متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    غُرُوب

  • تعداد نظرات : 3
  • ارسال شده در : ۱۳۹۵/۱۱/۰۶
  • نمايش ها : 371

همیشه فِکر میکَردَم،



حَتی اَگَر بَهتریـن لباس هایَم را بپوشَم...



اَواخِر ماه اُردیبهــشت باشــَد!



اُو چایی تازه دَرم دارچیــنی برایــَم بیاورد،



کنارم روی بالکــُن با مَن بنشیــنَد و به تماشای غُروب بنشیــنیــم...



خوش حال باشیــم!



اَمّا حال فهمیــدَم که نباید منتظر خوش حالی باشیــم...



فَصلَش فرق نمیکنَد،مثلاً پاییز،اوایـل آبان...



مَن با بیژامـِه ای کُردی و یک زیرپُوش سفیــد ساده...



رُوی بالکـُن و تَه مانده چایی که برایــَم آورده است را از دِل و جــآن هـُورت میکـِشَم و لبخــندَش...



داستانــَم را شُروع میکــند...



گـُور پِدرَت ای اِتفاقات بــَد!!



چـِه غُروب دِلچَسبـی چه باد سَردِی،آخ گَرمای دَستانـش!



یادَم رفــت چه مینوشتــَم،اتفاق های بـَد!



خَنده اَم میگیــرَد،مَگَر میشَوَد اُو باشـَد مَن برای کَسی جُز دِلَم دَست به قَلَم شَوَم!



اصلاً در غُروب آفتاب نمیشَود چیزی نُوشِت،تو بایــَد کُلاهَت را بَر سَرت بِگُذاری و بنشیــنی و مَن سـَجدِه اَش بر چَشمانــَت را به تَصویر کِـِشَم...



تِکان که میخُوری لَبخَندَت چَپَکـی تَر و چــآل روی گُونه اَت نَمایان تَر میشَود!



ایــن را به هَر سَبک و رَوِشی که میکِشـَم!



غُرُوب پاییز،در برابر زیباییَت کــَم می آورد...



▌║█║▌█▌║█║▌█▌║█║▌█

Copyright©2017KinG Omid



خـوشحالی یعــنی تو بـخندی و مَن آن را تَصویر کُنم...ادیت عکس:غُروب از مَنظَر تـو...

بایـَد حَرفامون فَرق کُنه با هَم،وَگَرنه تُو مَنی و مَن خُودمم!

زندگــی رو میخوای مثه فیــلم بزنی جُلو...

از پُشت میزَنَن دِشنه و مَرد میمانند...!

مَردی که گریه میکُنه،نامـَرد نیسـت...

دُوس دارَم صِدای نَفَس کشیــدَن بَچِه ها رو،نَفَس بِکِش بَچِه جون...

سـَر صُبح آسمان اَبری بُود و زَمیــن خیس!

بیشتر تَلاش کُن،شاید یکم دیگه شَبیه مَن شُدی،چیزی که جامعه احتیاج داره امثال شُما نیستن...

نـَداشته هاتو نَشمار،به داشته هات هم نَـنداز...

قانُون رو یه مُشت آدم بیکار نوشتن،که کاربردی واسه خودشون نداره!

بــَرایــَم بمیــر،برایــَت زندگی نَخواهَـَـَـم کرد...

ازت پُول میگیرَن و کارِت رَدیفه دیگه!

فَردا را میدانــَم چه خواهــَد شُد،همه خواهیــم مُرد...

دو تا چِشمامُو باز و بَسته،چند سال گُذشت...

لَبِه دیـوار وایسادَم،پــَرت شُــد،حـَواســَم...

دَعَوَت نمیخواد،که نامه بنویسَم...

این فاجـِعه ای که شما باهاش عکس میندازین،مَرگِه یه سریاست...

چـِرا کُمَک نَکَردی بهـِشون،خــُودَم مُهِم تَر بــُودَم...

به آرزو هات فِکر میکُنی و تو رویاهات دَست میزنی بهِشون...

به چیزی گُوش بدید که باهاش بریـد تو فِکر...

قیافَتُو دیدی؟تو آینه یه نِگاه بِه خُودت بنداز!

دُوباره شُروع کَردَم به قِصِه نِوشتَن،کلاغ باید به خونه اش برسه...

آروُمم،ولی به وَقتش خوب میزنَم اَربَـــده...

ازَم دِلخــُوری،ازَت دِلخُورَم،تو بیار مَن دَرد دِلاتـُو میخورَم...

دَستانَت را مُحکــَم تر میگیرَم،آرام شُدی؟

هَرچـِقدَر هَم که پَلَنگ باشیــن بازَم شیر سُلطان جَنگَلِه...

خـُودِتُو ببَنــدی به تَخت،باز کُنی چِشاتو وَسط بیمارستان باشــی...

همیشه یه پیش درآمد واسه گُفته هاتون داشته باشیــن...

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


marya1370
ارسال پاسخ

سفرکن و به هیچکس هم نگو...
یک رابطه عاشقانه را زندگی کن و به هیچکس هم نگو،
شاد زندگی کن و به هیچکس هم نگو،
آدم ها چیزهای قشنگ را خراب می کنند...
#جبران_خليل_جبران
سپاس

shadi1357
ارسال پاسخ

نوشته هات زیبا وخاصه
تشکر

mmiillaadd
ارسال پاسخ

خـُودِتُو ببَنــدی به تَخت،باز کُنی چِشاتو وَسط بیمارستان باشــی...
آره میبرنت بیمارستان روانیا
چخ جوری خودتو بستی به تخت