متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    خنده بازار

  • تعداد نظرات : 6
  • ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۶/۱۹
  • نمايش ها : 155

 

یه روز تو تاکسی نشسته بودم

یه دختره هم کنارم نشسته بود

از یه خیابون رد میشدیم که پمپ گاز داشت

راننده تو آینه نیگا کرد و گفت

خانوم ، آقا ، اجازه میدین خلوته یه گاًزبزنم

من گفتم مشکلی ندارم و دوتایی به دختره نیگا کردیم

جواب داد نه تورو خدا من نامزد دارم …

..

..

..

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﻪ ﮔﻮﻫﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﯼ؟

.

.

.

.

.

.

.

.

ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺷﺎﺩ ﺩﻭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﯾﺪﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﺎﯼ ﻏﺮﯾﺐ..

..

..

..

آلمانیه با ایرانیه سر ترمز ماشین شرط میبندن

آلمانى حرکت میکنه ۵ متری دیوار ترمز میزنه ماشینش میخکوب میشه

پیاده میشه دستشو میذاره روسقف ماشین میگه A.B.S

بعد،ایرانیه با سمندش حرکت میکنه ۲۰متری دیوار ترمز میزنه

نمیگیره میره توی دیوار!

از لای آوار میاد بیرون میزنه روسقف

میگه m.j.i

میگن یعنی چی؟

میگه : مادر ….. ایران خودرو

..

..

..

مورد داشتیم….

دختره رفته امتحان رانندگی بده،

افسره پرسیده آیینه کجاست؟

دختره گفته تو کیفمه…….

بدمش؟

وایسا دنیا…….

من میخوام پیاده شم……….

..

..

..

مردها مثل پیاز هستند ظاهر سفید و زیبایی دارند اما باطنشان اشک آدم رو در می‌آورد.

.

مردها مثل چراغ راهنمایی هستند هر چقدر هم با آنها حرف بزنی باز هم مرتب رنگ عوض می کنند!

.

مردها مثل عینک دودی هستند با هر دو دنیا را تیره و تار می بینی.

.

مردها مثل ظرف سفالی هستند بدون رنگ و لعاب جلوه ای ندارند

..

..

..

ﺩﯾﺸﺐ ﺑﭽﻪ ۱۰ ﺳﺎﻟﻪ ﻓﺎﻣﯿﻠﻤﻮﻥ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﭘﯿﺎﻧﻮ ﻣﯿﺰﺩ ﯾﮑﯿﺸﻮﻧﻢ ﮔﯿﺘﺎﺭ …


 

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

. ﺍﻭﻥ ﻭﻗﺖ ﻣﻦ ده ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ ﺳﻌﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﺯﯾﺮ ﺑﻐﻠﻢ ﺻﺪﺍﯼ

ﮔﻮﺯ ﺩﺭﺑﯿﺎﺭﻡ !!!

ﻧﺨﻨﺪ ﺁﻗﺎ … ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﻧﺒﻮﺩ ..

..

..

..

گل افتابگردان را گفتند :

چرا شبها سرت را پایین میندازی ؟

گفت : ستاره چشمک میزنه نمیخواهم به خورشید خیانت کنم

.

.

.

.

.

.

.

.

.

به سلامتی همه ادمای اسکول که فک میکنن افتابگردون حرف میزنه !

..

..

..

مورد داشتیم

.

.

.

.

.

.

.

دختره با مامانش از جلوی مغازه ایزوگامی رد میشن،

دختره میگه مامان من ازین لواشک متری ها میخوام.

.

.

.

.

مامانشم گفته بیا بریم دخترم، تو که تحصیلکرده هستی چرا؟؟؟؟ اینا غیر بهداشتیه!!!!!

.

.

.

.

.

بیچاره پدر خانواده

..

..

..

تو زیر زمین داشتم مشروب میگرفتم .

مامان بزرگم دادمیزنه پاشو که بسیج اومده

هرچی بود و خالی کردم تو چاه اومدم بالا

میگه به گوشیت بسیج اومده!!

.

تا شب به افق خیره بودم

..

..

..

زن نصف شب از خواب بیدار شد و دید که شوهرش در رختخواب نیست و به دنبال او گشت.

شوهرش را در حالی که توی آشپزخانه نشسته بود و به دیوار زل زده بود

و در فکری عمیق فرو رفته بود و اشک‌هایش را پاک می‌‌کرد و فنجانی قهوه‌ می‌‌نوشید پیدا کرد …

در حالی‌ که داخل آشپزخانه می‌‌شد پرسید:چی‌ شده عزیزم این موقع شب اینجا نشستی؟!

