بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
خودکشی بجای خودکشی (مرحله سوم)
- تعداد نظرات : 17
- ارسال شده در : ۱۳۹۶/۰۸/۲۴
- نمايش ها : 250
سلام و مخلصم
برگ های بلاگ های قبلی رو ورق بزنی یا یک بک بلاگ بگیری میبینی
که هسته،مرکز و موضوع ما در مورد "خویشتن" بوده از قبیل(روی باسکول رفتن
و وزن کردن دنیای سنگین "خویشتن"، مراقب بودن از "خویش" ، اعتماد به "خود"
سیر و سفر کردن در دنیای بیکران درون" خودمان" و در کل خودبینایی،خودباوری،
خودباروری و...)
پیشتر بیشتر عرض کردم که برخیا بخاطر عدم شناخت خویش
باعث شدن اقیانوس دنیای درونشون به یه برهوت و برزخ تبدیل بشه،
سرزمینی واِِژگون شده و سرنگون شده،
ساختن بازداشتگاه و بازداشت کردن خویش،
تبدیل آدم آسمانی آزاده به یه برده برهنه آشغال آواره،
تباه کردن آفتاب تابناک و تبدیل کردن به آفت خطرناک!!!
هوووف،بگذریم که هر چقد بحث از سمت مثبت به سوی منفی سوق پیدا میکنه
دل نازنینم میگیره و می خاره،اوخی به خودم.
خب نکته مهم دیگه ای هم هستش و اونم اینه که همیشه چیزای منفی نی
که چهره ی زیبای درون رو کریه،زشت و بی روح میکنه بلکه برخی وختا
مسایل و اسامی و کارای خوب و زیبا (در صورتی که فرد به خودبینایی نرسه)
باعث خرابی میشن و درون رو به مخروبه بدل میکنن!!!
بگو مثلا؟! اوکی میگم:
گاهی نماز و روزه و ... باعث خشکسالی و کویری درون میشن (اگه غرور معنوی بیاره)
یارو فک میکنه که چون دو رکعت نماز خونده، پس پیش خدا بنده " به به " شده و
الباقی بندگان " اه اه" یا دو قطره اشک واسه حسین ابن علی ریخته دیگه فک میکنه که
بهشتی و حسینی شده و الباقی جهنمی و یزیدی!!!
گاها علم عامل خرابی و ویرانی اندرون میشه (اگه غرور علمی بیاره)
عاغا یارو دو تا کتاب خونده یا از هر چیزی یه چن صفحه خونده یا شنفته
و صاحب افکار کنسرو شده و اماده دیگران شده و هیچ تجزیه و تحلیلی و فشاری
به مخش وارد نساخته،دیگه تصور میکنه که شده علامه دهر!!!
و این قبیل آدمارو هممون زیاد میبینیم که پر از ادعا و طبل تو خالی و دچار توهم علمی!!!
یادش بخیر که یه روز در کنار ساحل جیبوتی داشتم با دادا کارل قدم میزدیم که
بهم یه حرف خعلی پرمعنی گفت و بعدش رفتیم گلف بازی:
(سواد از طریق خواندن بدست نمیاد بلکه بر اثر اندیشیدن به آنچه که مطالعه کرده ایم
حاصل میشه)
به به
گهگاهی هم مادیات بانی و باعث کوری و نابینایی ماها میشن (اگه بخاطر داشتن
پول به دیگران به دیده ی برتریت نیگا کنیم)
یادش بخیر،یه روز توی پارک ساعی با دادا حسین پناهی خدابیامرز داشتیم
به قفس ها نیگا میکردیم که همینجوری یهویی حسین بهم گفت:
امیرساکتم؟عشقم؟ برخیا خیلی فقیرن!!! تنها داراییشون پوله...
به به،روحت شاد ای دارنده روح بزرگ!!!
پس اینجوری هم میشه نتیجه گرفت که مقصر نه معنویات،نه علم و نه پوله
بلکه مشکل از درون ماست و از ماست که بر ماست
این ما هستیم که به اینا معنی و شخصیت و هویت میدیم و چنانچه خوب باشیم
به تبعش علممون ، عملمون و پولمون و حتی نفس کشیدنمون هم در راه خدمت
به خلق الله صرف میشه و یا برعکس!!!
امان امان و بی نهایت امان از غرور علمی،معنوی،مادی و غیره
خدایا...
تفاوت ها بر ما بیاموز تا بدانیم که:
غرور "کاذب" و اعتماد به نفس "نفسانی " می گوید:
"فقط من" می تونم فلان کارو انجام بدم
"فقط من" میدونم
"فقط من" ...
و
غرور "حقیقی" و اعتماد به خود "خدایی" می گوید:
"من هم" می توانم
"من هم"...
اولی فقط دیدن خود است و ندیدن دیگران همچون سراب،سایه و سیاهی یعنی ارتحال!!!
دومی هم دیدن و ارزش نهادن به دیگران هست و هم چنین" گم نکردن خویش"
در میان دیگران،انبوه جمعیت و های و هوی این و آن همچون سرچشمه، سایبان
و سپیدی یعنی ارتقاء ...
هر دو غرور ولی این کجا و آن کجا؟؟؟!!!
مهربانا...
غرور و اعتماد به نفس را از ما بگیر
و
بر ما غرور و اعتماد به نفس عطا نما
آمین یا مهربان ترین
ادامه داره...
به به
من هم پسندیدم
درود خدا بر دست هایت عشقم
به به، به بهترین و برترین معشوقم در میان شونصدتا معشوقینم
ممنونم رفیقم
به به
درود خدا بر دست هایت عشقم
بسیار عالی ,تشکر {59}
ممنونم بزرگوارم
ممنونم
{67}
سلام
ممنونم
تشکر عالی بود.
بزرگوارید
مانا باشید
مخلصم
چشم خ
ممنون بلاگتون پرمحتوا و عالی بود ..
بی نهایت تشکر
ممنون
{H}
سپاس بزرگوارم
ممنون از حضورتون
خیییلی قشنگ بود.....ممنونم
ممنون از لطفتون
امین
بسیار عالی ,تشکر
سلام
ممنونم
امین.
تشکر عالی بود.
ممنون عزیزم دفعه بعد حتما یه مجله منتشر کن ..............................
آمین.
ممنون بلاگتون پرمحتوا و عالی بود ..
کاملا درسته
ممنون
آمین.....
خیییلی قشنگ بود.....ممنونم