هیچ چیز به اندازه افكارمان ما را گول نمی زنند. (فرانسوا لاروشفوكو)

خدایا از قصه های تنهاییت برایم بگو
گوشم شنواست
میشنوم

غــم نبودنـــت

فِکر تــُ ــو رآ

حَتـّیـ دَر میـ ـآنـِ خَندِهـ هــ ــآیَمـ

نـِمیـ تــَوآنـَمـ پــِنهــ ــآنـ کــُنـَمـ ــ ـ

هــَ ــر چـِقَـدر کـِه میـ خَندَمـ

بـ ـآز هـَمـ

غــَمـ نَبودَنـَتـ خـُ ـودنَمـ ـآییـ میـ کــُنـَد

http://www.hamkhone.ir/member/19113/blog/view/123268/
خوشحالم میکنی به بلاگم سر بزنی
با عنوان حرف دل

عاشق شده ای دل من؟؟؟؟؟؟ باشه ولی غم هایت مبارک

ﻣـﺮﺩ ﺑــﺎﯾــﺪ ﻭﻗــﺘــﯽ هـمـسـرش ﻋـﺼـﺒـﺎﻧـﯿـﻪ,ﻧـﺎﺭﺍﺣـﺘـﻪ,

ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﺰﻧﻪ ﻭﺍﯾﺴﻪ ﺭﻭﺑﺮﻭﺵ ﺑﮕﻪ :

ﺗﻮ ﭼﺸﺎﻡ ﻧﯿﮕــــﺎ ﮐﻦ , ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻢ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﻡ ﻧﯿﮕﺎ ﮐﻦ

ﺣﺎﻻ ﺩﺍﺩ ﺑﺰﻥ , ﺑﮕﻮ ﺍﺯ چی ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ؟؟؟

ﺑﻌﺪ همسرش ﺩﺍﺩ ﺑﺰﻧﻪ , ﮔﻠﻪ ﮐﻨﻪ , ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﮑﺸﻪ , ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻪ

ﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺎﯼ ﺯﻧﻮﻧﻪ ﺵ ﺑﮑﻮﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﻐﻠﻪ مرد

ﺁﺧﺮﺵ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺯﯾﺮ ﮔﺮﯾﻪ

ﻫـﻤـﻮﻧـﺠﺎ ﺑـﺎﯾـﺪ ﺑـﻐـﻠـﺶ ﮐـﻨـﻪ

ﻧـﺬﺍﺭﻩ ﺗـﻨـﻬـﺎ ﺑـﺎﺷــﻪ

ﺣـﺮﻑ ﻧـﺰﻧـﻪ , ﺗـﻮﺿـﯿـﺢ ﻧـﺪﻩ

ﮐﻞ ﮐﻞ ﻧﮑﻨــــــــﻪ , ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻧﮑﻨﻪ

ﻓﻘﻂ ﻧﺬﺍﺭﻩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﻪ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ

ﻣﺮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺘﺎ ﻣﺮﺩﻭﻧﮕﯿﺸﻮ

ﺑﺎ

ﺳـــﮑﻮﺕ ﺛﺎﺑـــﺖ ﮐـــﻨــــﻪ ... ﺑـــﺎ ﺑـــﻐـــﻠـــــــﺶ!

میخواستم شرایطم بهتر از این باشه

میدونستم حق تو بهتر از ایناشه

میخواستم بسازم یه زندگیِ بهتر

به سلیقۀ تو اگه باشه چه بهتر

یه سقف محکم که بی ترک باشه

دوخوابه، لوکس و کمی با نمک باشه

یه خوابش صورتی با تخت خوابی قرمز

یه دخترک تُپُل بجای سگ باشه!

میخواستم دنیای تو رنگی منگی باشه!

ریلکس و راحت بدون هیچ دنگ و فنگی باشه!

عشق بازیمون رو تخت خواب خالی، عین فیلم Action جنگی منگی باشه!

پوکیده گیجگام نیستم هیجا با اونایی که جیبای شلوارشون شیش تاست شیشم خیلی هاشون ایسکام میشن..عقایدم فرق ندارن با بیست سال پیشم..اگه پهلوونم اگه اهل دودم اگه همه جورن باهام ربطش به خودمه رپ ایران مشغول دست رشته شدنه یکیم مینازه به ونپیجه شوهرش...

مهم نیست ما که خوبیم ردیفیم با یه اسکان چایی رو میز اگه خورشیدو دیدم تو شبام اگه با یه پیکم میرم تو هوا ربطش به خودمه ..اگه زیر پاهام قلبتو لح کردم اگه یه عوضی ولگردم ..من هم سودم هم زرر..هم کورم هم کرم... مشت تو فکو دماغو دندونمم زدم یادم بمونه سمت رفیق که سحل داش سمت هم خونمم نرم... اگه سکوتتو دوس دارم جای صدات اگه جای ضامن دار خدا ضامن ماست به خودم مربوط.......

زنگ زدی گفتی کافه قدیمی!پنج دیقه دیر کنی کافی نبینی ...شل شدم گفتم چی شده عشقم گفتی پشت تلفن بهتر قافیه نچینی...

گفتی زود بیا کلی کار دارم حرف زدی مثه کلی اب با من یه جورایی به جنون رسوندی تو منو...گفتی بیا منم رسوندم خودمو...

گرفتی فنجونو بالای دستت اروم میکردی پلکاتو بازو بسته...یادمه به فنجونه لب نمیزدی واسه چند دیقه حرف نمیزدی...

ترکید دیگه بغضت اروم اروم از چشمت بارید دیگه بارون خانوم...شکستم دیگه اروم داغون وقتی دیدم میری تو با اون....

سلام دوست عزیز ی سری به بلاگ منم بزن پشیمون نمیشی!!!!