متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • شعری زیبا از سعدی

  • دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم تو را من دوست می‌دارم خلاف هر که در عالم اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم…
  • شعری از قیصر امین پور

  •     سراپا اگر زرد و پژمرده ايم ولي دل به پاييز نسپرده ايم چو گلدان خالي لب پنجره پر از خاطرات ترك خورده ايم اگر داغ دل بود ما ديده ايم اگر خون دل بود ما خورده ايم اگر دل دليل است ما آورده ايم اگر داغ شرط است ما برده ايم اگر دشنه ي دشمنان گردنيم اگرخنجر دوستان گرده ايم گواهي بخواهيد اينك گواه همين زخم هايي كه نشمرده ايم دلي سربلند و سري سر به زير از اين دست عمري به سر برده ا…