متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • بزرگی و کوچکی انسان

  • آورده اند که ... معتصم عباسى شخصى به نام عمربن فرج را به عنوان فرمانرواى مدینه برگزید و او را به مدینه فرستاد تا معلم مخصوصى براى حضرت هادى (علیه السلام) كه در آن وقت هشت سال داشت پیدا كند. عمربن فرج از دشمنان خاندان رسالت بود و منظور معتصم از تعیین معلم این بود كه تعلیم و تربیت او در حضرت امام هادى (علیه‌السلام ) اثر بگذارد و افكار آن حضرت را عوض كند و دوستى دشمنان اهل بیت (علیهم السلام ) را…
  • عیب یابی

  • حضرت علی علیه السلام در خطبه همام می‌فرماید:مومن خودش را متهم می‌كند نه دیگران را، انسان دوگونه عیوب خفیه دارد: عیوب خفیه از مردم و عیوب خفیه از خودش...«و یتهم علی الغیب نفسه» ؛مومن خودش را در عیوب متهم می‌كند.خداوند علاّم الغیوب است و فریب ظاهرالصلاحی مانند ما را نمی‌خورد، پیامبر به ابوذر فرمودند:«ان الله تعالی لاینظر الی صوركم» (۱) ؛همانا خدای تعالی به…
  • مادر

  • به خود می‌پیچد مادر از درددر این کوچه ی ساکت و سردچه کرده با او دست نامردخدایا کسی در کوچه یار من نیستکسی تنهاتر از حسن نیستدگر شوقی در جان و تن نیستخدایا روی خاکمزن این همه پیش چشمم پرپربیا ای تو دردت به جانم مادراز این کوچه بگذر... از این کوچه بگذر... چه شد که دستم از تو شده جدافتاده ای تو روی زمین چرابرس به داد تنهاییم خدا(وای از روی نیلی فاطمه) نبودی بابا من شکستمنیامد کاری هم ز دستمز رو…
  • مدل هاى زندگى

  • آدما دو جور زندگی می کنن یا غرورشون رو زیر پاشون میذران و با انسانها زندگی می کنن یا انسانها رو زیر پاشون میذارن و با غرورشون زندگی میکنن
  • وقتی میگی می‌خوام شهید بشم دیگه زن گرفتنت چیه؟

  • برای عروسی اش علاوه بر میهمانان ، یک کارت دعوت نیز برای حضرت زهرا سلام الله علیها می نویسد و به ضریح حضرت معصومه سلام الله علیها می اندازد ، شب حضرت زهرا سلام الله علیها را در خواب می بیند که به عروسی اش آمده ، شهید ردانی پور به ایشان می گوید: " خانم ! قصد مزاحمت نداشتم ، فقط می خواستم احترام کنم. حضرت زهرا سلام الله علیها پاسخ می دهند: «مصطفی جان! ما اگر به مجالس شما نیائیم به کجا برو…
  • پدر

  • مرد رفته گر آرزو داشت برای یکبار هم که شده موقع شام با تمامی خانواده اش دور سفره کوچکشان باشد و با هم غذا بخورند .او بیشتر وقت ها دیر به خانه میرسید و فرزندانش شامشان را خورده و همگی خوابیده بودند . هر شب از راه نرسیده به حمام کوچکی که در گوشه حیاط خانه بود میرفت و خستگی و عرق کار طاقت فرسای روزانه را از تن می شست.تنها هم سفره او همسرش بود که در جواب چون و چرای مرد رفته گر ، خستگی و مدرسه فرد…
  • امید

  • به نام خوب خدا یک گیاه در میانه زمستان به یاد تابستان گذشته نیست بلکه متوجه بهاری است که از راه می رسد. گیاه روزهایی را که گذشته است به یاد نمی آورد، بلکه از روزهایی که در پیش است خبر می دهد. گیاه از آمدن بهار اطمینان دارد، و با رسیدن آن از درون خویشتن سربلند می کند.بهار یعنی نو شدن، یعنی دوباره شروع کردن، یعنی کامل کردن رویایی که زمستان و تابستانش را هموار کرده اید. بهاری که او هم از پن…
  • مؤثر بودن

  • همان گونه که در غیبت مقصریم ؛ در ظهور مؤثرتر هستیم. پس برای ظهور پدر آسمانی خود کاری بکنیم.