بلاگ كاربران
وقتی حرف از رفتن میزنی فقط برو...
مابین اینهمه رفتنت و نا امید کردن تمام امید هایم
به عقب نگاه کردنت چیست؟!؟!؟
می خواهی به چشم ببینی شکستنم را؟....
بگذار روشنت کنم...!
من ! ا اینهمه نگاه کردن هایت ذره ذره آب می شوم...
با آن همه! وعده های از سر دلخوشیم که شاید...
دلت به رحم بیاید و عزم آمدن کنی
امیدوارم می کند....
و هر بار که چهره برمیگیری و ادامه می دهی به رفتنت...
من تمام می شوم تمام!!!
یـادَت بــآشــَــد :
زن هــــآ
تـــَــنــــهــآیـیـشــآن را گــِــریـه مـی کـــُــنـنـد
و مــــَـــردهـــآ
گــِــریـه شــآن را تـــَــنــــهـــآیـــی . . .
پ
همیشه که نه !ولی گاهـــــــی ..
میان بودن و خواستن فاصله ایست ...
وقت هایی هست که کسی را با تمام وجود می خواهی.....
حتی به خاطرش نفس میکشی...
زندگی میکنی...
دنیا برایت زیبا می شوداما....
بودنت در کنارش جایز نیست .....
و این خواستن همان آرزو و یا رویایی اشتباه است...
آنجایی که او حتی ذره ای از حس تو نمی داند....
tQ
داداش گلم علی بود قربونه دستو پنچه ت
مرسی
خیلی خوشگل بود داداش
tanx
خیلی عالی بووووووووووود دست گلت درد نکنه
خيلي مخلصم
فدات شم...
عالي بود داداش
خيلي مخلصم
tnq
عالی
نه درد دستت..........20
میسی
گـاهــﮯ نـدانـسـتـﮧ از یــک نـفـر بـتـﮯ درســت مــیـکـنـﮯ
آنــقـدر بـزرگ کـﮧ از دســت ابـراهـیـم نـیـز کــارـﮯ بـر نـمـﮯ آیـد