متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


 

روزی حضرت عیسی (ع) از صحرایی می گذشت. در راه به عبادت گاهی رسید که عابدی در آنجا زندگی می کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. 

در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود، از آنجا گذشت. وقتی چشمش به حضرت عیسی (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند. همان جا ایستاد و گفت: خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟! خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر. 

مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه کار محشور نکن. در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو: 

ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمی کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینی، اهل دوزخ!

به نقل از: محمد غزالی، کیمیای سعادت، ج1

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


delshad6577
ارسال پاسخ

نیت تو زندگی خیلی مهمه همان پندار نیک
تشکر

AZAD
ارسال پاسخ


تشکر

maryam376
ارسال پاسخ

عالی بود
غرور بیش از حد ماست که باعث قضاوتاي بيجامون میشه