شوهرش نگاهش را از دیوار برداشت و گفت:

هیچی‌ فقط اون وقتها رو به یاد میارم، ۲۰ سال پیش که تازه همدیگرو ملاقات کرده بودیم ، یادته…؟!

زن که حسابی‌ تحت تاثیر قرار گرفته بود، چشم‌هایش پر از اشک شد و گفت : آره یادمه…

شوهرش ادامه داد : یادته پدرت که فکر می کردیم مسافرته ما رو توی اتاقت غافلگیر کرد؟!

زن در حالی‌ که روی صندلی‌ کنار شوهرش می نشست گفت : آره یادمه، انگار دیروز بود!

مرد بغضش را قورت داد و ادامه داد : یادته پدرت تفنگ رو به سمت من نشونه گرفت

و گفت: یا با دختر من ازدواج میکنی‌ یا ۲۰ سال می‌‌فرستمت زندان آب خنک بخوری ؟!

زن گفت : آره عزیزم اون هم یادمه و یک ساعت بعدش که رفتیم محضر و…!

مرد نتوانست جلوی گریه اش را بگیرد

و گفت: اگه رفته بودم زندان امروز آزاد می شدم…

..

..

..

تو فرهنگ ایران ” عمه ” مسوول بازیافته تو فامیل؛

.

هر چی که به درد نخوره،

تو چشات زل میزنن میگن ” به درد عمت میخوره “

..

..

..

خدایا حتمأ باید بمیریم روحمون شاد شه؟!!

نمیشه همینطورى یه حالى بدى…!!!؟؟؟

ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﻮ ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﯾﻢ

ﺍﻣﺎ
 

ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺷﻌﺐ ﺍﺑﯿﻄﺎﻟﺐ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ

..

..

..

فال حافظ میگیری توش از زلف یار و معشوق و جام شراب نوشته

بعد توی تفسیرش نوشته :

.

در خواندن نماز کاهلی نکن O_o

.

فال رو هم فیلتر کردند لامصب ها!

..

..

..

ﻭﺻﻴﺖ ﻛــــــﺮﺩﻡ ﻭﻗﺘﻲ ﻣﺮﺩﻡ ﻛــــــﺮﻡ ﺿﺪ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻭ ﻋﻴﻨﻚ

ﺩﻭﺩﻳﻤـــــﻮ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺧﺎﻙ ﻛﻨﻦ ….. ﻧﯿﺲ ﻫﻤــــﺶ ﻧﻮﺭ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﻡ ﻣﯿﺒﺎﺭﻩ ،

ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﭘﻮﺳﺘـــــــﻢ ﺣﺴﺎﺱ …

..

..

..

دختره وسط خیابون رانندگى میکرد

بهش گفتم خانوم ببخشید میشه بیاین تو لاین

خیلى جدى بهم گفت نه من تو واتس آپم!

.

خدایا یعنی به اینم یارانه تعلق گرفته؟!‏

..

..

..

گفتم چرا می زنیدش گفت چون مشروب خورده….

گفتم: مگر مشروب چیست؟؟ گفت حرام است….

گفتم: چرا حرام است ؟؟!!

گفت چون برای بدن ضرر دارد…..

گفتم یعنی این شلاق ها ضررش از یک لیوان مشروب کمتر است …

چیزی نگفت….

..

..

..

تف به این زندگی

.

.

.

.

.

تف به این شانس

.

.

.

.

.

.

تف به این بد بختی

.

.

.

.

.

تف به این هوا

.

.

.

.

تف به این آدمهاى نامرد

.

.

تف به روزگار نامرد

.

.

.

.

چیه میای پایین؟؟؟؟

تانکر که نیستم تف تموم کردم !!!

قول میدم دوباره تفام که جمع شد باز بقیه اش رو ادامه بدم

..

..

..

یه خانمی میگفت خدارو شکر!

داماد خوبی دارم.

دخترم هرچی بخواد براش میخره.

دخترم تا ظهر میخوابه عصرشم میره گردش و خرید،

شب دامادم غذا میخره میاره.

ولی هرچی از داماد شانس آوردم از عروس خوب، بی نصیب بودم

زن نیست که!

تا لنگ طهر میخوابه، نه زندگی میفهمه نه آشپزی میکنه.

همش دنبال ولگردی و ولخرجیه

بیچاره پسرم شب میاد از شام خبری نیست،

خودش یا باید بخره یا درست کنه.

