بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
شب نهم: شب تاسوعا،
- تعداد نظرات : 11
- ارسال شده در : ۱۳۹۵/۰۷/۱۹
- نمايش ها : 557
به نام خداوند مهربان
ستاره 34 ساله آسمان کربلا و بزرگ ترین یار و یاور حسین(ع) .
عباس یعنی چهره درهم کشیده و این نام نشان از صلابت و توانمندی سقای کربلا دارد.
او فرزند علی(ع) و برادر حسین(ع) بود، با این حال هرگز برادر خود را به نام صدا نزد.
عباس(ع) این ادب و فروتنی را تا لحظه آخر بر خود واجب می دانست.
او بهترین الگوی رشادت بود. زیرا پرچم دار سپاه بود و پرچم را به دست رشیدترین و شجاع ترین افراد لشگر می سپارند.
او به اندازه ای محو یار شده بود که بر امواج دل انگیز آب روان، لب های خشکیده محبوب خود را در نظر آورد
و داغ تشنگی را از یاد برد. رشادت، وفاداری و فروتنی عباس(ع) یکی دیگر از برگ های زرین عاشورا است
که همه را به شگفتی واداشته است.
روز نهم ماه محرم الحرام سال 61 هجری كه معروف به تاسوعا است، آخرین روزى بود كه امام حسین علیه السلام
و یارانش شبانگاه آن را درك كرده بودند و این روز به شب عاشورا پیوند خورد.
بدین جهت در نزد مسلمانان و محبان اهل بیت علیه السلام
از اهمیت بالایى برخوردار است. در این روز مهم، چند رویداد سرنوشت ساز در سرزمین كربلا واقع گردید كه به آن ها اشاره مىكنیم:
وقایع تاسوعا
ورود لشکر تازه نفس دشمن به کربلا
در این روز لشکر مجهزی به دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد، و شمر نامه ابن زیاد را آورد.(1)
امان نامه برای فرزندان ام البنین (علیهاالسلام)
در این روز شمر ملعون برای حضرت عباس )علیه السلام( و برادرانش امان نامه آورد.(2) آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله
الحسین )علیه السلام( رسانید و بانگ برآورد: «أین بنو اختنا»؛ پسران خواهر ما کجایند؟ ولی آن بزرگواران جواب ندادند. امام حسین علیه
السلام فرمودند: جواب او را بدهید اگر چه فاسق است.
حضرت عباس )علیه السلام( در جواب فرمودند: چه می گویی؟ شمر گفت: من از جانب امیر برای شما امان نامه آوردهام. شما خود را به خاطر
حسین علیه السلام به کشتن ندهید.
حضرت عباس )علیه السلام( با صدای بلند فرمود: «لعنت خدا بر تو و امیر تو (و برامان تو ) باد. ما را امان میدهید در حالیکه پسر رسول خدا را
امان نباشد؟!»
محاصره خیمه های آل الله
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: تاسوعا روزی بود که حسین (علیه السلام) و اصحابش را در کربلا محاصره کردند
و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند،
و پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر کثرت سپاه ولشکری که برای آنها جمع شده بود
خوشحال شدند،و آن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند و یقین کردند که یاوری از برای او نخواهد آمد
واهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود.
مهلت برای راز و نیاز
وقتی عمر سعد لشکر را آماده جنگ با امام (علیه السلام) نمود و معلوم شد که قصد جنگ دارد،
حضرت به برادرش عباس (علیه السلام) فرمود : نزد دشمنان برو و به آنها بگو امشب را به ما مهلت بدهند
چرا که : «و هو یعلم انی احب الصلاة له و تلاوة کتابه» (خداوند می داند و گواه است که من و نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم
پس حضرت عباس (علیه السلام) نزد سپاهیان دشمن بازگشت
و ازآنها شب عاشورا را برای نماز وعبادت مهلت خواست عمربن سعد درموافقت با این درخواست مردد بود
وسرانجام ازلشكریان خود پرسید كه: چه باید كرد؟
عمروبن حجاج گفت : سبحان الله اگر اهل دیلم ( كنایه ازمردم بیگانه ) و كفار از تو چنین تقاضائی میكردند سزاوار بود كه با آنها موافقت كنی.
قیس بن اشعث گفت: درخواست آنها را اجابت كن به جان خودم سوگند كه آنها صبح فردا با تو خواهند جنگید.
ابن سعد گفت: بخدا سوگند كه اگربدانم چنین كنند هرگز با درخواست آنها موافقت نكنم.(5)
و عاقبت فرستاده ابن سعد به نزد حضرت عباس بن علی (علیهما السلام) آمد و گفت:
ما به شما تا فردا مهلت میدهیم اگرتسلیم شدید شما را به نزد عبیدالله بن زیاد خواهیم فرستاد
واگر سرباز زدید، دست ازشما برنخواهیم داشت.
اتمام حجت با اصحاب
در عصر این روز امام حسین (علیه السلام) در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند
تشکر
التماس دعا
(( يا کاشف الکرب عن وجه الحسين اکشف کربي بحق اخيک الحسين ))
التماس دعا
ممنون..
تشکر
برادری به تعداد نیست
حضرت یوسف 12برادر داشت امام حسین توکربلا یه برادر...
با نام ابوفاضل آدین شده دلهامان
دل بسته به نام اوکی بشکنداین پیمان
هرسینه تمنای عباس علی دارد
سودای وصال آن عشق ازلی دارد