متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


marya1370
marya1370
۱۳۹۳/۰۱/۲۵

یادت باشه عکستو برام بفرستی

آخه فردامیخوام ورق بازی کنم

تک دلم نیست

MaRyA1371

_SahaR_
_SahaR_
۱۳۹۳/۰۱/۲۵

ما ایرانی ها وقتی میخوایم از کسی تعریف کنیم :

عجب نقاشیه نکبت…

چه دست فرمونی داره توله سگ…

چقدر خوب میخونه بد مصب…

چه گیتاری میزنه ناکس…

استاده کامپیوتره لامصب…

موی کوتاه به طرف میاد :چه عوضی شدی…

عجب گلی زد بی وجدان…

بی شرف خیلی کارش درسته…

دوستت دارم وحشتناک…!



اما وقتی میخوایم فحش بدیم:

برو شازده…

چی میگی مهندس…

آخه آدم حسابی…

دکتر برو دکتر…

چطوری آی کیو؟

به به! استاد معظم!

کجایی با مرام؟

باز گلواژه صادر فرمودی؟
______________________________
sahar_takpar

alireza1487
alireza1487
۱۳۹۳/۰۱/۲۴

جاده های زندگی را خدا هموار می کند ...

کار ما فقط برداشتن سنگ ریزه هاست...

********************

بلاگ جدیدم : حرفهای آرامش بخش خدا به بنده اش

http://www.hamkhone.ir/member/592/blog/view/103899/

ممنون میشم بخونید و نظر بدید دوست عزیز

sonea
sonea
۱۳۹۳/۰۱/۱۹

http://www.hamkhone.ir/member/13678/blog/view/101975--/ وقت کردید یه سری به بلاگم بزنید خوشحال میشم دوست عزیز نظرتونو بدونم

ShahryaR
ShahryaR
۱۳۹۳/۰۱/۱۸

کاش توچایی بودی و من قند!

تاخودم روفدات میکردم

تاتلخی روزگار روحس نکنی



+5

ƤƛƦӇƛM
ƤƛƦӇƛM
۱۳۹۳/۰۱/۱۷

شعري از حميد مصدق

تو به من خندیدی و نمی دانستی

من به چه دلهره از باغچه همسایه

سیب را دزدیدم

باغبان از پی من تند دوید

سیب را دست تو دید

غضب آلود به من کرد نگاه

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

و تو رفتی و هنوز، سالهاست

که در گوش من آرام آرام

خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت

“جواب زیبای فروغ فرخ زاد به حمید مصدق”

من به تو خندیدم

چون که می دانستم تو به چه دلهره از باغچه همسایه

سیب را دزدیدی

پدرم از پی تو تند دوید

و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه

پدر پیر من است

من به تو خندیدم تا که با خنده

پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم

بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و

سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک

دل من گفت: برو چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را….

و من رفتم و هنوز سالهاست

که در ذهن من آرام آرام حیرت و بغض تو تکرار کنان می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت

maryam1352
maryam1352
۱۳۹۲/۱۲/۲۴

عده ای مثل قرص جوشانند؛ در لیوان آب كه بیاندازیشان طوری غلیان كرده و كف می كنند كه سر می روند اما كافی است كمی صبر كنی بعد می بینی كه از نصف لیوان هم كمترند.

๓คh๓໐໐໓
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۲/۱۲/۲۲

دقت کردین ؟
کافیه تو یه رابطه ی عاشقانه باشی;
اونوقته که از زمین و آسمون بهت پیشنهادای دوستی میشه !
اما حالا اگه تنها باشی به مارمولک پیشنهاد بدی رد می‌کنه !

ѕнєуɗα
ѕнєуɗα
۱۳۹۲/۱۲/۲۱

به سلامتی زنی که تک فرزندش هیچ وقت از سربازی برنگشت..