متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


سلام

امیدوارم حالتون خوب باشه

بعد از سه و اندی سال که اینجا هستم با یکی از دخترای خوب سایت آشنا شدم و از همون اول با هم رابطه ی گرم داشتیم که بعد از چندین سال من حسم بهش به عنوان یک دوست تغییر کرد و من خواستم باهاش ازدواج کنم اولش نمیتونستم بهش حسمو بگم میترسیدم جا بخوره ولی خب بلاخره دلو زدم به دریا و گفتم بهش

خوشبختانه انتظار برخوردی که داشتم کاملا متفاوت بود و اون هم از این قضیه راضی بود

خب بعد از گذشت چندین هفته ( همون مدتی که من سایت نبودم ) رفتیم و با خانواده هامون آشنا شدیم و خوشبختانه خانواده هامون هم موافق این قضیه شدن و ما ی قدم دیگه رفتیم جلو

خب بعد از چندین روز دیگه ما هم عقد کردیم و ی خونه نقلی هم گرفتیم قراره بریم توش از اخر همین ماه شروع کنیم

خیلی دلم میخواست شما دوسامم دعوت کنم ولی خب شرایط یه طوری شد که نشد

حالا هم این بلاگ رو هم زدم که هم از شما طلب حلالیت کنم و هم این که بگم شما در مقابل دوربین مخفی ما هستین و میخواستم حستون رو از این که شما سرکار هستین بپرسم ؟؟ به نظرتون آیا سرکار گذاشتن  شما کار خوبیست ؟؟ واقعا نمیدونم:D :D

نظرات دیوار ها


Arshida23
ارسال پاسخ

Mobarakeee manm davat kon

پدرام
ارسال پاسخ

REZA :
همینجور شوخی شوخی اخربادست خودت میفتی تو دام اونوقت باید عوض بلاگ حلالیت بلاگ وصیت نامه بنویسی(p1)

ی لحظه ناراحت شدم گفتم یعنی بیخبر {7}

:-D:-D:-D

(:
ارسال پاسخ

همینجور شوخی شوخی اخربادست خودت میفتی تو دام اونوقت باید عوض بلاگ حلالیت بلاگ وصیت نامه بنویسی

ی لحظه ناراحت شدم گفتم یعنی بیخبر

پدرام
ارسال پاسخ

TutU :
پدی تو که همیشه انلاینی کی رفتی اخه
{1}


اره کسی توجه نکرد به این موضوع ))

pari7
ارسال پاسخ

maskhare

TutU
ارسال پاسخ

پدی تو که همیشه انلاینی کی رفتی اخه

AZAD
ارسال پاسخ

سرکاری بود؟
داشتم تو بلاگ دنبال اسمه عروس خانوم میگشتم
حیف شد
انشالله دفعه بعد بلاگ بعد

khanoomi2000
ارسال پاسخ



عَخِــــــــی

مريم
ارسال پاسخ

:

نزنش گناه داره
آرزو داره

مريم
ارسال پاسخ

خیلی ناراحت شدم که
واقعی نبود چون میخاستم بیایم عروسی