متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


برای ملاقات شخصی به یکی از بیمارستانهای روانی رفتیم
بیرون بیمارستان غُلغله بود
چند نفر سر جای پارک ماشین دست به یقه بودند
چند راننده مسافرکش سر مسافر با هم دعوا داشتند
وارد حیاط بیمارستان که شدیم ، دیدیم جایی است آرام و پردرخت. بیماران روی نیمکتها نشسته بودند
بیماری از کنار ما بلند شد و با کمال ادب گفت: من می روم روی نیمکت دیگری مینشینم که شما راحت تر بتوانید صحبت کنید
پروانه زیبایی روی زمین نشسته بود ، بیماری پروانه را نگاه می کرد و نگران بود که مبادا زیر پا لِه شود
آمد آهسته پروانه را برداشت و کف دستش گذاشت تا پرواز کند
ما بالاخره نفهمیدیم
بیمارستان روانی اینور دیوار است یا آنور دیوار؟


به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


Arman33
ارسال پاسخ

sama_6399 :
ممنون خیلی خوب بود {h}

خواهش و تشکر از شما

Arman33
ارسال پاسخ

mahtab11835 :
ممنون از بلاگ خوبتون{67}

خواهش بانوی بسیار محترم

Arman33
ارسال پاسخ

Mina3301 :
{38}

مرسی

mahtab11835
ارسال پاسخ

ممنون از بلاگ خوبتون

Mina3301
ارسال پاسخ
Arman33
ارسال پاسخ

sama_6399 :
ممنون خیلی خوب بود {h}

خواهش و تشکر از شما

sama_6399
ارسال پاسخ

ممنون خیلی خوب بود