دیوار کاربران
Arman33
۱۴۰۳/۰۱/۲۷
می نویسمت به قلب . . . |
|
Arman33
۱۴۰۳/۰۱/۲۶
تو بهترین اتفاق زندگی و هر روز منی . . . |
|
shab
۱۴۰۳/۰۱/۱۷
در آبِ روان میبینم؛ در خوابهایم و میان دو انگشت خودم. ما سَرو میکاریم و مرگ میدرویم. ما همه جوان میمیریم... |
|
Arman33
۱۴۰۲/۰۸/۰۸
اي تنها دلیل رد کردن هر دلیل و اي تنها بهانه ي آوردن هر بهانه |
|
Arman33
۱۴۰۲/۰۸/۰۸
|
|
Arman33
۱۴۰۲/۰۸/۰۸
دوست داشتنت در من تمام نمی شود |
|
Arman33
۱۴۰۲/۰۷/۰۹
دلتنگی، یعنی نه می توان تو را در هیچ کس ساخت، نه می توان دید و نه می توان شنید . . . |
|
mahtab3408
۱۴۰۲/۰۶/۲۵
Arman33 :
در اوج دلتنگی هایم ...
و در آن لحظاتی که بی تاب و بی قرار توأم . . . و در آن لحظاتی که انگار هر ثانیه اش یک روز است و هر روزش یک سال ... به یاد می آورم اولین دیدار را . . . اولین لمس دستانت را، اولین برخورد انگشتان دستم را با دستانت، که دلم را و وجودم را لرزاند . . . به یاد می آورم آن چشم انتظاری ها را، آن نشستن ها بر روی نیمکت پارک ( اسمش را که به یاد داری آرام جانم ) برای دیدنت بعد از روزها و ماه ها . . . به یاد می آورم در آغوش گرفتن هایت را . . . و به یاد می آروم آن انگشتر با نگین فیروزۀ آبی رنگ را که در انگشتت قرار دادم به نشانه عهدی میان من و تو برای همیشه ... برای تا ابد و یک روز و بدان که تُو ماهی و من ماهی این بِرکه کاشی ... اندوه بزرگیست زمانی که نباشی دوستت دارم ماه همیشه تابانم دوستت دارم آرام جانم دوست دارم با صدای آهسته ... |
|
Arman33
۱۴۰۲/۰۶/۲۱
در اوج دلتنگی هایم ... |
|
Arman33
۱۴۰۲/۰۶/۲۱
دلـم که برایت تنگ می شـود |