همسرِ فرضی

به نام خداوندِ مهربان

به واسطه ی دوستان ِدوران تحصیل در چند گروه تلگرامی عضو شدم .بچه های درسخونی

هستن که در گروه مشکلات درسیشون رو به اشتراک میذارن تا با مساعدت بقیه به بهترین

نتیجه برسن , در این بین ,یک نفر (اقا)به پی وی من اومد و از مشکلات درسیش گفت .

گفتم چرا من؟ از من باسوادتر هم در گروه هستن !

گفت هیچ کی جوابمو در پی ویش نمیده , اومدم سراغ شما .

تو دلم گفتم حتما سراغ اقایون نرفته دیگه !

بعدش پرسید متاهلی یا مجرد ؟

منم با توجه به تجربه مزاحمت گفتم متاهلم .بچه هم دارم 

رفت و فردا شب اومد , گفت خانم من معذبم میخوام با شما در مورد مشکلات درسیم بگم! 

گفتم چرا منم انسانم دیگه , راحت باش 

گفت اخه نمی تونم انقدر رسمی و خشک باشم میخوام راحت باشم ولی چون شما متاهلی ,

نمی تونم .

"مثل اینکه توقع داشت همسرِ فرضیم رو بخاطرش طلاق بدم تا ایشون راحت باشه ."

گفتم شما هم مثل برادرِ من 

مشکلتون رو بگین قول میدم کمکتون کنم تاهلم هم درین مورد نه برای من و نه شما مشکلی

ایجاد نخواهد کرد 

گفت مشکل من تاهل شماست !

میخوام راحت باشم !

تازه دوزاریم افتاد 

فهمیدم ایشون به طریقی میدونه مجردم و قصدش درس و این چیزا نیست .

هی این دست و اون دست میکنه از موضعم کوتاه بیام و بگم بابا مجردم و...

منم رفتم کلمه بلاک رو با رضایت خاطر کلیک کردم و در دلم گفتم

میخواستم ثواب کنم داشتم کباب میشدم .

خدا یا شکرت که متاهل بودم 

سحر-الف

تشکر