متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


درود بر تک تک ایرانیان

 

مخلصم

 

شواهد و قراین چند نوع بیماری لاعلاج واگیردار، بنده رو مکلف به تکلیف اطلاع رسانی نمود!!!

 

بخاطر عدم ایجاد استرس در بین مردم، ناچارم مقدمه چینی کنم و آروم آروم و با حوصله پیش برم

 

خیلی حرفا برای گفتن هست که نمیگم و بجاش از یه داستان شروع میکنم:

 

یکی بود(اون یکی خدا بود)

 

یکی نبود(غیر خدا حتی یک چیز و یک جاندار هم نبود)

 

قرون وسطی( قرن ۵ الی ۱۵ میلادی)

 

حدود هفتصد سال پیش، یکی دوسال اینور تر یا اون ور تر

 

زمانی که هنوز رنسانس نشده بود

 

بنده در شهری در اروپای غربی که کاتولیک و پاپ بود،به اسم موشول آباد در کنار اقوام ژرمن( آلمان فعلی)

 

،فرانک ها(به اصطلاح شماها فرانسه) و وایکینگ ها،زندگی میکردم!!!

 

مردمان موشول آباد بسیار مودب بودن به طوری که حتی هفتصد

 

سال بعد، خواننده ای اینگونه خواند که:

 

موشول اینا دارن میان، بلک اند وایتم کووو؟؟؟

 

یعنی میخواست سیگاراشو از دید اهالی موشول آباد قایم کنه چون همه به ما احترام میذاشتن.

 

یک روز که داشتم با سوراخ جوراب پترس بازی میکردم، صدای جارچیان حکومت رو شنیدیم

 

من و دادا پترس دویدیم بیرون تا ببینیم چه خبره!!!

 

نظامیان یک مرد را در قفس گذاشته بودند و جار میزدند که:

 

ای مردم؟ بیایید بیایید

 

مردم سریع جمع شدند

 

بله خصلت فضولی از قدیم الایام تا جدید الایام جزو خصوصیت های لاینفک

 

مردم بوده و هست و خواهد بود

 

(مردم هیچ وقت، سر مسایل مهم دور هم جمع نمیشن)

 

گروهبان گارسیا شروع به سخنرانی نمود:

 

ای مردم!!!

 

آهااای مردم!!!

 

این مرد داخل قفس، به یک بیماری عجیبی مبتلا گشته!!!

 

او به شدت خود را می خاراند!!!

 

پادشاه دستور داده که اگر کسی از بین شماها، راه و چاره ای میدانید بگویید تا او را معالجه کنیم

 

وگرنه او باید از شهر بیرون انداخته شود چون بیماری اش واگیردار است!!!

 

سکوت حاکم شد...

 

علاجی نی!!!

 

او را از دروازه های شهر به بیرون هدایت کردند و کلید قفس را برایش دادند!!!

 

آن مرد تنها رو به بیابان نمود...

 

بلاگ ادامه داره عاره...

 


نظرات دیوار ها


amir_sakett
ارسال پاسخ

khazane90 :
:)

ممنون از حضورتون

خزان
ارسال پاسخ
кнαησσм gσℓ
ارسال پاسخ

amir_sakett :
سوختم

آتش نشانی لطفن

شماره ١٢۵ چند بود

amir_sakett
ارسال پاسخ

samaneh68 :
اره دلت بسووووووووزه حسووود خاااان:2زبون

سوختم

آتش نشانی لطفن

кнαησσм gσℓ
ارسال پاسخ

amir_sakett :
خوش بحالش با این فامیلاش

اره دلت بسووووووووزه حسووود خاااان

amir_sakett
ارسال پاسخ

samaneh68 :
اقاهه ما قضاوت نمیکنیم کی گناهکاره و کی بی گناه
امیر هرچی هم باشه برای ما عزیزه

خوش بحالش با این فامیلاش

кнαησσм gσℓ
ارسال پاسخ

amir_sakett :
اوهوم

موافقم

اون گناه کارترین بنده روی زمینه

خیلی مراقبش باشین و نزدیکش نشین

اقاهه ما قضاوت نمیکنیم کی گناهکاره و کی بی گناه
امیر هرچی هم باشه برای ما عزیزه

amir_sakett
ارسال پاسخ

samaneh68 :
اوهووووم دوس داره مردم ازاری کنه
تازشم خیلی پسر بدیه
:هوف

اوهوم

موافقم

اون گناه کارترین بنده روی زمینه

خیلی مراقبش باشین و نزدیکش نشین

кнαησσм gσℓ
ارسال پاسخ

amir_sakett :
سلام

مخلصم

والا منم همینو میگم

اصلن از این امیر و کاراش سردرنمیارم

یه جوریه مگه نه؟

اوهووووم دوس داره مردم ازاری کنه
تازشم خیلی پسر بدیه

amir_sakett
ارسال پاسخ

samaneh68 :
امیـر ادم نصفه و نیمه قصه شب میگه؟!
اخه تو شهرزاد قصه گویی؟!
اخه ما اون پادشاه بداخلاقیم ک بخوایم تو رو بکشیم؟!
اخه اینجا کتاب قصه هاست؟!
:p

سلام

مخلصم

والا منم همینو میگم

اصلن از این امیر و کاراش سردرنمیارم

یه جوریه مگه نه؟

amir_sakett
ارسال پاسخ

mahdi1369 :
جزامِ {17}
نه؟؟؟؟؟

به به

سلام عزیزم

نه

amir_sakett
ارسال پاسخ

Fereshteh :
{h}

سلام بزرگوارم

مانا باشید

amir_sakett
ارسال پاسخ

diehard :
با نمکه
ادامش رو کی میزارید

سلام بزرگوارم

امشب ادامشو مینویسم

ممنون از حضورتون

кнαησσм gσℓ
ارسال پاسخ

امیـر ادم نصفه و نیمه قصه شب میگه؟!
اخه تو شهرزاد قصه گویی؟!
اخه ما اون پادشاه بداخلاقیم ک بخوایم تو رو بکشیم؟!
اخه اینجا کتاب قصه هاست؟!

یاغش
ارسال پاسخ

جزامِ
نه؟؟؟؟؟

Fereshteh
ارسال پاسخ
diehard
ارسال پاسخ

با نمکه
ادامش رو کی میزارید