توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
☻ مآجرآیـ مشهد رفتنمـ ☺
- تعداد نظرات : 71
- ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۵/۲۳
- نمايش ها : 1227
به نام خدآ
سلام بچه ها ،خوبید؟ خوشید؟ روبه راهید؟ روبه رشدید؟ مناسبید؟
دیه حال نداشتم بلاگ آنچنانی بزنم به همین زبون خودم میخوام براتون سفر مشهدمو که عجیب ترین سفر زندگیم بود تعریف کنم
و یه مقدار درد دل که امیدوارم حال خوندشو داشته باشید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خووو من دلم خیلی گرفته بود و یه سری مشکلم داشتم که تصمیم گرفتم
هرچی زودتر برم پیش آقا و حرفامو بش بزنمو بیام
برای همین تصمیم داشتم شنبه 18 مرداد برم و دوشنبه 20 مرداد برگردم
قطارو رزورو کردم چون تنها بودم و میخواستم با کمترین هزینه برم و بیام قطار اتبوسی با پایین ترین کیفیت رو گرفتم
رفتم ساعت 21:50 بود
عکس قطاری که توش بودم :|
سر ساعت قطار حرکت کرد و فرداش ساعت 12 رسیدم مشهد
با یکی از کاربران سایت من یه قرار ملاقات کوتاه داشتم حدود یک ساعت که دوست ندارم در موردش بگم
چون نه اتفاقات خوبی افتاد و نه شاید اون کاربر دوست داشته باشه که من بگم
بعد از نماز و ناهار و زیارت ،بهترین ددوستم احسان بام تماس گرفت
به خدا قسم به صورت کاملا اتفاقی دوستم هم مشهد بود
شب بعد از شام احسان با من تماس گرفت و ساعت 11 همو دیدیم
این عاقا احسان ما عاشق تشریف دارن من هنوز باورم نمیشه که
چطوری این ادم تونسته با دوست دخترش هماهنگ کنن که باهم تو ی زمان مشهد باشن
من و احسان بودیم داشتیم از حرم به سمت بیرون میرفتیم تا بریم قهوه خونه گلپا مشهدیا باس بشناسن
اما عاقا چشمتون روز بد نبینه دیدم این احسانه ییهو پرید بالا انگار بش تیتاپ دادن
زدم پس کلش گفتم چته شنقل که گفت دیدمش
گفتم کیو گفت اوناهاشن
اونورترو دیدم بله دوتا دختر که که از این احسان جیگر ما جیگر ترن(جیگرو دوستام میدونن به کی میگم)دارن دست تکون میدن
احسان گفت دادا بیخیال قهوه خونه بریم پیش همینا
گفتم باو خاک تو اونجات پیش امام رضایی ادم نمیشی
گفت نه باس بریم
عاقا تو صحن کوثر قرار گذاشتن
ماهم پشت اینا رفتیم دیدم بله یکی از اینا دوست احسانه یکیشونم دوست اون دخترس
اسماشونو یادم نی دقیقا اما فکر کنم دوست دوس دختر احسان اسمش نگین بود
عاقا من احسانو سپردم دست دوتا از خودش بدتر قرار شد کارشون تموم شه به من بزنگن
همین که داشتم ازشون دور میشدم ییهو صدای فریاد سه تا جیگر رفت روهوا
برگشتم دیدم بعله عاقا و خانوم گیر دو تا خادم افتادن
ماهم که خراب رفاقت پشت اینا راه افتادیم سمت آگاهی حرم تو صحن هدایت
منو نگین بیرون بودیم اون دوتا جفنگم داخل
نیم ساعت گذشت ییهو دیدم همون دوتا خادم اومدن دنبال منو اون دخدره نگین
بردن تو همین که ماموره منو دید گفت شما چن وقته دوستید؟؟
منم خووو فک کردم منو احسانو میگه
گفتم از بچگی
عاقا ییهو احسان بلند شد گف خاک تو مخت تو مگه اصلا میشناسیش
گفتم کیو ؟؟(منم در این حین حالتم فقط خخخخخخخخخ بود)
گفت نگینو
گفتم نه باو فکر کردم تورو میگه
عاقا هیچی اسم مارم زدن به نام این دخدره
که عاقا با این دوستی
من برق و تو چشای دخدره دیدم ناموسا(امان از بی شوهری)
عاقا هیچی دیه مارو انداختن بازداشتگاه
زنگیدن به بابای دخترا
عاقا اینا اومدنو گوشی مارو گشتنو دیدن عثن من شمارشو ندارم و نمدونم هیچ پیامی رد و بدل نشده
خلاصه دخترا با چک و لگد باباشون رفتن مارم تا صب بیدار نگهمون داشتن صب تعهد گرفتن فرستادن رفیتیم
خووو منم ساعت 12 و نیم اون روز حرکتم بود و دریغ از ی زیارت درست حسابی
عاقا اماده شدیم مشتی زیارت کردیم و پاشدیم رفتیم ایستگاه راه اهن.
