متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • √ღ❤ღریشوهای با ریشهღ❤ღ√

  •   در گرماگرم عملیات ، دیدم «فرهاد نصیری قره چه داغی» از کمر تاشده و روی زمین زانو زده.گلوله دوشکا پهلویش را پاره کرده بود.به پشت روی زمین خواباندمش و گفتم:«فرهاد جان لبخندی بزن که منبا دوربین خودت یک عکس یادگاری قبل از شهید شدنت بگیرم» ...با گریه می گفتم دوشکا و چهارلول برای زدن هلی کوپتر است و هواپیما، نه آدمی زاد. خون زیادی از او می رفت.به پشت روی زمین خوا…