متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


saeed1360
saeed1360
۱۳۹۳/۰۲/۲۲

ای شب آرام، ای نور ماه، ای عطر شکوفه ها، امشب به سراغ یار من روید،

شاید که او چشمانش را از برای خفتن بر هم نهاده، خواب دلپذیری بیند.

کاری کنید که در خواب خوش، مشتاقانه از من یاد کند و سحرگاهان از پی دیدار من، انگشت بر در اتاقم زند.

ای عطر شکوفه ها، ای نور ماه، ای شب آرام، مبادا مرا فریب دهید،

زیرا صبحگاهان طعم بوسه های او، به من خبر خواهد داد که دیشب به بالینش رفته اید یا نرفته اید.

Fereshteh
Fereshteh
۱۳۹۳/۰۲/۱۸

نصیحت کردن پدر من:
وقتی در سکوت نگاش می کنم....چیه مث بز نیگا میکنی
وقتی لبخند میزنم....خیلی بی عاری
وقتی اخم می کنم... طلبکاری
وقتی حرفهاشو تایید می کنم...فقط بلدی بگی بعله هیچی که حالیت نیست
وقتی خودمو میزنم به اون راه...اصن تو آدمی با تو حرف بزنم
آخرش هم محکم میزنه پس کلمو میره
خو پدرِ من اینو از همون اول بزنو برو انقدم وقت منو خودتو نگیر
والا
*************************************************
+5 واسه همشهری

sina21
sina21
۱۳۹۲/۱۰/۲۲

من از تمام دنیا
فقط ان دایره ی مشکی چشمان تو.را می خواهم
وقتی که در شفافیتش
بازتاب عکس خودم را میبینم
+5+

amir3kc
amir3kc
۱۳۹۲/۱۰/۲۱

ﺑﻌﻀﯽ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺯﯾﺮ ﭼﺸﻤﺸﻮﻥ ﺧﻂ ﻣﯿﮑﺸﻦ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻗﺮﺍﺭﻩ ﺗﻮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﯿﺎﺩ !

amir107
amir107
۱۳۹۲/۱۰/۲۱

گاهـی آدم می مانـد بین "بـودن" یا "نبـودن"...

به رفتــن که فکر می کنی

اتفاقـی می افتـد که منصرف می شـوی
...

می خواهی بمانـی ٬ رفتاری می بینـی که انگار بایـد بروی

و این بلاتکلیفـی خودش کلی "جهنـــــم" است...