متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


0Arta
0Arta
۱۳۹۵/۰۲/۲۴

جالبـه هَمـہ فِکـر میکُنَـن خوبَـن!
پَـس ایـن آدَم بَـده کیـہ ؟!


0Arta
0Arta
۱۳۹۵/۰۲/۲۲

جالبـه هَمـہ فِکـر میکُنَـن خوبَـن!
پَـس ایـن آدَم بَـده کیـہ ؟!


0Arta
0Arta
۱۳۹۴/۱۲/۰۳

⇜ کودکـــے کـہ مـــے داند
⇜ گریـہ هاے مادرش
⇜ تن فروشــے هاے خواهرش
⇜ و دســــت هــــاے
⇜ پینــہ بستــہ پدرش
⇜ همـہ از بــے پولـــے است
⇜ چـــگــونــہ
⇜ در مدرسـہ بنویسد
⇜ علم بهتر از ثروت اس

+5

Mehdishirkhani
Mehdishirkhani
۱۳۹۴/۱۱/۳۰

خداااااااااااااااااااااااا
.
.
.
.
.
.
.
.
.
هیچی
فقط داد زدم حواست به من و اون هم باشه

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۲۹

چگونه متوجه شویم.
که رها هستیم…
هر زمان که به جای ترس و اضطراب،
احساس شادی و آسودگی می کنیم؛
رها هستیم…
هر زمان که از عقاید خوب و بد دیگران مستقل باشیم؛
رها هستیم…
وقتی نیاز به تائید را از دست می دهیم،
رها هستیم…
وقتی قبول داریم که به حد کافی خوب هستیم؛
رها هستیم…
وقتی تسلیم لحظه اکنون می شویم، تسلیم آنچه هست؛
و قبول می کنیم که عالم هستی پشتیبان شماست.
رها هستیم…
وقتی که رنجش ها و غم ها را رها و بخشش را انتخاب می کنیم، رها هستیم…

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۲۹

تکنولوژی افرادی را که از شما دورند را به شما نزدیک میکند،

اما افرادی را کنارتان نشسته اند را؛ از شما دور میکند ...

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۲۹

عارفی را پرسيدند:

"زندگی به جبر است یا اختیار؟!"

پاسخ داد:

"امروز" به 'اختیار' من است تا چه بکارم ...!!

اما "فردا" به 'جبر'، محصول آن را درو خواهم کرد ...!!

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۲۹

عارفی را پرسيدند:

"زندگی به جبر است یا اختیار؟!"

پاسخ داد:

"امروز" به 'اختیار' من است تا چه بکارم ...!!

اما "فردا" به 'جبر'، محصول آن را درو خواهم کرد ...!!

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۲۹

خدا عبادت وعده بعد را نخواسته است ؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم

در حالی که معلوم نیست تا یک وعده بعد زنده باشیم.

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۲۹

دوباره بی تاب نوشتن می شوم، اما

می ترسم واژه هایم بیازارند تورا

اما دلگیر نباش از این واژه های بی پروا

که دیوانگان را هرجی به گستاخی شان نیست

و اتهامی وارد نمی شود اگر

کلامشان پیام قلبشان را نرساند

که همه نوشته های من فقط یک رسالت دارند.../؛

تو هم بگذار باقی

به هرچه می خواهند بیندیشند

که من، به طواف لب هایت احرام بسته ام

و به رندی از واژه ها گدایی می کنم

تا بدانی گرچه اثری از مالکیت نیست، اما

من که به دنبال مهرت

سعی صفا و مروه را هفتاد بار رفته ام

و تقصیر همه گناه های ناکرده را

در آغوشت کرده ام

نمی گویم دخیل دست هایت شده ام

می نویسم هرزگی کرده ام

تا خدا قهرش نگیرد

که من به تو اسلام آورده ام

و دهانت را می بویم

و کلامت را هزاران بار از بر می کنم

مبادا گفته باشی دوستت دارم

و من نشنیده باشم

که همیشه منتظرم

تا بر من نازل شوی

و وحی کنی

بخوان مرا تا اجابت کنم تورا

و من به حکم پیامبری ات

تا ابد برایت نماز شب بخوانم

و ریشخند زنم به آنان که مرا دیوانه ای هرزه خوانند