متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


marya1370
marya1370
۱۳۹۳/۰۲/۱۶

تولدت مبارک

asal100
asal100
۱۳۹۳/۰۱/۳۱

Love….….……Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love....................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love........................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love............................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love................................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love…….…………………………..Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love...................................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love…….... ♣ Ĥαm ηαƒαδ ♣...Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love...................................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love…..……♠ LOVE ♠……..….. Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love..................................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love................................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love..............................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love..........................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love.......................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love...................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love................Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love...........Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love….....Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love.....Ξ♥´*•.¸¸.•*♥
love..Ξ♥´*•.¸¸•*♥
loveΞ♥´*•...•*♥
love♥´*•..•*♥
M.♥ ´*•.•*♥
http://www.hamkhone.ir/member/9469/blog/view/107191/
بلاگ جدیدمه خوشحال میشم سربزنین

Masoud1368
Masoud1368
۱۳۹۳/۰۱/۳۱

تو این 3سالی که از آشنائیمون میگذره وابستگی شدیدی بهت پیدا کردم درسته ماهی 1بار بیشتر نمیبینمت ولی خدا میدونه واسه همین 1بارم چطور چشم انتظارتم، پس ترکم نکن تو حق منی، یارانه...!!!

rosva
rosva
۱۳۹۳/۰۱/۳۰

کنار مسجدی ایستاده ام
مست ها یکی یکی
مرا در آغوش می گیرند
و تسلیت می گویند
دختران خیابانی
لاک سیاه زده اند
و دسته گل سیاه آورده اند
چقدر زود خوبی ها را چال کردند
چه زود به گوش همه رسید
ایمانم مرده است
به گریه های همه شک دارم
نمی دانم
دستانم بلرزد بهتر است
یا
چشمهایم قرمز شود

توهمى ديگر...

marya1370
marya1370
۱۳۹۳/۰۱/۲۴

تا حالا دقت کردین خارجیا تو آسانسور همه رو به در آسانسور وایمیسن ولی ما ایرانی ها رو به هم!

Cuteboy
Cuteboy
۱۳۹۳/۰۱/۲۴

من هرموقه میرم دسشویی عمومی،از اون یارویی که دم در میشینه پول میگیره میپرسم،،
.
.
.
.
.
.
.
.
..کارت خوان پارسیان دارید یا نه،اگه نداشته باشه نمیرم جیش کنم شوخی که نیست،قضیه ی سفر به دور دنیاست

+5

↩ᄊªフ¡Ð☯
↩ᄊªフ¡Ð☯
۱۳۹۳/۰۱/۲۳

روزی اگر نبودم

تنها آرزوی ساده ام این است

زیرلب بگویى

“یادش بخیر”

.
◄+5►

kamran_123456789
kamran_123456789
۱۳۹۳/۰۱/۲۲

درد دارد " امـــروز " حرفــــــــــــــــــی
بـــرای گفتــــن نداشــته باشــی
با کســــــــــی کــه تا " دیروز "
تمام حــرف هایــت را فقــط
به او می گفتــــی ... !!!

ahmad23
ahmad23
۱۳۹۳/۰۱/۲۲

یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد
کس نمی‌گوید که یاری داشت حق دوستی
حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
لعلی از کان مروت برنیامد سال‌هاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد
گوی توفیق و کرامت در میان افکنده‌اند
کس به میدان در نمی‌آید سواران را چه شد
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
زهره سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت
کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
حافظ اسرار الهی کس نمی‌داند خموش
از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد

amir107
amir107
۱۳۹۳/۰۱/۲۲

آمـدي، جـانـم بـه قـربـانـت ولــي حـالا چـرا بي وفـا

حـالا کــه من افـتــاده ام از پـا چـرا

نوشـدارويي و بعـد از مرگ سهـراب آمدي

سنگدل اين زودتر مي خــواستي، حالا چـرا

عـمر ما را مهلت امروز و فرداي تو نيست

من که يک امروز مهـمـان توام، فـردا چـرا

نـازنـيـنا مـا بـه نـاز تـو جـوانـــي داده ايــم

ديگـر اکنون با جوانان ناز کـن، بـا مـا چـرا

وه کـه بـا ايـن عـمرهـاي کـوتـه بي اعـتبار

اين همه غافل شدن از چون مني شيدا چـرا

شورفرهادم به پرسش سر بزير افکنده بود

اي لـب شـيـرين جـواب تـلخ سربالا چـــرا

اي شب هجران که يکدم در تو چشم من نخفت

اين قدر با بخت خواب آلود من، لالا چـرا

آسمان چـون جمع مشتاقان پريشان مي کند

در شگـفـتم من نمي پاشد ز هـم دنــيـا چـرا

در خـزان هـجر گـل اي بلبل طبع حــزين

خامُـشي شـرط وفـاداري بـود، غـوغـا چـرا

شهـريارا بي حبـيب خود نمي کردي سفر

اين سفـر راه قـيامت مي روي، تـنهـا چـرا

---------------------------------------------------------------------

کسي نیست در این گوشه فراموشتر از من

وز گوشه نشینان توخاموشتر از من

هر کس به خیالیست هم آغوش و کسی نیست

ای گل به خیال تو هم آغوشتر از من

می*نوشد از آن لعل شفقگون همه آفاق

اما که در این میکده غم نوشتر از من

افتاده جهانی همه مدهوش تو لیکن

افتاده*تر از من نه و مدهوشتر از من

بی ماه رخ تو شب من هست سیه*پوش

اما شب من هم نه سیه*پوشتر از من

گفتی تو نه گوشی که سخن گویمت از عشق

ای نادره گفتار کجا گوشتر از من

بیژن*تر از آنم که بچاهم کنی ای ترک

خونم بفشان کیست سیاوشتر از من

با لعل تو گفتم که علاجم لب نوشی است

بشکفت که یارب چه لبی نوشتر از من

آخر چه گلابی است به از اشک من ای گل؟

دیگی نه در این بادیه پرجوشتر از من

-------------------------------------------------------------------

این همه جلوه و در پرده نهانی گل من

وین همه پرده و از جلوه عیانی گل من

آن تجلی که به عشق است و جلالست و جمال

و آن ندانیم که خود چیست تو آنی گل من

از صلای ازلی تا به سکوت ابدی

یک دهن وصف تو هر دل به زبانی گل من

اشک من نامه نویس است وبجز قاصد راه

نیست در کوی توام نامه رسانی گل من

گاه به مهر عروسان بهاری مه من

گاه با قهر عبوسان خزانی گل من

همره همهمه*ی گله و همپای سکوت

همدم زمزمه*ی نای شبانی گل من

دم خورشید و نم ابری و با قوس قزح

شهسواری و به رنگینه کمانی گل من

گه همه آشتی و گه همه جنگی شه من

گه به خونم خط و گه خط امانی گل من

سر سوداگریت با سر سودایی ماست

وه که سرمایه هر سود و زیانی گل من

طرح و تصویر مکانی و به رنگ*آمیزی

طرفه پیچیده به طومار زمانی گل من

شهریار این همه کوشد به بیان تو ولی

چه به از عمق سکوت تو بیانی گل من

استاد شعر و ادب شهریار