متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


یک شب آخر دامن آه سحر خواهم گرفت

 

داد خود را زان مه بیدادگر خواهم گرفت

 

چشم گریان را به طوفان بلا خواهم سپرد

 

نوک مژگان را به خوناب جگر خواهم گرفت

 

انتقامم را ز زلفش مو به مو خواهم کشید

 

آرزویم را، ز لعلش سر به سر خواهم گرفت

 

یا به زندان فراقش بی نشان خواهم شدن

 

یا گریبان وصالش بی خبر خواهم گرفت

 

یا بهار عمر من رو به خزان خواهد نهاد

 

یا نهال قامت او را به بر خواهم گرفت

 

یا به پایش نقد جان بی گفتگو خواهم فشاند

 

یا زدستش آستین بر چشم تر خواهم گرفت

 

یا به حاجت در برش دست طلب خواهم گشود

 

یا به حجت از درش راه سفر خواهم گرفت

 

یا لبانش را زلب همچون شکر خواهم مکید

 

یا میانش را به بر همچون کمر خواهم گرفت

 

باز اگر بر منظرش روزی نظر خواهم فکند

 

کام چندین ساله را از یک نظر خواهم گرفت

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


rezvaneh
ارسال پاسخ

ممنون قشنگ بود

mO_Ohammad
ارسال پاسخ
Ali1374
ارسال پاسخ

:

قربونت