آوای باد انگار آوای خشک سالیست

دنیا به این بزرگی ، یک کوزه سفالیست

باید که عشق ورزید ، باید که مهربان بود

زیرا که زنده ماندن هر لحظه احتمالیست ...

آوای باد انگار آوای خشک سالیست

دنیا به این بزرگی ، یک کوزه سفالیست

باید که عشق ورزید ، باید که مهربان بود

زیرا که زنده ماندن هر لحظه احتمالیست ...

گرگها خوب بدانند ،در این ایل غریب

گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز

گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند

توی گهواره چوبی، پسری هست هنوز

آب اگر نیست نترسید، که در قافله مان

دل دریایی و چشمان تری هست هنوز…

به همه کس عشق بورز

به تعداد کمی اعتمادکن

به هیچکس بدی نکن

‏"شکسپیر"

‏+5

تنهاچیزی که خداوندازبشر

می خواهد یک قلب آرام است

‏"شکسپیر"

كاش توي شبهام شمع بودي در كنارم
نه ستاره اي كه گاه هست و گاه نيست
نه كه خورشيد و ماه
گاه قهر و گاه آشتي
كاش دنيا فرصت تكرارداشت
يا لااقل زخم قلبم قدرت انكار داشت
كاش زندگي لحظه اي بدون اي كاش داشت

می دانی؟

یک وقت هایی باید

رویِ یک تکه کاغذ بنویسی

تعطیل است

و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت

... ... باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال سوت بزنی

در دلت بخندی به تمام افکاری که

پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویی:

بگذار منتظر بمانند.

حبابها همیشه قربانی هوای درونشان میشند......