متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    غرش شیران

  • تعداد نظرات : 8
  • ارسال شده در : ۱۴۰۲/۰۱/۲۱
  • نمايش ها : 79

در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت

این عوعو سگان شما نیز بگذرد

آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست

گرد سم خران شما نیز بگذرد

بادی که در زمانه بسی شمع‌ها بکشت

هم بر چراغدان شما نیز بگذرد

زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت

ناچار کاروان شما نیز بگذرد

ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن

تأثیر اختران شما نیز بگذرد

این نوبت از کسان بشما ناکسان رسید

نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد

بیش از دو روز بود از آن دگر کسان

بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد

بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم

تا سختی کمان شما نیز بگذرد

در باغ دولت دگران بود مدتی

این گل ز گلستان شما نیز بگذرد...

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


Negin_A
ارسال پاسخ
AZIZIAN
ارسال پاسخ

korosh_ts :
زمان قرعه ی نو می زند به نام شما
خوشا شما که جهان می رود به کام شما

درین هوا چه نفس ها پر آتش است و خوش است
که بوی عود دل ماست در مشام شما

تنور سینه ی سوزان ما به یاد آرید
کز آتش دل ما پخته گشت خام شما

فروغ گوهری از گنج خانه ی دل ماست
چراغ صبح که بر می دمد ز بام شما

ز صدق آینه کردار صبح خیزان بود
که نقش طلعت خورشید یافت شام شما

زمان به دست شما می دهد زمام مراد
از آن که هست به دست خرد زمام شما

همای اوج سعادت که می گریخت ز خاک
شد از امان زمین دانه چین دام شما

به زیر ران طلب زین کنید اسب مراد
که چون سمند زمین شد سپهر رام شما

به شعر سایه در آن بزمگاه آزادی
طرب کنید که پر نوش باد جام شما
{H}

دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ی ایام دل آدمیان است
دل بر گذر قافله ی لاله و گل داشت
این دشت که پامال سواران خزان است

با سپاس

korosh_ts
ارسال پاسخ

زمان قرعه ی نو می زند به نام شما
خوشا شما که جهان می رود به کام شما

درین هوا چه نفس ها پر آتش است و خوش است
که بوی عود دل ماست در مشام شما

تنور سینه ی سوزان ما به یاد آرید
کز آتش دل ما پخته گشت خام شما

فروغ گوهری از گنج خانه ی دل ماست
چراغ صبح که بر می دمد ز بام شما

ز صدق آینه کردار صبح خیزان بود
که نقش طلعت خورشید یافت شام شما

زمان به دست شما می دهد زمام مراد
از آن که هست به دست خرد زمام شما

همای اوج سعادت که می گریخت ز خاک
شد از امان زمین دانه چین دام شما

به زیر ران طلب زین کنید اسب مراد
که چون سمند زمین شد سپهر رام شما

به شعر سایه در آن بزمگاه آزادی
طرب کنید که پر نوش باد جام شما


دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ی ایام دل آدمیان است
دل بر گذر قافله ی لاله و گل داشت
این دشت که پامال سواران خزان است

SA00
ارسال پاسخ
AZIZIAN
ارسال پاسخ

arsham00 :
{h}

با سپاس

AZIZIAN
ارسال پاسخ

Aria44 :
این نوبت از کسان بشما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد...
دلم برای اون بسیجی جیره خواری میسوزه که بخاطر یه لقمه نان جلو شما ناکسان سر خم میکنه....

بعضی ها از بدو تولد آدم فروشی و پاچه خواری رو یاد می گیرن

Aria44
ارسال پاسخ

این نوبت از کسان بشما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد...
دلم برای اون بسیجی جیره خواری میسوزه که بخاطر یه لقمه نان جلو شما ناکسان سر خم میکنه....

arsham00
ارسال پاسخ