متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


hadi2008jjg
hadi2008jjg
۱۳۹۳/۰۵/۱۱

تنهایی ام را کســی شریک نیست مطمــــئن باش .... دستِ احتــــیاج به سمت ِتــــو که هیـــچ به سمت ِ خودم هم دراز نخواهم کرد...

CR7777777
CR7777777
۱۳۹۳/۰۵/۱۱

با سلام خدمت شما دوست گرامي
خوشحال ميشم اگر عطر دل انگيزه حضورتون در اخرین بلاگم رو ببینم
و همچنين اگر نظري در موردش داشتين رو با ما به اشتراک بزارين
و به بخشید اگه یکم تلخ
http://www.hamkhone.ir/member/29649/blog/view/136345/

kamran1000
kamran1000
۱۳۹۳/۰۵/۰۲

نگاه همه ب پرده سینما بود.(جشنواره فیلم های 10 دقیقه ای بود ب گمانم)اکران فیلم شروع شد.
شروع فیلم:تصویر سقف یک اتاق... دو دقیقه از فیلم گذشت...
سه،چهار،پنج
8 دقیقه اول فیلم تنها تصویر سقف اتاق بود!
صدای همه در آمد.اغلب حاضران سالن سینما رو ترک کردن.
ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین.
و ب یک معلول قطع نخاع خوابیده روی تخت رسید...
جمله زیر نویس فیلم:این تنها 8 دقیقه از زندگی این انسان بود و شما طاقتش را نداشتید.
خدایا شکر....
=23

babk
babk
۱۳۹۳/۰۵/۰۱

خداوندا برای همسایه که نان مرا ربود،نان!!برای عزیزانی که قلب مرا شکستند،مهربانی!!برای کسانی که روح مرا آزردند،بخشش!!و برای خویشتن خویش آگاهی و عشق می طلبم

Kaveh33
Kaveh33
۱۳۹۳/۰۵/۰۱

●●●●●●▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●ا

تعداد بیشماری پیکان جوانان گوجه ای از ۷ بوگاتی ویرون سبقت گرفتند!

شیخ را پرسیدم تعبیرش چیست؟ فرمود :

۷ روز وفور سرعت اینترنت در پیش داریم؛ پس از آن قحطی اینترنت خواهد بود

باید در دوران وفور دانلود کنیم و برای دوران قحطی پس انداز نماییم!!! )))))

●●●●●●▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●ا

kamran1000
kamran1000
۱۳۹۳/۰۵/۰۱

مهم ترین نگرانی وقتی است که میخواهی به کسی از ته دل بگویی دوستت دارم

میگویی ولی افسوس که مانند ندای چوپان دروغگو به نظر میرسد,

با این تفاوت که تو داری چوب چوپان های دروغگویی را میخوری که

ندای دروغشان همه چیز را خراب کرده اند

๓คh๓໐໐໓
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۳/۰۵/۰۱

اعتراف میکنم : من یه زمانی جزء اقلیت های هندی بودم !
آخه یه گاوی رو به عنوان عشق می پرستیدم

miladsj
miladsj
۱۳۹۳/۰۴/۳۱

ی کلام اینجا باش . . .

بودنت با دل من بی صدا هم زیباست !

:+5



aryan_
aryan_
۱۳۹۳/۰۴/۳۱

یک قطره ام و گاه چنان موج می زنم

در خود که ناگزیری دریا ببینیم......

محمدعلی بهمنی

omid1392
omid1392
۱۳۹۳/۰۴/۳۱

من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو! کلبه ی غریبی ام را پیدا کن، کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! مرا می یابی