توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
دوستان گرامی برای این تصویر یه جمله بنویسید....
- تعداد نظرات : 31
- ارسال شده در : ۱۳۹۵/۱۲/۰۵
- نمايش ها : 200
نظرات دیوار ها
( باید برای هر کار تلاش کرد شاید قابل انجام باشه شکست را قبو ل نکن )
واقعا عالیه که شما دوستان شکست و نا امیدی رو میخواین اینجوری نا امید کنید.
ممنون دوست گرامی
تنها بودن بلد نبودن کاری و این که بخای این کار را انجام بدی این مهمه و قابل تشویقه که تلا شتا بکنی این جمله یه من
( باید برای هر کار تلاش کرد شاید قابل انجام باشه شکست را قبو ل نکن )
{h}
امید بخش و نگاه مثبت
ممنون دوست گرامی
منم ی سوزن ...
جمله شما یجوری جالب و تامل برانگیزه
....ممنون دوست گرامی
این ره که می روی به ترکستان است باشه :-?
بازم اگه جمله ای به نظرم رسید میگم :aow
ممنون سحر خانوم از حضور و نظر شما... عکس خیلی مفاهیم رو به ادم می رسونه
ممنون دوست گرامی برای جمله شما...... هر نظری جای خودش یه نکته ای داشت
دربدترین شرایط بازهم امیدوارباش
سرنوشت نخ بود ...
منم ی سوزن ...
جدا از شوخی ؛ بهترین جمله براش میتونه ؛
این ره که می روی به ترکستان است باشه
بازم اگه جمله ای به نظرم رسید میگم
حیف از زحمت و فدارکاری که کسی قدر ندانست
{7} این فکر کنم خوب باشه !:abro
اميدبه تبديل غير ممكن به ممكن حتي در بدترين شرايط :)
ممنون دوست گرامی برای جمله و نظرتتون...نظر شما هم قابل تامله
رگه هایی از کوبیسم هم دیده میشه (چون نخش کوبیده شده)
به نظرم پشت پرده، دست یهودیا توش باشه
خلاصه خیلی پیچیدس و باس فکر کنم
متشکر آقا امیر....ممنون بابت نظرت
آره این عکس خیلی فکرمو مشغول کرده بود واسه همین به اشتراک گذاشتم تا دوستان نظر بدن
خندید نخ که ما همه جا با تو همرهیم بنگر بروز تجربه تنها چه می کنی
هر پارگی بهمت من میشود درست پنهان چنین حکایت پیدا چه می کنی
در راه خویشتن اثر پای ما ببین ما را ز خط خویش مجزا چه می کنی
تو پای بند ظاهر کار خودی و بس پرسندت ار ز مقصد و معنی چه میکنی
گر یک شبی ز چشم تو خود را نهان کنیم چون روز روشن است که فردا چه می کنی
جائی که هست سوزن و آماده نیست نخ با این گزاف و لاف در آنجا چه میکنی
خود بین چنان شدی که ندیدی مرا بچشم پیش هزار دیده بینا چه می کنی
پندار من ضعیفم و ناچیز و ناتوان بی اتحاد من تو توانا چه می کنی
(طفلی عینکیه ها)
مممنون دوست گرامی..متشکر از نظرتون
ممنون خیلی خوب بود
نرود کاموا در سوزن چه با عینک چه بی عینک
شما چایی بخورید بهتره :چایی
پس کار هر بز نیست خرمن کوفتن !
این فکر کنم خوب باشه !
از طنز دوستان گذشته،نظرمن:
اميدبه تبديل غير ممكن به ممكن حتي در بدترين شرايط
آمیخته ای از اکسپرسیونیسم و اگزیستانسیالیسم(نگاه کنید به عینکش)
رگه هایی از کوبیسم هم دیده میشه (چون نخش کوبیده شده)
به نظرم پشت پرده، دست یهودیا توش باشه
خلاصه خیلی پیچیدس و باس فکر کنم
ما میرویم تا که بدوزیم پاره ای هر جا که میرسیم تو با ما چه می کنی
خندید نخ که ما همه جا با تو همرهیم بنگر بروز تجربه تنها چه می کنی
هر پارگی بهمت من میشود درست پنهان چنین حکایت پیدا چه می کنی
در راه خویشتن اثر پای ما ببین ما را ز خط خویش مجزا چه می کنی
تو پای بند ظاهر کار خودی و بس پرسندت ار ز مقصد و معنی چه میکنی
گر یک شبی ز چشم تو خود را نهان کنیم چون روز روشن است که فردا چه می کنی
جائی که هست سوزن و آماده نیست نخ با این گزاف و لاف در آنجا چه میکنی
خود بین چنان شدی که ندیدی مرا بچشم پیش هزار دیده بینا چه می کنی
پندار من ضعیفم و ناچیز و ناتوان بی اتحاد من تو توانا چه می کنی
(طفلی عینکیه ها)
فرو کردن حرف حساب تو مغز آدم بی شعور، درست تو همین مایه هاست
ممنون از نظرت آقا مهدی
اشتباه میزنی داداش
ممنون دوست گرامی شادمون کردی
این یجوری خاصی بود جملش...
توش طنز هم بود
ممنون خوب
چه عینکی هم زده :)
تشکر از چایی:چایی
من رو باش از شما کمک خواستم
شما چایی بخورید بهتره
خیاط نیستن
{67}
ممنون از نظرتون...شاید
نرود کاموا در سوزن
کار هر خر نیست خرمن کوفتن !
چه عینکی هم زده
تشکر از چایی
هر کسی را بهر کاری ساختن...
خیاط نیستن