متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


tiger22
tiger22
۱۳۹۲/۱۰/۱۰

“نوکوشیمُرو” چیست !؟
نام دختری ژاپنی ؟
نام همسر پادشاه چین ؟
نام عمه سوسانو !؟
نه دوستان !
ندای مضطرب یک جوان مشهدی سوار بر پشت موتورسیکلت دوستش میباشد!
و منظورش اینست که من را به کشتن ندهى.

sajjad_75
sajjad_75
۱۳۹۲/۱۰/۰۶

فاسد ترین زنِ دنیا.......
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مادرِ شنگولو منگولو حبّه انگور بود....!!!

که بدون شوهر 3 تا بچه داشت و هیچوقت هم خونه نبود...!! ))))

sajjad_75
sajjad_75
۱۳۹۲/۱۰/۰۶

یکی از استراتژی های مامانم

وقتی که گوشت خورشتاش کمه اینه که میگه:

گوشت زیاد ریختما،ولی گوشتش مال بره بوده آب شده!

حالا اون به کنار جالب تر از اون بابامه که میگه:

مهم خاصیتشه که رفته تو خورشت،عیبی نداره!

همینه ۲۵ ساله دارن به خوبی و خوشی با هم زندگی میکنن

خدایی الگوی مناسبی اند واسه زوج های جوان )

tiger22
tiger22
۱۳۹۲/۱۰/۰۶

اگر کره ای ها میدونستن تیم های قرمز پوش وقتی ده نفره میشن
تازه جون میگیرن و حریفاشون رو میبرن به داور التماس میکردن که شجاعی اخراج نشه !

tiger22
tiger22
۱۳۹۲/۱۰/۰۵

حيف نون مي ره ثبت احوال مي گه يه شناسنامه واسه بچه ام مي خوام. مي گن اسمش چيه؟ مي گه "شورلت". مي گن اين که اسم ماشينه! يه اسمي بذار که به نام پدر و مادر بياد. مي گه خوب به اسم ما مياد ديگه... من "بيوک" آقا هستم، همسرم هم "خاور" خانم!

tiger22
tiger22
۱۳۹۲/۱۰/۰۵

مادر: علي بيا اسفناج بخور آهن دارد.
علي: آخر مادر جان الان آب خوردم مي ترسم زنگ بزنم!

tiger22
tiger22
۱۳۹۲/۱۰/۰۵

يه دکتر اصفهاني زنش ميميره روي سنگ قبرش مي نويسه : آرامگاه زري همسر دکتر رحيمي مختصص زنان و زايمان ، مطب : خيابان جلفا کوچه سوم پلاک 20 از ساعت ... !

tiger22
tiger22
۱۳۹۲/۱۰/۰۵

افغانيه رو مي خوان اعدام کنن ، ميگن حرف آخرت چيه ؟ ميگه کارگر نمي خواي !

tiger22
tiger22
۱۳۹۲/۱۰/۰۵

واعظي منبري رفت و سخنراني جالبي ارائه داد. کدخدا که خيلي لذت برده بود به واعظ گفت : روزي که ميخواهي از اين روستا بروي بيا سه کيسه برنج از من بگير!
واعظ شادمان شد و تشکر کرد. روز آخر در خانه ي کدخدا رفت و از کيسه هاي برنج سراغ گرفت.
کدخدا گفت : راستش برنجي درکار نيست. آن روز منبر جالبي رفتي من خيلي خوشم آمد و گفتم من هم يک چيزي بگويم که تو خوشت بيايد.

tiger22
tiger22
۱۳۹۲/۱۰/۰۵

بيماري به دکتر مراجعه نمود و گفت : دکتر جون دلم خيلي درد ميکنه.
دکتر گفت : عزيزم دلت کار ميکنه؟
بيمار گفت : خير آقاي دکتر ، فعلا بيکاره!