متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


nataris21
nataris21
۱۳۹۳/۱۱/۰۴

به دخترای امروزی بگی دوسش داری

پرو میشه میره !

بهش بگی ازش بدت میاد

نا امید میشه و میره !

محبت کنی

خوشی میزنه زیر دلش و میره !

محبت نکنی

از یکی دیگه محبت میگیره و میره !

خلاصه میره …

خودتو خسته نکن!!!
والا به خدا تجربه ثابت کرده!!!

nataris21
nataris21
۱۳۹۳/۱۱/۰۳

خنده ی دخترای خارجی :

یه زره لپا سرخ میشه بعدشم ساکت میشن

خنده ی دخترای ایرانی :

ههههههه

رکوع

سجده

قیام

بهم خوردن موهاااا

گریه

آخرشم جیغ میزنه میگه وااااای جیشم ریخت

sohil206
sohil206
۱۳۹۳/۱۰/۲۳

sohil206 :
پدری بودکه دخترشو میفروخت ی روزدختره فرارمیکنه وبه شیخی که حاکم اون شهربودپناه میبره
شیخ به دختره دلداری میده میگه نترس من مواظبت هستم شب وقتی دختره میخوادبره تواتاقش
بخوابه میبینه شیخ بابدنی لخت ازدختره تقاضامیکنه که باهم شب روسرکنن دختره ازکاخ فرارمیکنه
توجنگل و ی کلبه میبینه که کنارش چندتا پسر نشستن دارن مشروب میخورن ساقی دختررو
میارش کنارآتیش دختره باگریه همه چیزو تعریف میکنه ساقی میگه نترس مابا توکاری نداریم برو
توکلبه بخواب دختره بیچاره باخودش میگه پدرم به من پدری نکرد،شیخ هم خواست بهم تجاوزکنه
حالامن توکلبه ی چندتاجوان مست تاصبح چه جوری بخوابم… دختره خوابش میبره صبح وقتی بلند
میشه میبینه چندتاجوان خوابیدن و پتوهاشون رو کشیدن رو دختره تا گرمش بشه که چشش می
افته به ساقی میبینه پیک عرق دستشه ویخ زده ساقی تاصبح توسرمابیداربودتادختره درامان
باشه دختره میره پیش ساقی پیک روبرمیداره میگه روزی اگرحاکم این شهرشوم. خون صدشیخ
فدای یک مست خواهم کرد. درکعبه دومیخانه بناخواهم کرد. تانگویند مستان زخدابیخبرند.

به ۴ چیز اعتماد نکن:
اول به حرف دختری که وعده میده سر جلسه بهت تقلب برسونه !
دوم به استادو معلمی که در طول ترم نیشش تا بناگوش بازه !
سوم به حرف دختری که میگه هفته آخر ترم رو تعطیل کنیم !
چهارم به حرف رفیقت که میگه واسه امتحان هیچی نخوندم !

reyhaneh
reyhaneh
۱۳۹۳/۱۰/۲۳

پدری بودکه دخترشو میفروخت ی روزدختره فرارمیکنه وبه شیخی که حاکم اون شهربودپناه میبره
شیخ به دختره دلداری میده میگه نترس من مواظبت هستم شب وقتی دختره میخوادبره تواتاقش
بخوابه میبینه شیخ بابدنی لخت ازدختره تقاضامیکنه که باهم شب روسرکنن دختره ازکاخ فرارمیکنه
توجنگل و ی کلبه میبینه که کنارش چندتا پسر نشستن دارن مشروب میخورن ساقی دختررو
میارش کنارآتیش دختره باگریه همه چیزو تعریف میکنه ساقی میگه نترس مابا توکاری نداریم برو
توکلبه بخواب دختره بیچاره باخودش میگه پدرم به من پدری نکرد،شیخ هم خواست بهم تجاوزکنه
حالامن توکلبه ی چندتاجوان مست تاصبح چه جوری بخوابم… دختره خوابش میبره صبح وقتی بلند
میشه میبینه چندتاجوان خوابیدن و پتوهاشون رو کشیدن رو دختره تا گرمش بشه که چشش می
افته به ساقی میبینه پیک عرق دستشه ویخ زده ساقی تاصبح توسرمابیداربودتادختره درامان
باشه دختره میره پیش ساقی پیک روبرمیداره میگه روزی اگرحاکم این شهرشوم. خون صدشیخ
فدای یک مست خواهم کرد. درکعبه دومیخانه بناخواهم کرد. تانگویند مستان زخدابیخبرند.

sohil206
sohil206
۱۳۹۳/۱۰/۲۲

قسمتی از دفترچه تلفن یك ترك
. آباس
. اسخر
موسن
جفر
. ریزا
. گاسم
. گربون
. ممد تخی
اذیذ مادر چریم آگا
. کاذوم -- خت سابتش
. کاذوم -- ایرانصلش
. هوسین دایو
. آبدولا امه
. سادخ آمه
. ماهومد
. باجاناغ
.قینم گیل
.اورادن ننسی
.اورادن ددسی
.بالدز
.ات قولی
.بای گوش ممه
.تومان جرخ فهم
چبلای اهبر

nataris21
nataris21
۱۳۹۳/۱۰/۲۲

به شخصه خیلی با نماز میت حال میکنم
وضوکه نمیخواد
رکوع و سجده که نداره
کفشاتم درنمیاری
آخرشم ناهارمیدن. ..

اصن عبادت یعنی این )))))))

parsik
parsik
۱۳۹۳/۱۰/۲۱

درودبرشما...
مخالف یا موافق؟
http://www.hamkhone.ir/member/9250/blog/view/176295/

nataris21
nataris21
۱۳۹۳/۱۰/۲۱

تو صف سبد کالا بودم، یکی بلند داد زد: کی هول میده؟؟

.
.
.
ندا آمد بی ادبان!
فهمیدم لقمان هم تو صفه