متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


sasan61
sasan61
۱۳۹۲/۱۱/۰۳

این لحظه های تمام نشدنی
برایم سخت میگذرند…
نبضم کند میزند…
قلبم تیر میکشد…
دارم صدای خورد شدن احساس پاکم را …
لابه لای چرخ دنده های زندگی میشنوم…
آری خورد شدم به جرمی که نمیدانم…

sasan61
sasan61
۱۳۹۲/۱۱/۰۳

چه خوش باور بودم...! گمان می کردم...
فصل درد ها رو به پایان است ...
و خوشبختی همین نزدیکیست!
افسوس...
شادی هایم بی دوامند !

fatemeh63
fatemeh63
۱۳۹۲/۱۰/۲۸

fatemeh63 :
گاهی خلوت دوست را به هم بریز تا بداند که تنها نیست . این مرام ماست که در وجود دوست خانه ای داشته باشیم حتی به مساحت یک یاد.

besiar zibaaaaaa

sasan61
sasan61
۱۳۹۲/۱۰/۲۸

گاهی خلوت دوست را به هم بریز تا بداند که تنها نیست . این مرام ماست که در وجود دوست خانه ای داشته باشیم حتی به مساحت یک یاد.