متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


ariia
ariia
۱۳۹۳/۱۲/۲۱

این روزها میزان روشنفکر بودن برخی مدعیان را باید از تعداد پشه هایی که بخاطر روشنایی مخ شان دور سرشان تاب می خورند دانست ...

raha6508
raha6508
۱۳۹۳/۰۹/۱۵

http://www.biparandegi.blogfa.com

ƤƛƦӇƛM
ƤƛƦӇƛM
۱۳۹۳/۰۶/۰۴

✘ ﺧﻴﻠﻴﺎ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺣﺎﻝ ﻧﻤﻴﮑﻨﻦ
✘ ﭼﻮﻥ ﻳﮑﻢ ﺭُﮐَﻢ ... ↻
✘ ﻳﮑﻢ ﺳﺮﺩﻡ ... ↻
✘ ﻳﮑﻢ ﻏُﺪَﻡ ... ↻
✘ ﻳﮑﻢ ﺗُﺨﺴَﻢ ... ↻
✘ ﻳﮑﻢ ﻣﻐﺮﻭﺭﻡ ... ↻
✘ ﻳﮑﻢ ﺑﻲ ﺍﻋﺼﺎﺑﻢ ... ↻
✘ ﺍﻣﺎ ﻫﺮﭼﻲ ﻫﺴﺘﻢ ...
✘ ﺩﻭﺭﻭ ﻧﻴﺴﺘﻢ ... ↻
✘ ﻧﺎﻣﺮﺩ ﻭ ﺑﻲ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻧﻴﺴﺘﻢ ... ↻
★ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺪﺷﻮﻥ ﻣﯿﺎﺩ،
ﻧﻈﺮﺷﻮﻧﻮ ﺑﻨﻮﯾﺴﻦ ﺭﻭﯼ ﯾﮏ ﮐﺎﻏﺬ ﺑﻨﺪﺍﺯﻥ ﺗﻮ
ﺳﻄﻞ ﺍﺷﻐﺎﻝ√
✘ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺭﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﻣﯿﮑﻨﻢ !!!
+5
ƤƛƦӇƛM

omid_110
omid_110
۱۳۹۳/۰۶/۰۲

زمین دلتنگ و مهدى بیقراراست‏ / فلک شیدا، پریشان روزگار است‏
دلا، آدیـنه شد، دلبر نیامد / غروب انتظارم سرنیامد . . .



رزو دارم بیایی مژده ی سبز بهارم
ای تمام آرزویم ای همه دار و ندارم
آرزو دارم بیایی در دل تاریک غم ها
ای جمالت روشنای خلوت شب های تارم . . .

Amir_omidi
Amir_omidi
۱۳۹۳/۰۶/۰۲

حکم زندگی رابه کسی باختم که"تک دل"را با"خشت"برید....
جریمه اش "یک عمرحسرت" شد....
باخت زیبایی بود...
یادش رفته بود من"یارش"هستم نه"رقیبش"....
یادگرفتم به"دل" "دل"نبندم.....
یادگرفتم ازروی "دل" حکم نکنم....
"دل" راباید "بر" زد جایش "سنگ" ریخت که باخشت تک بری نکنند....

+5

shabgardetanha
shabgardetanha
۱۳۹۳/۰۶/۰۲

دلــــــم ؛
گـاهی میــگیــرد !
گـاهی میــسوزد !
و حتی گـاهی ،
گـاهی نــه _خِیــلی وقتـــها_ میـــشکند !
امــ ـا هنـــــوز می تَپــــد

Kaveh33
Kaveh33
۱۳۹۳/۰۴/۲۱

●●●●●●▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●ا

یه سوال به سوالهای شب اول قبر ایرانیها اضافه شد....!
سوال اینه:
با45 هزار تومان یارانه چه غلطی می کردی که انصراف ندادی؟

●●●●●●▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬●●●●●ا

aryan_
aryan_
۱۳۹۳/۰۴/۱۸

مسلمانان! مرا وقتی دلی بود

که با وی گفتمی گر مشکلی بود

به گِردابی چو می‌افتادم از غم

به تدبیرش امید ساحلی بود......

حافظ

ƤƛƦӇƛM
ƤƛƦӇƛM
۱۳۹۳/۰۳/۱۳

هیــس !
کــــمی آرامــــتـــر تنـــــها شــــو
بی صـــــدا تــــر بـــشــــکــــن
آهــــســــتــــه تـــر سراغـــــش را بگـــــیـــــر
مـــمــــکــن است بــــیـــدار شــــود
وجــــــــدان نــــــداشتــــــه اش !
Mr_satan

mrb62
mrb62
۱۳۹۳/۰۳/۰۹

می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که :
پدر تنها قهرمان بود .
عشق ، تنها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نقطه ى زمین ، شانه های پدر بود . . .
بدترین دشمنانم ، خواهر و برادر های خودم بودند . . .
تنها دردم ، زانو های زخمی ام بودند .
تنها چیزی که میشکست ، اسباب بازی هایم بود

ومعنای خداحافظ ، تا فردا بود . . . !