همین که رسیدم دیدم رو تابلو اعلانات زده حرکت قطار ما با تاخیره
ساعت 1و نیم نرفت
2و نیم نوچ
خلاصه 5 و نیم اعلام کرد قطار حرکت نمیکنه
برید بلیطاتونو پس بدید پولتونو با خسارتتون بگیرید
رفتیم پولمونو با هزار تومن خسارت پس گرفتیم :|
هیچی دیه پاشدیم رفتیم ی بلیط دیه برا فرداش بگیرم
از شانس ما برا فرداش بلیط نبود شد برا پس فرداش ینی چهارشنبه دیروز
بلیطو گرفتم
حالا چکار کنم چکار نکنم رفتم ی رستوران خوردم غذامو رفتم حرم
این خادمای ... نمیزاشتن بخوابم منم فوق العاده خسته دو شب نخوابیدم بودم داشتم میمردم
تصمیم بر این شد که برم بیرون از حرم بخوابم
داشتم میرفتم نظرم جلب شد به مدرسه پریزاد که تو محوطه داخلی حرمه نزدیک ضریح که دارن با ی عالم مردم بحث میکنن
به نظرم جالب اومد رفتم پیششون البته با فاصله نشستم
از خستگی زیاد نا خود اگاه خوابم برد
کیف پولم و گوشیم بغلم بود
که ییهو ی خادم منو بیدار کرد همون جا بود که دیدم کیف پول و گوشیمو تو حرم ازم زدن(مهمون نوازی کردن مشتی)
بعد به خادم گفتم گفت میتونی بری از قسمت نذوزات پول بگیری و بعدا که اومدی امام رضا پس بدی
عاقا رک بگم غرورم اجازه نداد و یکمی هم خجالت میکشیدم
نرفتم و خلاصه غذا هم خبری نبود و خوابم میومد گرسنه بودم و خیلی خیلی خیلی زیاد خسته
بالاخره اون شب صب شد
تو بست طبرسی یه سکویی هست برا نشستن تو اونجا نشستم که خوابم برد هیچ خادمی هم نیومد منو بیدار کنه
ی ساعتی بود که خواب بودم یه دفه دیدم یه نفر اروم زد تو پس کلم
برگشتم دیدم عربه هی غرغر میکرد فهمیدم میخواد بگه نزدیک اذانه ظهره ساعتو دیدم ده و نیم بود
عاقا شروع کردم فارسی ترکی کردی لری گیلکی هر چی تونستم فشش دادم
بدبختم هی میگفتا ماذا؟ هذا؟؟
ییهو ی چی گفت همه غمام یادم رف
فک کرد خارجیم برگش گفت وات؟؟؟
خخخخخخخخخخخخخ
همون جا ماچش کردم فارسی معذرت خواستم اخرشم نفهمید چی شد و رفت
خلاصه با هزار بدبختی و دوروز هیچی نخوردم و به خانوادمم نگفتم چون کارت بانکیم تو کیفم بود
و از دست اونا چیزی بر نمیومد و فقط ناراحت میشدن
تا اینکه برگشتمو الان در خدمتتونم
ببخشید اگه طولانی شد خیلی سعی کردم خلاصه بگم خیلی مثلا نگفتم به شدت مریض شده بودم
و....
بازم ممنون که حرفامو خوندید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
و اما همخونه:
بعضی دوستان که شمارمو داشتن بهم لطف داشتن و حالمو تند تند میپرسیدن ازشون ممنونم
بعضی از دوستان التماس دعا گفتن منم تا جایی که در توان بود دعا کردم
بعضی دیه دوستامون بودن ،دوروز نبودیم ،دیه مارو از لیست دوستاشون پاک کردن
بعضی عثن براشون مهم نیستیم اوناهم برامون مهم نیستن
بعضی از دوستان تو همین سایت نگرانیشونو ابراز کردن که کجام
بعضی دیه هم پشت سرم حرف دراوردن و از دوریم سو استفاده کردن
به امام رضا قسم اگر من بخوام با دختری رفاقت کنم و عاشقش بشم
تو فضای واقعی و زندگی واقعیم با یک اراده کوچک میتونم
پس دلیلی نداره پشتم صفحه بزارید که من نمیدونم به شما نظر دارم و من شمارو دوست دارم و از این حرفا...
