متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • دقت کردین .....

  • دقت کردین؟!؟!؟!!!؟!؟!؟!تو این هوای سرد،آدم حسش نمیگیره بره حمام ... اما وقتی رفت زیر دوش حمام ،دیگه نمیتونه از آب گرم حموم دل بکنه!!!!!   دقت کردین همیشه امتحانا ،سوال های نام ببرید رو بلدی توضیح بدی اما سوالهای توضیح دهید رو فقط بلدی نام ببری؟؟؟؟!!!!فقط من اینجوریم عایا؟؟؟؟!!!!   دقت کردین همیشه تو امتحانا دقیقا همون سوالی میاد که شما نخوندینش و تو دلتون گفتین بابا اینکه …
  • یه بار خواستیم ورزش کنیم !

  • امروز صبح بعد از مدتها تصمیم گرفتم با دوستم بریم ورزش کنیم!گرمکن نارنجیمو پوشیدم و زدم بیرون.و حالا توجه کنید به تیکه‌های ملت :نارنگی! کجا میری؟… پرتقال! بدو تا نخوردمت!هویج! مگه خرگوش دنبالت کرده؟ته‌ سیگار!رفتگر! برو ۹ شب بیا بابا!چی‌توز موتوری!سن ایچ و دیگر هیچ!لینا توپی!! انقدر جون نده بابا!اسمارتیز! بقیه دوستات کجان؟بچه‌ها! بچه ها! گارفیلد!الان کدوم مسئول باید رسیدگی…
  • اعتراف میکنم

  • آقا شنبه هفته پیش که میخواستم برم دانشگاه یه تیپ بسیار بچه درس خون زده بودم و حالا هنظفری هم تو گوشم که هر کی میدید منو میفکریدید من حالا چی گوش میدم !!! تو سرویس دانشگاه 30 تا دختر بودند 4 تا پسر ... منم با هنظفری! آهنگ میگوشیدم که ی دفه از یه جای مهم واسم زنگ زدن و تا اومدم ج بدم قطع شد ... ما رو میگی هول کردیم ؛ فلفور سیم هنظفری رو از تو گوشی در آوردیم که زنگش بزنیم و چشمتون روز بد نبینه ... : …
  • ﻧـــﺤــﻮﻩ ﺑـــﻬـﻢ ﺯﺩﻥ ﺩﺧــــﺘــﺮ ﻭ ﭘـــﺴــﺮﺍﯼ ﺍﯾـــﺮﺍﻧـــی !…

  • - ﺧﯿﻠﯽ ﭘﺴﺘﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﺭﯾﺨﺘﺖ ﻭ ﺑﺒﯿﻨﻢ. ﺑﺎﯼـ ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﯼ ﺍﻣﺎ ﻫﺮﺟﻮﺭ ﺭﺍﺣﺘﯽ. ﺑﺎﯼ- ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯽ؟ ﻧﺒﺎﯾﺪﻡ ﺑﺪﻭﻧﯽ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﮐﺠﺎ ﭘﺮﺗﻪ ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮﺕ. ﺑﺎﯼـ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻋﻮﺿﯽ ﺣﺮﻑ ﺩﻫﻨﺖ ﻭ ﺑﻔﻬﻢ ﺍﺻﻶ ﺑﺮﻭ ﺑﻪ ﺟﻬﻨﻢ. ﺑﺎﯼ- ﻭﺍﻗﻌﺂ ﮐﻪ ... ﺍﻧﻘﺪ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﺮﻭ ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ ﯾﻪ ﺭﯾﮕﯽ ﺑﻪ ﮐﻔﺸﺖ ﻫﺴﺖ. ﺑﺎﯼـ ﻓﻌﻶ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﯾﮕﺎﺗﻮ ﮐﻔﺶ ﺗﻮﺋﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﺎﺯﯼ ﺭﻭ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﯽ. ﺑﺎﯼ- ﻣﻦ؟ ﻣﻦ؟ ﺗﻮ ﻭﺍﺳﺖ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ . ﺑﻤﯿﺮﻡ ﺑﺮﻡ. ﺑﺎﯼـ ﺧﺐ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﮕﯽ ﺩﯾ…
  • فاسد ترین زن دنیا ....

  • فاسد ترین زنِ دنیا......................مادرِ شنگولو منگولو حبّه انگور بود....!!!که بدون شوهر 3 تا بچه داشت و هیچوقت هم خونه نبود...!! :| :)))))
  • چندتا از دروغ های مشهورمون

  • این لباس جنسش ترک اصلههمه بچه ها خوشگلن از فکر تو تا خود صبح بیدار بودم این آخرین سیگاریه که میکشم منو تو جوونیام ندیدی این بهترین کادوییه که تو زندگیم گرفتم مرسی من نمیخورم، رژیم دارم از این همه یه دونه مونده، همش رو فروختمعموم فوت کرده بود نتونستم بیام به چشم خواهری میبینمش فقط امضای رئیس مونده مادر نزاییده کسی رو که چپ نگام کنه خونه رو تخلیه کنی…
  • علم بهتره یا ثروت ؟!

  • شيخ را گفتند : علم بهتر است يا ثروت ؟!شيخ بی درنگ شمشير از ميان بيرون آورد ومانند جومونگ مريد بخت برگشته را به سه پاره ی نامساوی تقسيم نمود وگفت :سالهاست که هيچ خری بين دو راهی علم و ثروت گير نميکند !!!مريدان در حالی که انگشت به دندان گرفته و لرزشی وجودشان را فرا گرفت گفتند يا شيخ ما را دليلی عيان ساز تا جان فدا کنيم .شيخ گفت :در عنفوان جوانی مرا دوستی بود که با هم به مکتب می رفتيم ،دوستم ترک تحصي…
  • همه امور بدان گونه که می نمایند نیستند

  • دو فرشته مسافر، برای گذراندن شب، در خانه یک خانواده ثروتمند فرود آمدند. این خانواده رفتار نامناسبی داشتند و دو فرشته را به مهمانخانه مجللشان راه ندادند، بلکه زیرزمین سرد خانه را در اختیار آنها گذاشتند.فرشته پیر در دیوار زیر زمین شکافی دید و آن را تعمیر کرد. وقتی که فرشته جوان از او پرسید چرا چنین کاری کرده، او پاسخ داد:" همه امور بدان گونه که می نمایند نیستند."شب بعد، این دو فرشته به منزل یک خانوا…
  • گفت گوی دختر و پسر

  • پسر: ضعیفه!دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم!دختر: توباز گفتی ضعیفه؟پسر: خب… منزل بگم چطوره؟دختر: وااااای… از دست تو!پسر: باشه… باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟دختر:اه…اصلاباهات قهرم.پسر: باشه بابا… توعزیز منی، خوب شد؟… آشتی؟دختر:آشتی… راستی گفتی دلت چی شده بود؟پسر: دلم! آها یه کم می پیچه…! ازدیشب تاحالا.دختر: … واقعا که!پسر: خب چیه؟…
  • جنگ و دستی

  • دوست دیرینه اش در وسط میدان جنگ افتاده ، می توانست بیزاری و نفرتی که از جنگ تمام وجودش را فرا گرفته ، حس کند.سنگر آنها توسط نیروهای بی وقفه دشمن محاصره شده بود.سرباز به ستوان گفت که آیا امکان دارد بتواند برود و خودش را به منطقه مابین سنگرهای خود دشمن برساند و دوستش را که آنجا افتاده بود بیاورد؟ ستوان جواب داد: می توانی بروی اما من فکر نمی کنم که ارزشش را داشته باشد، دوست تو احتمالا مرده و تو فقط ز…