متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • موج...

  • تمام شوقم این بود رودها را یکی پس از دیگری کنار بگذارم و به دریا برسم  به تو  به عمق یک آبی بیکران به دنبال آرامش امــا برایم شدی همام طوفان ناخواسته همان طوفانی که نه راه پس میگذارد و نه را پیش در تو غرق شدم و خیره به نوری که در طی فرو رفتنم به اعماق بی کسی از من دورتر و دورتر میشد... حال بگذار موج، این جسم بی جان را به ساحل ببرد... چـرا نامهربانی می کنی؟!     (مهرداد حبیبی)&n…
  • خود شیفتگی

  • بعضیا انقد خوش اخلاق و مهربون و خوش فکرن که انگار از یه سیاره ی دیگه اومدن..   . . . . . . . . . . . . . . . . . خب دیگه کاری ندارین؟؟ سفینه اومده دنبالم من دیگه باید برم.. ..
  • نیستی...

  •       نیستــــی بـبـیـنــی...   خــنــدم بوی بـــغض میــده!!! هـــــه...  
  • الکی مثلا...

  • مثلا منتظر عید و بهارم الکی  مثلا کنج دلم غصه ندارم الکی    به خودم میرسم و فکر غزلهای نوام  مثلا خوب شده زخم سه تارم الکی    به دلم زردیِ پاییز نشد زخم تری !  مثلا سرخیِ گُلهای انارم الکی    منو تشویش محال است محال است محال !!!  مثلا غرق خوشی ! اوجِ قرارم الکی ...   دلم از ماندنِ یک جا به ستوه آمده است  مثلا عشق سفر توی قطارم الکی  …
  • همه دنیای...

  • کل دنیا رو هم داشته باشی باز هم دلت میخواهد ... بعضی وقت ها... فقط بعضی وقت ها... برای یک لحظه هم که شده... همه دنیا یک نفر باشی..
  • کودکان سرطانی

  • به نام خدای کودکان وقتی بزرگ شدید چکاره میشوید؟؟؟ کودک سرطانی:من بزرگ نخواهم شد: درد داری میدونم دردو بلات به جونم  به امید شفای همه طفل معصوم های سرطانی
  • گل فروش سر چهار راه

  • مجری:پسرخاله چر انقد ناراحتی؟پسرخاله امروز یه بچه رو دیدم سر چهار راه گل میفروخت.مجری:از دیدن اون بچه ناراحت شدی؟پسر خاله:نهمجری:پس چی ناراحتت کرده؟پسر خاله:همینه دیگه،از این ناراحتم که فهمیدم دیدن اینجور بچه ها اونقدر واسم عادی شده که دیگه ناراحتم نمیکنه.:( :(…
  • آخرین حرف مرتضی

  • اخرین حرف مرتضی پاشایی: . من رفتم و همه شما عزيزان دلمو به بزرگيه خودش سپردم واسم دعا كنيد و منو حلال كنيد به جان تك تكتون با اينكه خداجونم بهم دستور رفتنو از خيلي قبلترها داده بود ازش خواستم گردن خودم با هر درد و رنجو عذابي كه باشه با جون دل قبول ميكنم فقط يكذره بيشتر بهم زمان بده تا با شماها عشقبازي كنم بخدا ديگه جسم خستم امانمو بريد و نتونستم بيشتر ازين در كنارتون بمونم اما مطمئن باشيد يكذره كه…
  • آخرین حرف مرتضی

  • اخرین حرف مرتضی پاشایی: . من رفتم و همه شما عزيزان دلمو به بزرگيه خودش سپردم واسم دعا كنيد و منو حلال كنيد به جان تك تكتون با اينكه خداجونم بهم دستور رفتنو از خيلي قبلترها داده بود ازش خواستم گردن خودم با هر درد و رنجو عذابي كه باشه با جون دل قبول ميكنم فقط يكذره بيشتر بهم زمان بده تا با شماها عشقبازي كنم بخدا ديگه جسم خستم امانمو بريد و نتونستم بيشتر ازين در كنارتون بمونم اما مطمئن باشيد يكذره كه…
  • یکی رفت...

  • یکی رفت و، یکی موند و، یکی از غصه هاش خوندو یکی برد و،  یکی باخت و،  یکی با قسمتش ساختو یکی رنجید،""یکی بخشید""  یکی از آبروش ترسید یکی بد شد،  یکی رد شد،   یکی پابند مقصد شد  تو اما باش،           """خدا اینجاست...!!!"""…