متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


saeed1360
saeed1360
۱۴۰۰/۰۹/۱۶

تا بود بار غمت بر دل بی‌هوش مرا

سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا

نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر

تا به خاطر بود آن زلف و بناگوش مرا

hamedpanaha
hamedpanaha
۱۳۹۵/۰۶/۲۸

سادس خیلی پی ام بده
09337418692
حامدم

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۵/۰۶/۱۷

چیزی به من بگو

مثل بهار

مثلا شکوفه کن!

و یا ببار

مانند رحمتی بر درونم

یا رنگین کمان باش و

روحم را در آغوش بگیر

چیزی بگو

فراتر از حرف باشد

جانم را لمس کند

چیزی بگو

مثلا کنارت هستم...

Fereshteh
Fereshteh
۱۳۹۴/۰۵/۲۵

روزی از لقمان پرسیدند ادب از که آموختی؟

گفت: از ارواح جدم ، ضمنا هیچکدوم نیستید در حدم !

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

و لقمان هم زین پس به جمع شــاخ ها پیوست

+5

MYRA_AMIR
MYRA_AMIR
۱۳۹۴/۰۵/۲۵

هیچ عروسکی
پیر نمی شود
دخترها
مهربان ترین مادرانند…

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۵/۲۱

گاه یک لبخند آنقدر عمیق می شود، که گریه می کنیم

گاه یک نغمه آن قدر دست نیافتنی می شود، که با آن زندگی می کنیم

گاه یک نگاه آن چنان سنگین است، که چشمانمان رهایش نمی کنند

و گاه یک عشق آن قدر ماندگار می شود، که فراموشش نمی کنیم.

رویای با تو بودن را

نمی توان نوشت، نمی توان گفت و حتی نمی توان سرود!

با تو بودن قصه شیرینی ست به وسعت تمام تنهایی‌ها

و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتنت

و... و من همچون غربت زده ای در آغوش بی کران دریای بی کسی

به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد

تا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید

عزیز دریایی من...

صبا
صبا
۱۳۹۴/۰۵/۱۹

آدم همیشه به خاطر نقطه ضعف هایش تو دردسر می افتد!
مگس ها باید چیزهای چسبناک را خیلی دوست داشته باشند...
شب پره ها شعله را...
و آدم ها، " عشق " را ...

" هربر لوپوریه "

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۵/۱۹

بعضی ها را بدرقه کنید حتی اگر لایق بدرقه نباشند..

بدون کنار زدن پنجره.. بدون سربرگرداندن به عقب..

بعضی ها را بدرقه کنید و بگذارید به قلب هایی بروند در اندازه ی خودشان..

حتی اگر مطمئن باشید روزی با چشمانی وحشت زده و بی پناه بر خواهند گشت..

زخم های خاطراتشان را ببندید.. بودن های ناروایشان را بشویید..

غرور و دروغ و قضاوتشان را در چمدانشان بگذارید و بگذارید به هر کجا که باید بروند، بروند..

بگذارید در گذشته به جایی که به آن تعلق دارند آرام بگیرند.. برایشان گریه کنید..

سوگواری کنید.. و بدانید این از دست دادنی ضروری ست برای به دست آوردنی گران بها...

صبا
صبا
۱۳۹۴/۰۵/۱۸

دشمنان خود را دوست بدارید،

زیرا بهترین جنبه های شما را به نمایش میگذارند.

" فردریش نیچه "


saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۵/۱۸

بعضی ها؛ شبیه یک انجیر رسیده می مانند

که یکهو؛ از آسمان می افتند در دامن رنگ و وارنگ زندگی ات...

آن قدر بی هوا که اصلا نمیدانی چه شد... چگونه شد...

اصلا خودت را می زنی به کوچه علی چپ و از بودنش لذت می بری.

بعضی ها؛ شبیه عطر بهارنارنج هستند در کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ دلت،

نفس می کشی... آنقدر عمیق؛ که عطر بودنشان را تا آخرین ثانیه ی عمرت؛ در ریه هایت ذخیره کنی...

بعضی ها؛ شبیه ماهی قرمز کوچکی هستند که افتاده اند در تنگ بلورین روزگارت

جانت را با جان و دل در هوایشان؛ تازه می کنی...

بعضی ها؛...

اصلا چرا باید از در و دیوار مثال بزنیم!؟

بعضی ها؛ آرامش مطلقند؛ لبخندشان... تلالو برق چشمانشان؛ صدای آرامشان...

اصلِ کار، تپش قلبشان... انگار که یک دنیا آرامش را به رگ و ریشه ات تزریق می کند.

و آنقدر عزیزند؛ آن قدر بکرند؛ که دلت نمی آید حتی یک انگشتت هم بخورد بهشان...

می ترسی تمام شوند و تو بمانی و یک دنیا حسرت!

بعضی ها؛ بودنشان... همین ساده بودنشان... همین نفس کشیدنشان؛

یک عالمه لبخند می نشاند روی گوشه لبمان...

و من چقدر دوست دارم این بعضی ها را.