متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • داستان واقعی عزرائیل در سی سی یو !

  •   چند وقتی بود در بخش مراقبت های ویژه یک بیمارستان معروف، بیماران یک تخت بخصوص در حدود ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه جان می سپردند و این موضوع ربطی به نوع بیماری و شدت وضعف مرض آنان نداشت. این مسئله باعث شگفتی پزشکان آن بخش شده بود به طوری که بعضی آن را با مسائل ماورای طبیعی و بعضی دیگر با خرافات و ارواح و اجنه و موارد دیگر در ارتباط می دانستند.   کسی قادر به حل این مسئله نبود که چرا بیمار …
  • ای خدا

  • یک روز علامه جعفری سوار تاکسی شده بودند ، در مسیر راه نفس عمیقی میکشه و از ته دل میگه : ای خدای من !راننده تاکسی با اعتراض میگه : یه جوری میگی ای خدای من که انگار فقط خدای شماست !!!ایشان در جواب فورا دو بیت از سعدی می خواند :چنان لطف او شامل هر تن است که هر بنده گوید خدای من است چنان کار هرکس به هم ساخته که گویا به غیری نپرداخته …
  • آرزوهای جالب یک زن !!!!!!

  • زن در حال قدم زدن در جنگل بود که ناگهان پایش به چیزی برخورد کرد. وقتی که دقیق نگاه کرد چراغ روغنی قدیمی ای را دید که خاک و خاشاک زیادی هم روش نشسته بود. زن با دست به تمیز کردن چراغ مشغول شد و در اثر مالشی که بر چراغ داد، دود سفیدی از چراغ برخاست و یک غول بزرگ پدیدار شد....!!!زن پرسید : حالا که آوردمت بیرون می تونم سه آرزو بکنم ؟؟غول جواب داد : نخیر ! زمانه عوض شده است و به علت مشکلات اقتصادی و رق…
  • کاش زندگی مثل فوتبال بود..

  • کاش زندگی مثل فوتبال بود.. وقتی ضربه میخوردم داور میومد بالا سرمو میپرسید میتونی ادامه بدی منم میگفتم نه بریدم تعویضم کنید...!
  • قابل توجه شما دانشجوی عزیز...

  • قابل توجه شما دانشجوی عزیز واحد دانشگاهی دو حالت داره: ۱- واحد های سختو که نمیشه خوند ۲- واحد های آسون هم که ارزش خوندن نداره !
  • الهی...

  • اگه گفتی اشتباهش کجاست؟ هر3تاشو بادقت بخون!! . . . بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد- الله الصمد- لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد -الله الصمد -لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد -الله الصمد -لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد . . . خوب دیگه نگرد اشتباهی نداره ثواب ختم یه قرآن را بردی  منم تو ثوابتون شر…
  • وجدان

  • وجدان تنها محکمه یی است که نیاز به قاضی ندارد ...
  • پنجره ی احساسم...

  • به گمانم ” یادت ” پنجره ی احساسم را می کوبد چرا که . . . در دلم هوای دلتنگی به پاست . . .
  • یک هفته گذشت...

  • √  مــےכانـــم روزے تـــو مـرا כر آغــوش خـواهــے گـرفـﭞْ… پـشـیمــــاטּ و بـا چشمــانــے پُــر از اشـڪ… خــوכم را ڪـﮧ نــﮧ (!) عـڪـωـــم را…! عـڪـωـــے ڪـﮧ ڪنــارش نـوشــﭡــﮧ اسـﭞْ: ” یـڪ هفــﭡـــﮧ گـذشـﭞْ… “         …
  • خبر مرگ

  • √  گــاه مــے انـכیشـــم خبــر مـــرگ مـــرا بــا تــــو چـﮧ ڪـ؟ـس مــے گــویـــכ! آن زمـــاטּ ڪـﮧ خبــر مــرگ مــرا از ڪـωــے مــے شنـوے، روےِ تـــو را ڪـاش مــے כیـכم…! شــانـﮧ بـالـا زכنـﭞْ را؛ بــے قـیـــכ…! و تڪـاטּ כاכטּِ כωــﭡـﭞْ ڪـﮧ؛ مـهــــم نیـωــﭞْ زیــــاכ! و تڪــاטּ כاכטּِ ωــر را ڪـﮧ؛ عـجب(!) عـاقبـﭞْ مُـــرכ…؟! افــωـــوس…