بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
طبیعت جان , بس است ! اب از سرمان گذشته!
- تعداد نظرات : 14
- ارسال شده در : ۱۳۹۸/۰۱/۱۳
- نمايش ها : 437
به نام خداوند مهربان
وقتی پدرم دچار خشم می شد به جز من و یکی از برادرهایم، که شیطنت ها زیر سر ما بود، برادر آرام و ساکتم نیز از خشم پدر، در امان نبود. اکنون هم شهرها و استانهای بی آزارمان، گرفتار بلا شده اند. می فهمم که خشم دامنگیر است!
حال به خشم طبیعت نگاه میکنم، از بی مسئولیتی و بیسوادی مسئولین حرفی نمیزنم که آب در هاون کوبیدن است، و نمیدانم که این جمله از چه کسی است، ولی کاملا با شرایط ما همخوانی دارد:《شما هر گونه باشید حاکمان شما هم، همانگونه اند!》
اما از خودمان باید بگویم
کشور ما با تمدن چندین هزار ساله، نمادهایش نمادهای طبیعی از جمله سرو، خورشید، شیر و ... بوده است. هر روزمان اسمی و رسمی داشته. آب، باد، خاک و آتش، نه تنها الهه داشته اند، بلکه مقدس بوده اند.
از خودمان بپرسیم در طی زندگیمان، چند درخت کاشته ایم؟
چقدر با حیوانات مهربان بوده ایم؟
چقدر حرمت آب، آتش، خاک و ... نگه داشته ایم.
چقدر برای گندم، نان، چوب، کاغذ و ...حرمت قائلیم؟
چقدر احساس مسئولیت کرده ایم در مقابل یکدیگر؟
چقدر چقدر چقدر؟
بیایید از خودمان شروع کنیم؛ هرکدام از ما یک مسئولیم.
با طبیعت مهربان باشیم. شاید واقعا الهه های طبیعت وجود دارند و دچار خشم می شوند. امروز که روز طبیعت است، با احترام مقابل آن زانو بزنیم و بخواهیم که ما را ببخشند و سایه ی مهرشان را بر سر ما بگسترانند.
بیایید قول بدهیم که سبزه ای را گره نزنیم و در عوض نذر کنیم که گره از کار دیگران باز کنیم.
در پناه یزدان سالم و بهروز باشید.
تشکر
عالی بود مرسی
ممنون❤
تشکر میکنم از همه تون
تشکر
سپاس ، عالی بود
تشکر
بسیار زیبا...
بسیار عالی
متن زیبایی نوشتین سحر بانو
کاملا باهاتون موافقم
ممنونم متن خوبی بود
به امید ایرانی آباد و سربلند