قرار شد ک محکوم نکنیم و از دردهای جامعه ننالیم خو

به راهکارها باید اندیشید عزیزم

amir_sakett
ارسال پاسخ

fanooos :
بنظرم بهتره منتظر بلاگای بعدی باشیم تا بدونیم در مورد چی دقیقا باید بحث کنیم

تمنا میکنم

در مورد موضوع بلاگ و مقدمه متن ادامه پیدا خواهد کرد

آرش
ارسال پاسخ
Tina_jo0n
ارسال پاسخ

مرسی امیر
میدونی ادم تا یه جاهایی تو این مسیر میره ینی همین شناخت درد ...بعد سعی میکنه منطقی برخورد کنه
ولی اطرافیان واقعا ادمای جوگیر و لجباز و غرمنطقی و یه دنده این و ادمو نا امید میکنن
بعد با خودت میگی اینا خودشونو خلاص کردن از همه چی .بعد من همش باید کوتاه بیام
و ....

_MiM_
ارسال پاسخ
Pari123
ارسال پاسخ

ممنون

─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
ارسال پاسخ
elaheh_62
ارسال پاسخ

سلام
تشکر از دعوتتون و بلاگ خوبتون

behbodhassani27
ارسال پاسخ

خیلی هم عالی...