متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


VaMpAYeR
VaMpAYeR
۱۳۹۲/۰۳/۲۵

هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود
هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم
و هنگامی تشنه آتش شدم،
که در برابرم دریا بود و دربا و دریا …!!

VaMpAYeR
VaMpAYeR
۱۳۹۲/۰۳/۲۵

آیا در این دنیا کسی هست بفهمد
که در این لحظه چه می کشم ؟ چه حالی دارم؟
چقدر زنده نبودن خوب است ، خوب خوب خوب...!!

VaMpAYeR
VaMpAYeR
۱۳۹۲/۰۳/۲۵

من چیستم؟
لبخند پر ملامت پاییزی غروب در جستجوی شب
که یک شبنم فتاده به چنگ شب حیات ، گمنام و بی نشان
در آرزوی سر زدن آفتاب مرگ...!!

♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥

VaMpAYeR
VaMpAYeR
۱۳۹۲/۰۳/۲۴

شعبان شد و پیک عشق از راه آمد

عطر نفس بقیت الله آمد

با جلوه ی سجاد و اباالفضل و حسین

یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد


5+

VaMpAYeR
VaMpAYeR
۱۳۹۲/۰۳/۲۴

تو چه گفتی سهراب؟

قایقی خواهم ساخت

باکدام عمر دراز؟

نوح اگر کشتی ساخت عمر خود را گذراند

با تبر روز و شبش بر درختان افتاد

سالیان طول کشید

عاقبت اما ساخت

پس بگو ای سهراب شعر نو خواهم ساخت

بی خیال قایق

یا که میگفتی تا شقایق هست زندگی باید کرد

این سخن یعنی چه ؟

با شقایق باشی… زندگی خواهی کرد ؟

ورنه این شعر و سخن یک خیال پوچ است

پس اگر میگفتی تا شقایق هست حسرتی باید خورد جمله زیباتر میشد

تو ببخشم سهراب که اگر در شعرت نکته ای آوردم انتقادی کردم

بخدا دلگیرم از تمام دنیا

از خیال و رویا

بخدا دلگیرم بخدا دلگیرم...

VaMpAYeR
VaMpAYeR
۱۳۹۲/۰۳/۲۴

روزگاريست همه عرض بدن ميخواهند

همه از دوست فقط چشم و دهن ميخواهند

ديو هستند ولي مثل پری مي‌پوشند

گرگ‌هايی كه لباس پدري می ‌پوشند

آنچه ديدند به مقياس نظر می سنجند

عشق‌ را همه با دور كمر می سنجند

خب طبيعی ست كه يك روزه به پايان برسد

عشق‌هايی كه سر پيچ خيابان برسد