دلم هوس یک دوست قدیمی کرده
یک رفیق شش دانگ
یک آرام دل
کسی که امتحانش را در رفاقت پس داده
ودیگر محک زدن وزیرو رو کردنی در کار نباشد
رفیقی که من نگویم و
او بشنود
بخندم وحجم بغض را در خنده ام ببیند
رفیقی که بگویمش برو امـــــــا
بـــــــــماند
که نرود ....

لبخند زدن خیلی راحت تره
تا بخوای به همه
توضیح بدی چرا
حالت خوب نیست ...

خاطــرات هر چه شـــــیرین تر باشند

بعد ها از تلخـی

گلو یــت را بیشتر می سوزانند

باید به طرف گفت:
اسباب بازی هایت بی جان نیستند،آدمند،میشکنند...
آرامتر...

دلم نه عشق میخواهد نه احساسات قشنگ
نه ادعاهای بزرگ نه بزرگ های پر مدعا...
دلم یک دوست میخواهد که بشود با او حرف زد
و بعد پشیمان نشد !!!...

وقتی آدمهای کوچک رو برای خودمون خیلی بزرگ کنیم

هم اونها رو به اشتباه می اندازیم هم خودمون رو...

زخم هایم به طعنه میگویند: دوستانت چقدر با نمک اند!

چقدر احمقانه هست !!!!

از یک قهوه تلخ انتظار فال شیرین داشتن

چقدر احمقانه هست !!!!

از یک قهوه تلخ انتظار فال شیرین داشتن

ذهنم آشفته،

خواب هایم پریشان،

خنده هایم فتوشاپی ،

درد و دل هایم با دیوار وبلاگ ها !

میزان همدردی ها هم با لایک و کامنت !!!

وتکرار پشت تکرار