متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • ایکاش

  • ایکاش آدمها رو اونجوری که هستن بپذیریم..با کمی ها و کاستیهاشون ایکاش آدمها رو اونجوری که خودمون میخوایم تفسیر نکنیم ایکاش دنیا رو فقط از دریچه نگاه خودمون نبینیم ایکاش همون حقوقی رو که واسه خودمون قایلیم واسه دیگران هم قایل بشیم ایکاش به آدمها اجازه اشتباه کردن بدیم و تلاش نکنیم فرصت تجربه کردن رو ازشون بگیریم ایکاش بجای اینکه زور بزنیم دیگران رو تغییر بدیم سعی کنیم خودمون تغییر کنیم ایکاش به آدمه…
  • تکیه بر باد

  •   به خيالم كه تو دنيا واسه تو عزيزترينمآسمونها زير پامه اگه با تو رو زمينمبه خيالم كه تو با من يه هميشه آشناييبه خيالم كه تو با من ديگه از همه جداييمن هنوزم نگرانم كه تو حرفهام رو ندونياين ديگه يه التماسه من مي‌خوام بياي بمونيمن و تو چه بي‌كسيم وقتي تكيه‌مون به بادهبد و خوب زندگي من رو دست گريه دادهاي عزيز هم قبيله با تو از يه سرزمينمتا به فرداي دوباره …
  • عشق بی حاصل

  • در شبی غمگین‌تر از من قصه رفتن سرودی تا که چشمم را گشودم از کنارم رفته بودی تا که چشمم را گشودم از کنارم رفته بودی ای دریغا دل سپردن به عشق تو بیهوده بود وعده‌ها و خنده‌های تو به نیرنگ آلوده بود ای ز خاطر برده عشق آتشینم رفتی اما من فراموشت نکردم چلچراغ روشن بیگانه بودی سوختم و بیهوده خاموشت نکردم رفتی اما قلب من راضی نشد بر تو و بر عشق خود نفرین کنم بی تو شاید بعد از این افسانه…
  • خخخخخخخخخخ

  • رسیدی اس بده چیست؟ . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . اس ام اس  یک کشاورز زحمت کش شیرازی به محصولات باغش.
  • رهایی.

  • کفتر کشته پروندن ندارهرو خاک و خونا کشوندن ندارهکفتر کشته پروندن ندارهکتاب کهنه ، که خوندن ندارهداره از تنهایی گریم میگیرهتوی این شهر دیگه موندن ندارهکی میشه که من و توما بشیم و رها بشیممرغ پر بسته که کشتن ندارهوقتی کشتی دیگه گفتن ندارهاز یه دربچه ی تاریک و سیاهپایه پیر و خسته دیدن ندارهاگه تو باغچه فقط یه گل باشهگل اون باغچه که چیدن ندارههر درختی که یه روزی پیر میشهاونو از ریشه سوزوندن ندارهکی می…
  • تنهایی

  • چنان دل کندم از دنیاکه شکلم شکل تنهایی ستببین مرگ من را در خویشکه مرگ من تماشایی ستمرا در اوج می خواهیتماشا کن تماشا کندروغین بودم از دیروزمرا امروز حاشا کندر این دنیا که حتی ابرنمی گرید به حال ماهمه از من گریزانندتو هم بگذر از این تنهافقط اسمی به جا ماندهاز آنچه بودم و هستمدلم چون دفترم خالیقلم خشکیده در دستمگره افتاده در کارمبه خود کرده گرفتارمبه جز در خود فرو رفتنچه راهی پیش رو دارمرفیقان یک به…
  • عدالت خدا

  • روزی سه کودک با ده سیب نزد ملا نصرالدین رفتند و او خواستند سیبها را با عدالت بین آنها تقسیم کند ملا نصرالدین از آنها پرسید با کدام عدالت؟..عدالت زمینی یا آسمانی؟ هرسه گفتند البته عدالت آسمانی ملا به اولی هشت سیب داد..به دومی دوسیب و به سومی سه تا پس گردنی زد هرسه کودک اعتراض کردند که این چه عدالتیست؟ ملا گفت خدا همواره نعمتهایش را اینگونه بین بندگانش تقسیم میکند آنگاه تمام سیبها را از آنها گرفت و …
  • نقاب

  • هر گاه در زندگی کسی با نقاب دین و مذهب به شما نزدیک شد از او بپرهیزید چون او یا به مالتان چشم دوخته و یا ناموستان
  • دین

  • آدمهای خوب ؛؛ خوب هستند و کارهای خوب انجام میدهند آدمهای بد و شرور ؛ بد هستند و اعمال شرورانه انجام میدهند اما آدمهایی هستند که میخواهند ظاهر خوبی داشته باشند و اعمل شرورانه انجام دهند این آدمها برای رسیدن به اهدافشان نیاز به ماسک دارند ماسکی به نام دین…
  • وقتی بزرگ بشی میخوای چیکاره بشی؟

  • من:وقتی بزرگ بشی چیکار میکنی؟ اون:عروسی من:نه ؛منظورم اینه که چیکاره میشی؟ اون:داماد من:منظورم این بود که بزرگ که شدی چه میکنی؟ اون:زن میگیرم من:ای خدا؛عمو جون میخوام برام بگی اگه بزرگ شدی برای پدر و مادرت چیکار میکنی؟ اون:عروس میارم من:عجب گیری کردما؛....عمو وقتی بزرگ بشی پدرو مادرت ازت چی میخوان اون: نوه من:خدایا منو بکش از دست این راحت بشم اون:خدانکنه...آخه عمو تو هنوز زن نگرفتی من:خداااااااااا…