متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • قلم بی هدف....

  • آن زمان ها که قلمت بی هدف بر کاغذ میچرخد... همان زمان؛زمان ریزش افکارت ست... به گونه ای که قلم بی هدفت را خرد کنند!!!
  • دیروز طولانی....

  •   روزی که در آن چیز جدیدی نفهمیده باشیم؛ همان دیروز است... که تنها کمی طولانی تر شده ست!!!!
  • گوهری گران....

  • انسانها بنده ی محبت اند! چه گوهر نایابی ست که همه اربابند؛ارباب خویش! کاش کسی بود که این همه انسان های تشنه ی بندگی را ارباب میشد! و به این فکر میکنم که گوهر گرانیست!محبت!
  • دریای آرامش....

  • گاهی از اوج دلتنگی میتوان سر کشید دریایی را! دریایی از فاصله! دریایی از اشک! دریایی برای آرامش.... آرامشی مطلق و بی واهمه! گاهی حتی میتوان از اوج دلتنگی سر کشید.... دریایی از زهر.... و برای فرار از دلتنگی این بار حتی پای مرگش هم نشست! چه برسد به لرز! …
  • ارگ سوخته...

  • کاش میشد جامه ای را نوش کرد با طعمِ  مرگکاش میشد یک خزانی میخزانید همچو برگمن که در پیکار این میدان شکستم سخت،آه!کاش میشد میرهیدم از تباهی همچو ارگ   دوستان پرسیده بودن متن هایی که میزارم از کیه؛ کلا چیزایی که میزارم از خودمن مگر اینکه بنویسم زیرش از فلانی... این شعر نیز هم از سروده هامه...  موفق باشین…
  • بید...

  • مــــُـــهِــــم نیــــــست اَز ـکُــــدام بیــــــد ـهــــ ا بـــــــ اشــ ـی....                 بـــــ اد ـــی کـ ـهـ قَـــلــبَــــت را بِـــــلَـ ـرزانَـــد؛                           …
  • جا جوهریم....

  • این روزها دیگر برایت نمینویسم.... برایت نمیخوانم.... آواز سر نمیدهم..... اینها همه جوهر میخواهند.... جوهری از رنگ خون.... از رنگ عشـــــــــــــــق! این روزها به هر کجا که میروم این یک قلم را تمام کرده اند! می شود این یک بار هم خواهش کنم؟ جا جوهریم را پس بده! من اگر ننویسم.... آواز سر ندهم..... شعر نسرایم.....برایت... برای چشم هایت......... بگذار خلاصه کنم و از اطاله کلام هایم فرار.... من اگر بی ه…