هیچی هم بهش نمیگه! ذلیل مرده !!!

..

..

..

مورد داشتیم طرف عین سگی از سوسک میترسیده

بعد رفته اژدها تاتو کرده

..

..

..

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﻓﺎﺗﺤﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﻧﯽ ,

ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺭﻭﯼ ﻗﺒﺮﺵ ﺿﺮﺑﻪ ﻣﯿﺰﻧﯽ ؛

ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻫﻤﻮﻥ ﻻﯾﮏ ﺯﺩﻥ ﺑﻪ ﺭﻭﺡ ﺷﺨﺺ ﻣﺮﺣﻮﻡ !!

..

..

..

مرد باید از بیرون که اومد یه نعره بزنه که چهارستون خونه بلرزه

و با ابروهای در هم کشیده یه مشت بکوبه به دیوار و بگه:

ززززززززززززززن

مگه نگفتم ظرفارو خودم میشورم فداتشم؟

..

..

..

این جمله روبخون و اگه لبخندزدی این لبخند و به دیگری هم هدیه کن :

(بی سر و صدا وسایلتونو جمع کنید،باصف برید توحیاط، امروز معلم ندارید) “یادش بخیر”..

.

یادتونه؟

تو نیمکت ها باید سه نفری مینشستیم بعد موقع امتحان باید نفر وسطی میرفت زیر میز

.

یادتونه؟

نوک مداد قرمزای سوسمار که زبون میزدی خوشرنگ تر میشد .

.

یادتونه؟

موقع امتحان باید کیف میذاشتیم بینمون که تقلب نکنیم.

.

یادتونه؟

یه مدت از این مداد تراشای رومیزی مد شده بود هرکی از اونا داشت خیلی باکلاس بود.

.

یادتونه؟

پاک کن های جوهری که یه طرفش قرمز بود

و یه طرفش آبی بعد با طرف آبیش میخواستیم خودکار رو پاک کنیم

همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره میکردیم یا سیاه و کثیف میشد.

یادتونه؟

گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون نقاشی میکشیدیم

بعد تند برگ میزدیم میشد انیمیشن.

.

یادتونه؟

زنگ تفریح که تموم میشد مامورای آبخوری دیگه نمیذاشتن آب بخوریم .

.

یادتونه؟

تو راه مدرسه اگه یه قوطی پیدا میکردیم تا خود مدرسه شوتش میکردیم.

.

یادتونه؟

سرکلاس وقتی گچ تموم میشد خدا خدا میکردیم معلم به ما بگه گچ بیاریم…

..

..

..

گفتم:

عاشق دو نفرم، پت و مت!

گفت:

حتمابه خاطراینکه خیلی خنده دارن،

گفتم نه،

بخاطر اینکه دنیا رو هم خراب کنن، هم دیگه رو خراب نمیکنن.

..

..

..

دستت که بلرزد اشتباه مینویسی

پایت که بلرزد اشتباه میروی

اما وای بر روزی که دلت بلرزد….

دلت که بلرزد…

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

اسهال داری

اسهال!!!

الکی فاز عاشقی برندار!

..

..

..

ایرانی ها وقتی از خونه میرن

میگن : آخیش پوسیدیم تو اون چار دیواری . . .

.

وقتی برمیگردن میگن : هیچ جا خونه خود آدم نمیشه . . . !

.

.

خود درگیری از صفات بارز ما ایرانیاست . . .

..

..

..

آﻫﺎﯼ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻗﯿﺎﻓﺖ ﺷﺒﯿﻪ ﺟﺎ ﻧﻮﻧﯿﻪ

ﻭﻟﯽ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﺗﻪ ﻭ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥ

.

.

.

.

.

.

.

.

ناموسن ﺩﺭﺳﺖ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ

ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻗﯿﺎﻓﺘﻢ ﻧﺒﺎﺵ

 

..

..

..

ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭﻭ ﺭﺍﺳﻮ ﻣﯿﮑﻨﻪ !

.

.

.

.

ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ هیچ بحثی ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ!!!

.

.

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


hanisa
ارسال پاسخ

مررررررسی داداشی عالی بود

دست گلت درد نکنه

mahsamohamdi
ارسال پاسخ

جالب بود مرسیییییی

arash2088
ارسال پاسخ
mhr
ارسال پاسخ


خیلی عالی بود
ممنون

mahtab11835
ارسال پاسخ

مرسی خیلی خوب بود

Nazanin_Ali
ارسال پاسخ

مرسی