بنده تو سایت با هیچ کسی نیستم
و عاشقی تو سایت فرتهـــــــــــــــــ
بازم ممنون
دوستون دارم :-*
یا علی
نظرات دیوار ها
با این همه بلایی ک سرتون اومده ....خخخخ امیدوارم چیزی ک ب خاطرش رفته بودین زیارت رو بدست اورده باشین
اولا زیارت قبول
ثانیا خیلی بی معرفتی که نگفتی داری میری مشهد
ثالثا تا تو باشی با گوشیت قیف نیای از این و اون عکس بگیری مگه رفته بودی ونیز ؟
رابعا خوشحالم که با این همه بلا که سرت اومده بازم خودتو رسوندی به همخونه ...توجه کردی؟؟؟؟؟؟؟؟ خونه زیاد مهم نی همخونه مهمه
باید ی گپ کوچولو باهم داشته باشیم
اوه اوه چ بلاهایی سرت اومده
زیارتت قبول حاج اقا مشهدی :D
بخاطر اینکه برا ما سوغاتی نیاوردی اینجوری شده خو
بعدشم ی سوال تو ک گوشیتو زدن چجوری عکس گرفتی گذاشی اینجا ؟
عایا عکسا کجا سیو شده بودن ؟:|
خووو قبل از مشهد رفتنم عکس گرفتم اونم تازه با دوربین عکاسی
اوه اوه چ بلاهایی سرت اومده
زیارتت قبول حاج اقا مشهدی
بخاطر اینکه برا ما سوغاتی نیاوردی اینجوری شده خو
بعدشم ی سوال تو ک گوشیتو زدن چجوری عکس گرفتی گذاشی اینجا ؟
عایا عکسا کجا سیو شده بودن ؟
جالب بود
مرسی
پس خوش گذشته بهت
عاقا من این فیلمو دیدیه بودم اسمشم "تعطیلات مستر بلک" بود
مرسی!
جالب بود
مرسی از بلاگت دوست عزیز
مرسی مستر بلک.جالب بود لایک
لایـــــــــــــــــــــــــــــــــک
ههههههههه
جالب بود
مرسی
زیارتم قبول
هه... جالب بود
ممنون
مرسی دادا برامون تعریف کردی
بسیــــــــــــــــار عالی
یعنی خسته نباشی فقط
فلاکت خالی بوده
دلم برات سوخت
خخخخخخخخخخخخخخخ
بسیــــــــــــــــار عالی
یعنی خسته نباشی فقط
فلاکت خالی بوده
دلم برات سوخت
خخخخخخخخخخخخخخخ
مرسی
چه داستانی بابا...
خسته نباشی واقعا
```````````````````````````````````````````````````
````````````````$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$```````````````
``$`$``````````$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$``````$``$``$`
``$`$``$``````$$$$$$````$$$$$$````$$$$$$``````$`$`$``
$`$`$`$``````$$$$$$``````$$$$``````$$$$$$$````$$$$$``
`$$$$$``````$$$$$$$```O`$$$$$``O``$$$$$$$$`$$$$$$$``
`$$$$$$$$``$$$$$$$$$````$$$$$$````$$$$$$$$$$```$$$```
````$$````$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$````$$```
````$`````$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$``$$```$`````
`````$$$$$$$$``$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$``$$$$$$``````
``````````$$$``$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$``$$$`````````
```````````$$$`````$$$$$$$$$$$$$$$$`````$$```````````
````````````$$````````$$$$$$$$$$```````$$````````````
`````````````$$$```````````````````````$`````````````
```````````````$$````$$$$$$$$$$$``````$``````````````
````````````````$$$`````$$$$$$$$$$$``$```````````````
```````````````````$$$`````$$$$$$$$$$````````````````
``````````````````````$$$$$``$$$$$$$$$```````````````
`````````````````````````````$$$$$$$$$$``````````````
``````````````````````````````$$$$$$$$$``````````````
```````````````````````````````$$$$$$$```````````````
خوبه
مرسی
محمد رضا
عجب زیارتی بوده! زیارت قبول دوست عزیز
che safare pr majaraii!
kheyli jaleb bud
<<be gharibe zadam az rafigh kh0rdam!>>
in ruza ziad dide mishe
net vasam 1000 ta badi dasht ama 2ta khubi dasht
kheyliar0 nabayad jedi begiram
d0v0m inke dustam0 shenakhtam!!
bl0get aali bud
tanQ mashti
مرسی لایک
:zabon
{46}
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
ولی مث اینکه تو داری از بعله گفتنت مشخص بود {7}
میل شدیدی به این داری که دکورت عوض شه نه؟؟؟؟؟؟{58}
{7}
خخخخخخخخخخخ
ولی مث اینکه تو داری از بعله گفتنت مشخص بود
هنوز کسی بش چیزی نگفته خانوم بعله داد خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
نه خیر:|
به امید خاستگار برا این قورباغهه...
میل شدیدی به این داری که دکورت عوض شه نه؟؟؟؟؟؟
میبینین بی شوهریه دیه...
هنوز کسی بش چیزی نگفته خانوم بعله داد خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
نه خیر
به امید خاستگار برا این قورباغهه...
چقدر بلا سرت اومده .
ما هم شنیدیم و نگران شدیم . مخصوصا شنیدم یکی دیگه به گوشیت جواب می ده با لهجه ی مجهول .
نگو آقا دزده بوده.{59} برای تو.
ممنون
اقا دزده لهجشون مشهدی بود
مرسی از حضورت
بَـعـلهـ...
زیارتت قبول .
چقدر بلا سرت اومده .
ما هم شنیدیم و نگران شدیم . مخصوصا شنیدم یکی دیگه به گوشیت جواب می ده با لهجه ی مجهول .
نگو آقا دزده بوده. برای تو.
زیارت قبول :)
{67}
فدامدا
صفحات
1 2