متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • ببین عزیز دلم...عزیز جان...

  • فکر نکن من که چادر سرَمه عقلم نمیرسه که آدم با مانتو راحت تر و آزاد تره! فکر نکن زیر چادرم کولر گازی روشنه و تو گرما عین خیالمم نیست! خیلی هم گرمه ! گرمه چیه، داغه اصلا! اونم وقتی که تو خیابون باشی و کله ات داغ شه از شدت ِ جذب نور خورشید بخاطر رنگ چادر ... من اگه موهامُ مثل تو نمیذارم فکر نکنی کچلم هاااا! خیلی هم مو دارم!! تازه از موهای خیلیاتونم خوشگل تره ! لاک ِ قرمز نمیزنم فکر نکنی سر در نمیا…
  • کریم که باشد...

  •   کریم که باشدفرقی ندارد پسرش باشی یا عبد گناه کاربرات شهادت را می دهدچه در رکاب حسین ابن علی (ع) چه در رکاب مهدی صاحب الزمان (ع)   امروزصدای آهنگهای لس آنجلسی آنقدربلندست که فریادهای «حاج مهدی باکری» بگوش نمی رسد!!!امروزه همه «حاج ابراهیم همت» را با اتوبان همت می شناسند!!! امروزنام شهیدان را برای اینکه بچه هاخشونت طلب بارنیایند ازکوچه ها برداشته ونام نگین وجاو…
  • یه سواااااااال مهم

  • سلام بچه ها کسی خواست از دانشگاه  ترجیحا غلمی کاربردی انصراف بده ازش هزینه میگیرن اصلا کلا راحت قبول میکنن یا دردسر داره    
  • شما چقدر اشناید

  • چـقـدر آشنایید . آیـا شـما هـمان کـسی نیسـتید که صـبح ها خورشید را بیـدار می کند تا خواب نـماند شـوخی کردم ، اما واقعا آشـنایید فهمـیدم شـما معـروفترین گلـی هسـتید که در افـسانه ها بـر روی دورترین قله مخوف داسـتان می روید ... قبول ، شـوخی خوبی نبود ، اما جـدی می گـویم آشـنایید . به نظرم شما را دوسـت دارم . به نظرتان شـما را دوسـت دارم؟ چقدر آشـنایید . هـمان کسی نیـستید که دسـتان لـم داده…
  • غمگینم اما دوستت دارم

  • غمگینم اما دوستت دارم.  غمگینی هرگز ذره ای از دوست داشتن نمی تواند کم کند و گرفتاری من اینست. حالم مسری است ، خودم را از تو میگیرم تو نگیری.  اما یک لطفی کن آن لحظه که میگویم همه چیز تمام است غمگین شو! خیالت راحت غمگینی هرگز ذره ای از دوست دا...شتن کم نمی کند.  نه! پس ، پس بیا قراری بگذاریم. من تا سه در دل خودم میشمارم، یک، دو، سه، بعد من میگویم همه چیز تمام، تمام! …
  • دیوارهای خانه آواز می خوانند

  • دیوارهای خانه آواز میخوانند و تو هنوز خوابی صدای دیوارها را کم می کنم ستاره ها را فوت می کنم خیالت راحت این روزها تمام میشوند ما هم تمام می شویم و آیندگان ، هیچ افسانه ای از ما نخواهند خواند تو ، بخواب چیزی نیست ! من ، فقط خاطراتم را جمع می کنم میخواهم آنها را با خود ببرم تا گاهی که دلم هوای افسانه ها را می کند مرورشان کنم …
  • دوست داشتم....

  • دوستی داشتم که به جای تشکر از هرکه و هرچه اتفاق خوب یک تشدید می گذاشت سر شین عاشقی و می گفت : عاشقتم. تشدید روی قاف ، شین و همه حرفهای عاشقی . من عاشقت هستم . می دانم کمی غیر قابل باور است ولی به طرز عجیبی دارم به تمام اطرافیان تو حسادت می کنم . به آن که دوستشان نداری به انان که دوستشان داری . به آنان که دوستت دارند و به آنان که دوستت ندارند . راستش را بخواهی به طور بدی بیمار شده ام .لبخند بزنی عا…
  • بعضی از حرفها را دوست دارم

  • بعضی از حرفها را دوست دارم چند بار بگویی . دست خودم نیست . بعضی از حرفها خیلی به تو می آیند ؛ مثلا همین که می گویی همه چیز تحت کنترل است به تو می آیند و من دوست دارم همه چیز بیش از چند بار تحت کنترلت باشند ؛ یا وقتی تلفنی می گویی کاری نداری واقا دلم می خواهد کاری نداشته باشم و چند بار کاری نداشته باشم . به طور عجیبی بعضی از حرفها انگار برای تو ساخته نشده اند ؛ مثلادیروز که خسته بودی ، خسته ام که گ…
  • دیگر نگران نیستم

  • دیگر نگران نیستم . نه غصه دیروز  را می خورم نه از فردا قصه های نگران کننده می سازم . دیگر چقدر باید بگذارد تا نخواهم بدهکار این دقیقه ها بمانم . آرامم . یک آرامش عمیق با یاد تو که در تمام لحظه هایم نشسته است . در تیک تاک موزون ساعت ، در حرکات ناموزون سایه های پشت پنجره ، در سکوت بلند خانه و همهمه آرام خیابان . در گرمای اتاق و سردی کوچه ، در شادی آسمان و اندوه زمین . بودن تو ، داشتن…