توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
شعر از محمود دلفانی
- تعداد نظرات : 4
- ارسال شده در : ۱۳۹۴/۱۱/۲۵
- نمايش ها : 213
هنوز از کاغذ دست نکشیده
در می زنند
شاید شعر همین چند لحظه پیش است
برگشته تا تمامش کنم
تا تمامم کند
شاید.... اما ....نه
پشت در تنها
احتمال تو ایستاده
من که می دانم
همه شعر ها نا تمام اند
مانند تو
که در بهانه آمدنت هم نا تمام هستی
تو همیشه با کلید در می زنی
همیشه می خواهی این در را
من از میان بردارم
نه! این بار در را خودت باز کن
بیا
تمامم کن و برو
جواب همه پنجرها با من
هنوز یک شعر ناتمام برایم مانده است
تو هنوز نمی دانی که
پنجره ها دیوانه شعر های نا تمامند
اشتباه کردی!
همیشه باید در بهانه رفتن هم ناتمام بود
نظرات دیوار ها
لایک
تو همانی که همه عمر به دنبال خودت نعره زنانی
تو ندانی که خود آن نقطه ی عشقی
زیبا وعالی بود
عالی . .
مرسی
زیبا بود